دسترسی به محتوای اصلی
راهِ ابریشم

روز جهانی زن و آفرینش هنری زنان

نتشر شده در:

به مناسبت روز جهانی زن، امروز، بر این شدم که با یک هنرمند زن پیرامون چگونگی آفرینش هنری، معنا، امکانات و دشواری‌های آن در ایران، گفتگو کنم.

اثری از مهسا کریمی زاده، تندیس گر و نقاش
اثری از مهسا کریمی زاده، تندیس گر و نقاش
تبلیغ بازرگانی

کسی که نظرم را جلب کرد، "مهسا کریمی زاده"- تندیس گر و نقاش بود که هم اکنون نمایشگاهی از آثار وی در گالری "خاک" در دوبی به نمایش گذاشته شده که تا روز 15 مارس برپا خواهد بود.

مهسا کریمی زاده که در سال 1358 زاده شده، مدرک خود را از دانشگاه هنرهای زیبای تهران در رشته کارشناسی مجسمه سازی دریافت کرده است.
او سپس در نمایشگاه‌های گوناگون انفردای و جمعی شرکت داشته جوایزی را هم ربوده است.

پیش از پرداختن به مقوله آفرینش هنری زنان، به مهسا کریمی زاده گفتم نقاشی‌های او از ظرافت خاصی برخوردارند و کار بسیاری روی آنها انجام گرفته، در حالی که تندیس ها، حجم ها و کارهای برجسته وی ساده ترند. از او پرسیدم این اختلاف از کجا ناشی می شود؟

08:06

گفتگو با مهسا کریمی زاده

مرگ "آلن رنه" یکی از نابغه های سینمای فرانسه

Alain Resnais
Alain Resnais

در همان شبی که جایزه های اسکار داده می شد، "آلن رنه"- کارگردان 91 ساله فرانسوی درگذشت. او که گفته می شد همراه با "ژان لوک گدار"، دو تنها نابغه سینمای فرانسه هستند، آخرین فیلمش "نوشیدن، رقصیدن و آواز خواندن" را در بخش مسابقه ای فستیوال برلن به نمایش در آورد.

یکی از ویژگی‌های "آلن رنه" در این بود که فیلم های متفاوت می ساخت اما تقریبأ همیشه با همان گروه از هنرپیشگان کار می کرد.
او گرچه سینماگری بسیار سیاست زده بود اما با بالارفتن سن، به موضوعات سبک تر، اما با حضور همیشگی شبح مرگ، می پرداخت.

آلن رنه که سینما را از راه مونتاژ و همکاری با کارگردانان دیگر آموخت، فعاليت‌های سينمايی‌اش را با ساختن فيلم‌هايی مستند درباره محصولات صنعتی و همچنين فيلم‌های مستند آموزشی درباره چهره‌هايی مانند "وان‌گوک" آغاز کرد.

او با ساختن مستند "شب و مه" (1955)، اثری تکان دهنده درباره اردوگاه‌های نازی، خود را به عنوان سينماگر مطرح ساخت؛ فيلمی که درس سینما می دهد و از این رو در مدارس سينمايی هم به نمايش در می آید.

در سال 1959، فیلم مهم دیگر آلن رنه، "هيروشيما، عشق من"، در جشنواره فيلم "کن" برگزیده شد اما اين فيلم به سبب ملاحظات سياسی از رقابت در بخش اصلی این جشنواره بازماند.

"هيروشيما، عشق من" که بر اساس فيلم‌نامه‌ای از "مارگريت دوراس" ساخته شده بود، اشغال فرانسه توسط ارتش آلمان را با بمباران اتمی هيروشيما و تهديد اتمی در جنگ سرد پيوند می داد. فیلمی تکان دهنده که پرسش‌هایش هنوز هم معتبر هستند.
فیلم "هیروشیما عشق من"، از این رو بازتاب بسيار گسترده‌ای يافت که برای نخستين بار پس از جنگ جهانی دوم، سينماگری تجربه و رنج شخصی را با يک فاجعه تاريخی درهم می آمیخت و آن را انسانی ترو ملموس‌تر می کرد.

آلن رنه، به تآتر و ادبیات نیز بسیار علاقمند بود و همواره تلاش داشت تآتر و بازی با کلمات و گفتار را در فیلم های خود بگنجاند؛ از جمله آنها: "علف‌های وحشی" و "زندگی يک رمان است" هستند؛ او پس از 19 سال، "علف های وحشی" را که بر گرفته است از رمانی به نام "رخداد"، راهی فستیوال "کن" کرد.

مراسم تشییع جنازه "آلن رنه" در روز دوشنبه  انجام خواهد گرفت.


افزایش شمار بینندگان مراسم اسکار

 هشتاد وششمین مراسم اعطای جوایز اسکار که "دوازده سال بردگی" و "جاذبه" پیروزمندان آن بودند، بیشترین تماشاگر تلویزیونی را از ده سال پیش تاکنون به خود جلب کرد. شبکه تلویزیونی "ای بی سی" شمار تماشاگران در سراسر جهان را 43 میلیون نفر بر آورد کرده است.

بدون سورپریز، جایزه بهترین فیلم به "دوازده سال بردگی" ساخته "استیو مک کوئین"، کارگردان سیاهپوست انگلیسی داده شد که از بردگی در آمریکا سخن می گفت.

"دوازده سال بردگی" که داستان زندگی واقعی "سالومون نورث آپ"، موزیسین سیاه پوست اهل نیویورک را نشان می‌دهد که در سال 1841 ربوده شد و به عنوان برده در ایالات برده‌دار جنوب آمریکا به فروش رسید، همچنین جایزه بهترین فیلم‌نامه اقتباسی و بازیگر نقش مکمل زن را هم به خود اختصاص داد.

این فیلم که به شکلی دقیق رفتارهای بیمارگونه برده داران را نسبت به سیاه پوستان و کتک وآزار جسمانی آنها نشان می‌دهد، از یک مشکل عمده رنج می برد که آن هم نمایش فیلم "جانگوی رها شده" ساخته "کوانتین تارنتینو" بود که در ماه ژانویه 2013 به روی پرده سینماها آمد که حتا از نظر رنگ فیلم و دکور آن، شباهت‌های بسیاری به فیلم "مک کوئین" داشت. بنابراین، علیرغم ویژگی‌های فیلم "دوازده سال بردگی"، تأثیر گذاری خود را تا حدی از دست می داد.
به هر رو آن چه مهم است، دادن جایزه برای نخستین بار به یک کارگردان سیاهپوست انگلیسی است.

فیلم "جاذبه" ساخته "آلفونسو کوراون" که تاکنون شماری جایزه را به خود اختصاص داده و هفت جایزه بهترین کارگردانی،‌ فیلمبرداری،‌ جلوه‌های ویژه، تدوین،‌ موسیقی متن، ترکیب صدا و صداگذاری را از آن خود کرد، با مهارتی خاص از سفینه‌ای صحبت می کند که در فضا دچار نقص فنی شده و فضانورد زن سرنشین آن "ساندرا بولاک" با بسیاری از دشواری‌ها می جنگد و سر انجام سلامت به زمین می رسد.

در این فیلم گرچه نام "جرج کلونی" در بالای آفیش آن دیده می شود ولی این بازیگر نقش بسیار کوچکی دارد. ما از "ساندرا بلوک" هم که بیشتر در لباس فضانوردی است و کلاه آنها را به سر دارد چندان بازی خاصی نمی بینیم.

"بلوف آمریکائی"، فیلمی نه چندان قوی، ساخته "دیوید او راسل" با سه جایزه به خانه بازگشت که یکی جایزه بهترین سناریو (که بسیار هم تکراری بود)، دیگری بهترین بازیگر نقش مکمل زن برای "جنیفر لاورنس" و نیز بهترین گریم بود.

"جرد لتو" بازیگر فیلم "باشگاه خریداران دالاس" که در کنار "ماتئو مک‌کانوی" جایزه بازیگر مکمل مرد را کسب کرد، نسبت به تمام افرادی که بر اثر ابتلا به بیماری ایدز جان باخته‌اند ادای احترام نمود.

"ماتئو مک کانوی" که جایزه اسکار بهترین هنرپیشه مرد را برای ایفای نقش بیمار مبتلا به ویروس ایدز ربود، پس از 10 سال کار به این جایزه رسید. او که پیش تر در فیلم‌های دست سوم بازی می کرد، از مدتی پیش کار در فیلم های معتبر را آغاز کرد. "ماتئو مک کانوي" 44 ساله که خود نيز مانند شخصيت داستان ‌اش اهل تگزاس است براي بازی در اين نقش، بيش از 20 کيلو از وزن خود را کم کرده بود.

کیت بلانشت" هم که از چندی پیش جوایز بهترین بازیگر زن را برای بازی در فیلم "یاسمن آبی" ساخته "وودی آلن" درو می کند، که برداشتی است آزاد از "اتوبوسی به نام هوس" نوشته "تنسی ویلیامز"، "بافتای" بهترین بازیگر زن را هم پیش از اسکار بهترین بازیگر زن ربوده بود.

"کیت بلانشت" که هنرپیشه توانای تآتر نیز هست، در فیلم "یاسمن آبی" در نقش زنی اجتماعی و ثروتمند ظاهر می شود که ناگهان همه چیز را از دست می دهد و توانائی تطبیق خود با زندگی معمولی یک زن بدون تخصص را ندارد.

اسکار بهترین فیلم غیرانگلیسی‌زبان (خارجی)، به "پائولو سورنتینو" برای فیلم "زیبایی بزرگ" از ایتالیا اهدا شد

اسکار بهترین فیلم انمیشین بلند، به فیلم "یخ زده" یا "ملکه برف ها" به کارگردانی "کریس باک"،" جنیفر لی" و "پی‌تر دل" داده شد. این فیلم اسکار بهترین ترانه را برای ترانه "بگذار برود" ربود.

 

فستیوال "تخیل در پاریس

از سال 1997، خانه "فرهنگ های جهان"، فستیوالی را به نام "فستیوال تخیل" برپا نهاده که هدفش نشان دادن ویژگی‌های مردم و تمدن‌های جهان کنونی است.
از این رو با فرا رسیدن بهار، به کمک چند نهاد پاریسی، منطقه ای و اروپائی، به معرفی سنت‌ها، جشن‌ها، مراسم و نمایش‌های ملل مختلف می پردازد.
برای ارائه این برنامه ها، خانه "فرهنگ های جهان" از مکان‌های مختلف چون  آمفی‌تآتر "اُپرای باستیل"، "اودیتوریوم لوور"، موزه "که برانلی"، تآتر "سولی"، تآتر شهر و شماری مکان دیگر استفاده می کند.

این فستیوال خود را به شکل‌های سنتی هنرها محدود نمی نماید بلکه به شکل‌های مدرن شدۀ این سنت ها وادامه آنها در تخیل مردمی می پردازد؛ مردمی که آنها را با مدل‌های غربی وفق نداده اند.

این نمایش‌ها، کنسرت ها و نمایشگاه‌ها تنها تولیدات دیده نشده را در بر نمی گیرد بلکه شامل شماری نیز می شود که چندین سال از دیدنشان می گذرد.

در برنامه امسال، نام دو گروه موسیقی ایرانی زیر عنوان "آوای زنان ایرانی" دیده می شود که خوانندگان آنها یکی "پانته آ الوندی پور" و دیگری " مائده طباطبائی نیا" هستند. برنامه کنسرت "پانته آ الوندی پور" که موسیقی دوران قاجار را اجرا می کند در"خانه فرهنگ های دنیا" در روز 17 ماه مه و کنسرت "مائده طباطبائی نیا" به همراهی گروه "دلگشا" در روز 18 ماه مه، در "اودیتوریوم لوور" برگزار می شود.

در روز 19 ماه مه نیز مراسم "زار" در چارچوب کنفرانسی، با نشان دادن ویدئو، توسط "مریم قره سو"- اتنو موزیکولوگ و مدرس دانشگاه هنر تهران، معرفی می گردد.

 

امیر کوستوریچا" از موضع مسکو در اوکرائین دفاع کرد

Emir Kusturica
Emir Kusturica

"امیر کوستوریچا"- سینماگر بنام بوسنیائی که هم اکنون همراه با ارکسترموسیقی راک‌اش " نو اسموکینگ" دوره کنسرت‌هائی در روسیه اجرا می کند گفت : «روسیه می بایست از روس هائی که در اوکرائین زندگی می کنند دفاع کند.
کارگردان فیلم های معتبری چون "پاپا برای کار به سفر رفته است" و "آندرگراند" و نیز برنده دو نخل طلا، افزود : «متأسفانه اوکرائین در همان راهی قرار گرفته که یوگسلاوی سابق چند سال پیش در آن قرار داشت».

"امیر کوستوریچا" همچنین اعلام کرد که به زودی یک دوره کنسرت در اوکرائین برای هواداری از مردم روس زبان این کشور برگزار خواهد کرد.

"کوستوریچا"، در گذشته نیز از "اسلوبودان میلوشویچ" در زمان جنگ یوگسلاوی (1991-1995) و سپس ولادیمیر پوتین و همچنین "الکساندر لوکاشنکو"- رئیس جمهوری خودکامه روسیه سفید، حمایت کرده بود.

 

الازهر، خواستار ممنوعیت نمایش فیلم "نوح" شد

الازهر، بزرگترین مرجع اسلامی مصر، امروز اعلام کرد که فیلم هالیوودی "نوح" ساخته "آرون آرونوفسکی" که در آن "راسل کرو"، نقش این پیامبر را ایفا می کند، مغایر با اسلام است و نباید در سینماهای مصر نشان داده شود.

این فیلم که قرار است از روز 26 مارس بر پرده شماری از کشورهای پرجمعیت عرب نشان داده شود، به گفته این نهاد، این اشکال را دارد که یک پیامبر را به تصویر می کشد.
شماری از نهاد های مسیحی آمریکائی هم ایفای نقش نوح توسط "راسل کرو" را مورد انتقاد قرار داده اند.

گفتنی است که الازهر می تواند پیش از نمایش یک فیلم مورد مشورت قرار بگیرد، اما قدرت تصمیم گیری ندارد که این تصمیم گیری با کمیته سانسور است و این کمیته تا کنون نظر خود را بیان نکرده است.
مصر پیش تر فیلم بنام "داوینچی کد" را پس از شکایت کلیسای قبطی‌های ارتدکس، سانسور کرده بود. اما بر عکس به فیلم جنجالی "مصائب مسیح" ساخته "مل گیبسون"، اجازه نمایش داده بود.

با این حال، سایت استودیوهای "پارامونت" نوشت که فیلم "نوح" در روز 26 مارس در مصر و پس از آن در سراسر خاورمیانه به نمایش در خواهد آمد.

این فیلم در روز 9 آوریل در فرانسه به روی پرده سینماها خواهد آمد.

 

فستیوال فیلم‌های آسیائی شهر "دوویل" و فیلم "پرویز شهبازی"

شانزدهمین فسیتوال فیلم های آسیایی شهر "دوویل" در غرب فرانسه که از روز 5 مارس کار خود را آغاز کرده و فردا نهم ماه مارس پایان می پذیرد، در میان 8 فیلم بخش مسابقه‌ای خود، این فستیوال فیلم "دربند"، ساخته "پرویز شهبازی" را گنجانده است.

فستیوال شهر "دوویل" امسال از "تسای مینگ لای"- کارگردان تایوانی ، بزرگداشت به عمل می آورد و کشور کره، میهمان ویژه امسال آن است.

 

عباس کیا رستمی رئیس هیأت داوران بخش "سینه فونداسیون" و فیلم های کوتاه فستیوال "کن"

ریاست امسال ژوری بخش "سینه فونداسیون" فسیتوال "کن" که به بهترین فیلم‌های پایان تحصیلی دانشجویان رشته سینما و فیلم های کوتاه جایزه می دهد، با عباس کیا رستمی خواهد بود که در سال 2002 نیز ریاست این بخش را به عهده داشت.

این ژوری سه جایزه به برندگان بخش "سینه فونداسیون" و یک نخل طلا به بهترین فیلم کوتاه می دهد.

فیلم های بخش "سینه فونداسیون"، از میان 1600 فیلمی که از سوی دانشجویان رشته سینمای 41 کشور فرستاده شده اند برگزیده شده اند.

هیأت داوران بخش "سینه فونداسیون" فسیتوال "کن"، به ریاست عباس کیارستمی
هیأت داوران بخش "سینه فونداسیون" فسیتوال "کن"، به ریاست عباس کیارستمی

گفته می شود عباس کیا رستمی بدین دلیل این دعوت "ژیل ژاکوب"- رئیس فسیتوال، را پذیرفته که او برای آخرین بار این فستیوال را ریاست می کند. از سال آینده "پییر لسکور" جای وی را خواهد گرفت.

عباس کیا رستمی در سال 1993عضو هیأت داوران فستیوال "کن" و در سال 2005 رئیس هیأت داوران "دوربین طلائی" بوده است که به نخستین فیلم ها داده می شود.

گفتنی است که شصت و هفتمین فستیوال فیلم کن که از روز 14 مه آغاز به کار می کند و در روز 25 مه به کار خود پایان میدهد، فیلم "گریس موناکو" را برای مراسم گشایش خود برگزیده است.

ریاست هیأت داوران بخش اصلی را "جین کمپیون"- کارگردان استرالیائی، بر عهده خواهد داشت که سال گذشته ریاست بخش "سینه فونداسیون" و فیلم های کوتاه به وی داده شده بود.

 

تابستان در اوسیج کانتی

"جان ولز"- کارگردان فیلم "تابستان در اوسیج کانتی"، با بهره گرفتن از هنرپیشگانی چون "مریل استریپ"، در نقش مادری پارانوئید که برای ایفای این نقش برای هژدهمین بار نامزد جوایز اسکار می شد، "جولیا رابرتس"، در نقش دختر عصبی و سر درگم او و نیز "اوان مک گرگور"، فیلمی از روابط خانوادگی دشوار، گره های چرکین گذشته و ناگفته هائی که بازگو می شوند ارائه می دارد که جز بازی بسیار خوب "مریل استریپ" که شماری از آن انتقاد کردند و آن را غلوآمیز دانستند، چیز تازه ای را ارائه نمی کند.

شاید علتش این باشد که "جان ولز" افزون بر کارگردانی، تهیه کننده و فیلمنامه نویس سریال‌های تلویزیونی هم هست و در گذشته، از جمله بخشی‌هائی از سناریوی "اورژانس" و "بی شرم" را نوشته بود. او در سال 2010 نخستین فیلم بلند خود "مردان کمپانی" را نوشت و کارگردانی کرد که در آن هنرپیشگانی چون "بن افلک"، "تامی لی جونز" و "کوین کاستنر" نقش آفرینی کردند. در آن فیلم هم او به سلول خانوادگی می پرداخت.

یکی دیگر از اشکالات فیلم در این بود که از یک نمایش تآتر برگرفته شده بود و غالبأ پیاده کردن یک نمایش تآتر در سینما کاری است دشوار و خطرناک. بنابراین علیرغم تلاش بازیگران و بازی درست آنها، فیلم این تصور را بوجود می آورد که بیننده در برابر صحنه تآتری قرار گرفته که گاه دکورش عوض می شود و این چندان متقاعد کننده نبود.

 

دوفیلم اسرائیلی که دو دید متفاوت از مشکلات حامعه این کشور می دهند

"بیت المقدس" ساخته "یووآل آدلر" و "جوانی" ساخته "تام شووآل"، که پس از جلب نگاه‌ها در شماری فستیوال، هم اکنون بر پرده سینماهای فرانسه آمده اند، از سر زندگی سینمای جوان و افشاگر اسرائیل خبر می دهند که درگیر تضاد ها و نارسائی های گوناگون است

در "بیت المقدس"، "یووآل آدلر"، با نخستین فیلم بلند خود به ما چهره دیگری از تنش خاورمیانه را نشان می دهد که دور از

کلیشه‌های رایج است.

داستان فیلم در سال 2005 می گذرد، یعنی سالی که مقامات خود مختار فلسطین تصمیم گرفتند به مبارزات نظامی و تأمین منابع مالی جوخه "الاقصا"- یکی از شاخه‌های مسلح "الفتح"، پایان دهند. اما موج تازه ای از سوءقصد توسط بخشی از "الاقصا" باکمک مالی حماس انجام گرفت که اسرائیل را تکان داد.

فیلم پیرامون روابط عاطفی "رازی"- یک مأمور سرویس های مخفی اسرائیلی و نوجوانی فلسطینی به نام "صنفور" می‌گذرد که دچار نابسامانی‌های روانی سن خود و نیز سرخوردگی از خانواده خویش است؛ از این رو به دلیل محبت های "رازی"، او را چون پدر و محرم خود می داند. برای مأمور اسرائیلی هم او غنیمتی است چون برادرش یکی از کسانی بود که سوءقصدها را انجام داده و پلیس اسرائیل می خواهد او را دستگیر کند.
نو جوان هم بین دو آب شنا می کند، یعنی از یک سو به پدر عاطفی اش اطلاعات خود را می دهد و از سوی دیگر به خانواده خود و برادرش کمک می کند.

این بازی موش و گربه، شخصیت‌ها را در برابر تضادهای روز افزون روابط غیرطبیعی آنها قرار می دهد و تنش میان اسرائیل و فلسطین را از زاویه ای دیگر و با نگاهی نو مطرح می کند.

"‌یووآل آدلر"، همچنین به چگونگی استخدام و مدیریت خبرچینان و روابط نزدیکی که میان دوجبهه از این راه برقرار می‌شود می پردازد و فیلمی پر تحرک و پر پرسش ارائه می دارد.

این فیلم که پس از چهار سال پژوهش، در جنوب بیت المقدس و با بازیگران غیرحرفه ای ساخته شده از این رو تأثیر می‌گذارد که کارگردان جهت نمی گیرد و شخصیت های خود و ناخودآگاهشان را با واقعی‌گرائی نادر می کاود.

 

"جوانی" یا خطری که از سوی جوانان می آید

فیلم "جوانی" که آنهم نخستین فیلم بلند "تام شووآل"- استاد و منتقد 33 ساله اسرائیلی است، از همان صحنه نخست به شکل فیلمی اضطراب آور پیش می رود.

در آن صحنه ما پسر جوانی را می بینیم که دوربین در دست، دختر جوانی را دنبال می کند. سپس با زندگی دو برادر دو قلو آشنا می شویم که یکی خدمت سربازی خود را می گذراند و دیگری در یک سینما کار می کند.
این دو در آپارتمانی کوچک با والدینشان زندگی می کنند که بدهی های بسیاری دارند و قرار است از آپارتمانشان بیرون رانده شوند.

این دو برادر که بسیار به یکدیگر نزدیک هستند، تصمیم می گیرند در روز شبات، روزی که کسی کار نمی کند، دختر یک شخص پولدار را بربایند و در ازای آزادی او باج بگیرند و خانه را نجات دهند.
اما هم کودکانه و هم ناشیانه رفتار می کنند و هم این که هیچ چیز بر مبنای طرح آنها پیش نمی رود.

در این‌جاست که تماشاگر با چهره دیگری از جامعه اسرائیل آشنا می شود که اختلاف میان ثروتمندان و فقیران در آن روز به روز افزایش می یابد و شماری را در حاشیه زندگی و بدون کمک رها می کند.
این بی تفاوتی جامعه در چهره پدری درمانده و سکوتمند به خوبی جلوه می کند .

گر چه فیلم در نیمه دوم آن کمی دچار سردرگمی می شود، اما به دلیل موضوع داغ و بازی بسیار خوب دو برادر، تماشاگر را کسل و نامید نمی سازد.

 

"گریگوری پورتر" و بازگشت به صداهای مخلمی گذشته

"گریگوری پورتر"، در سال 2011  توجه حاضران در کلوب بنام جاز پاریس ، "نیومورنینگ" را به صدایش جلب کرد و کشف شد.

او پیش تر در سال 2010 نظر آکادمی "گرامی آواردز" را به نخستین آلبوم خود "آب" جلب کرده بود اما این آکادمی در روز 26 ژانویه امسال، جایزه بهترین آلبوم آواز جاز سال 2013 را برای آلبوم "روح مایع" به وی اعطاء کرد.

Gregory Porter
Gregory Porter

"گریگوری پورتر" توانسته با این پیروزی سبک خود را تثبیت کند و ساخته‌های خویش را که سبک‌های "بلوز"، "گاسپل" و جاز سال‌های 50 را در بر می گیرند ارائه نماید.

او لباس‌های خود را هم بسیار کلاسیک برگزیده و تنها تخطی از این سبک، کاسکتی است مخصوص سرما که سرش را می‌پوشاند.

به هررو کنسرتی هم که برای "گریگوری پورتر" در سالنی بنام "المپیا" در پاریس در روز 10 مارس پیش‌بینی شده، به سرشناسی بیشتر او یاری خواهد کرد.

 

دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید

اخبار جهان را با بارگیری اَپ ار.اف.ای دنبال کنید

بخش‌های دیگر را ببینید
  • 08:45
  • 08:53
  • 09:56
  • 15:40
  • 09:08
این صفحه یافته نشد

صفحۀ مورد توجۀ شما یافته نشد.