دسترسی به محتوای اصلی
راهِ ابریشم

بازار فیلم کن و دستاوردهای آن برای سینمای ایران در نبود فیلم های ایرانی

نتشر شده در:

یکی از مهمترین بخش های فستیوال کن، بازار فیلم این فستیوال است که برای شماری از فیلم ها و سینمای کشورها سرنوشت ساز به شمار می آید. ایران نیز همه ساله در غرفه‌هائی، تولیدات نهادهای دولتی و تهیه و پخش کننده های مستقل را به این بازار ارائه می دارد. از این رو، شمار کسانی که پیرامون غرفه های ایران می گردند، اعم از تهیه کننده، کارگردان ویامقامات مسئول بالاست.  

تبلیغ بازرگانی

شماری از این غرفه ها، با فعالیت ویژه خود، زیر چتر بنیاد فارابی قرار می گیرند. شماری دیگر یا دولتی هستند اما غرفه خود را دارند و برخی نیز مستقل هستند که شمارشان از چند سال پیش افزایش یافته است.

برای دادن تصویری از آنچه در بازار کن برای شرکت کنندگان ایرانی آن می گذرد و دستاوردی که می تواند این بازار برای سینمای ایران داشته باشد، باشماری از مسئولان غرفه ها در 67 امین برگزاری فستیوال کن گفتگوئی انجام دادم.
به دلیل کوتاهی وقت، در این برنامه به سخنان دو مسئول مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی گوش می کنیم که هر کدام از زاویه ای به این مرکز و فعالیت هایش اشاره می کنند. گفتگو با مسئولان دیگر به تدریج پخش خواهد شد.

07:55

گفتگو با مرتضی رزاق کریمی

در آغاز از "مرتضی رزاق کریمی"- معاون فرهنگی و قائم مقام مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی، که از مدیران تازه به شمار می آید پرسیدم ریاست این مرکز را در چه شرایطی به دست گرفته، این مرکز تاکنون چه دستاوردهائی داشته و با چه توشه ای به بازار کن آمده است؟

مرتضی رزاق کریمی، نخست به برشمردن بخش های این مرکز و هدف هایش می پردازد و سپس بیلانی از کار هائی ارائه می کند که طی شش ماهی که از رسیدن به این سمت می گذرد، در این نهاد انجام گرفته است.

06:20

گفتگو با علیرضا قاسم‌خان

سپس از "علیرضا قاسم خان"- معاون پژوهش مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی، خواستم در مورد چند وچون پژوهش هائی که انجام می گیرد و چگونگی کمک به کارگردانان نوپا توضیحاتی بدهد.

 

 

 

"سولاژ" و موزه اش

"پییر سولاژ" که تابلوهای بزرگ آبستره اش به رنگ سیاه، بیشتر از کشورش در جهان معروف است، دارای موزه خود شد.
این موزه، دیروز، جمعه، با حضور فرانسوآ هولاند- رئیس جمهوری فرانسه، و با به نمایش گذاشتن 250 اثری که نقاش در اختیار موزه اش گذاشته، در شهر زادگاهش "رودز" گشایش یافت.

آن چه به رنگ سیاه تابوهای "سولاژ" ویژگی می بخشد، نوری است که بر سطح آن افکنده می شود.
او در این راه از نور پرداز بنام اسپانیولی- "میگل موران"، یاری می گیرد که پخش نور را بر روی 21 تابلوی بزرگ "سولاژ" که بین سالهای 1971 و 2011 کشیده شده اند و در مجموعه "آن سوی سیاه"ارائه می شوند، تنظیم می کند. از این رو رنگ سیاه گاه انعکاسی طلائی و گاه نقره ای پیدا می کند.
این تابلوها، به شکلی استثنائی، توسط موزه های بزرگ اروپائی به موزه "سولاژ" امانت داده شده اند.

"سولاژ" به بازدید کنندگانی که او را نمی شناسند می گوید که با چشمان خود این تابلوها را تماشا کنند نه با آن چیزی که در سر دارند.
و هنگامی که کسی از او به عنوان بزرگترین نقاش معاصر فرانسه یاد می کند، این نقاش 94 ساله می گوید : بله، چون قدم 1 متر و 90 سانتیمتر است.

گفتنی است که درنمایشگاهی که در سال 2010 پیرامون آثار "سولاژ"، در مرکز "پمیپیدو" برگزار شد، برخی در برابر تابلوهای آن علیرغم رنگ سیاه فراگیر آنها، اشک در چشمانشان حلقه زد که این خود می رساند که تنها نقاشی های فیگوراتیو نیستند که می توانند احساس را برانگیزند.

 

فستیوال سینما های ایران آغاز می شود

در پی تجربه سال گذشته، بار دیگر رویدادی که "فسیتوال سینما(های) ایران" نام گرفته، از روز 6 ژوئن کار خود را در سینما "نوول اودئون"، در پاریس، آغاز می کند و تا روز 17 همین ماه، تلاش به نشان دادن جنبه های گوناگون این سینما از ورای فیلم ها و ژانرهای مختلف می کند.
برای نشان دادن این گونه گونی، برگزارکنندگان همچنین فیلم های تهیه شده برون از کشور را نیز در کنار فیلم هائی که از ایران می آیند، به نمایش می گذارند.

در یکی از بخش های این فستیوال که در اشاره به تاریخ هنری فرانسه، بخش "سالن رد شدگان" نام گرفته، فیلم هائی به نمایش گذاشته می شوند که در دودوران حکومت محمود احمدی نژاد نتوانستند پروانه نمایش بگیرند.

"سالن رد شدگان" در فرانسه، به نمایشگاه بزرگ سال 1846 باز می گردد که طی آن آثار شماری از نقاشان فرانسوی و از جمله "گوستاو کوربه" را رد می کنند.
این نقاش در سال 1855 تصمیم می گیرد که "پاویلیون رئالیسم" خود را بر پا سازد تا همه بتوانند به قضاوت به رأی داورانی بنشینند که ده سال پیش آثار او را رد کرده بودند.
چهار سال بعد، سرانجام این خواست در قالب "سالن رد شدگان" آغاز به کار کرد و رد شدگان توانستند آثار خود را به مردم نشان دهند. یکی از آنها " ناهار روی چمن" اثر بسیار معروف "ادوارد مانه" بود که گل سر سبد موزه "اورسه" است ...

"فسیتوال سینما (های) ایران" همچنین تلاش کرده در پیوند با نمایشگاه بزرگ "تاریخ ناویراسته هنر ایران" که هم اکنون در موزه هنرهای زیبای شهر پاریس در جریان است، به نمایش فیلم هائی چون "بهجت صدر" و "فیفی از خوشحالی زوزه می کشد"- ساخته میترا فراهانی، بپردازد که چیده مانش در نمایشگاه موزه هنرهای مدرن پاریس جای داده شده است.

در یک جلسه استثنائی در روز 15 ژوئن، فستیوال نخستین فیلم های سینمای ایران را که از آرشیو کاخ گلستان به دست آمده و برخورد خاندان قاجار را با سینما نشان می دهند به نمایش می گذارد.

http://www.cinemasdiran.fr/
Cinéma Nouvel Odéon
6, rue de l’École de Médecine 75006 PARIS
Métro : Odéon ou Cluny La Sorbonne

 

روسیه برای خریدن خانه "رحمانینف" فشار وارد می آورد

در حالی که هر چند یکبار خبری در مورد ویرانی ویا تلاش به ویرانی خانه‌های قدیمی و به ویژه خانه‌های شخصیت‌های بنام ادبی-هنری ایران شنیده می شود، دولت روسیه برای خریدن ویلای "سرگئی رحمانینف"- آهنگساز بنام روسی، در سویس به وارثین او فشار می آورد.

به نوشته "ایزوستیا"، ولادیمیر پوتین- رئیس جمهوری روسیه، در سال 2013 از وزیر فرهنگ خود خواسته که به کمک مبلغ 14 میلیون یورو، به اختلاف میان وارثین آهنگساز یاد شده، پایان دهد و این ویلای زیبای واقع در ساحل دریاچه "چهار کانتون" که "رحمانینف" آن را در سال 1930 ساخت را به عنوان " ملک مردم روسیه" بخرد.
در وافع پول این خرید را که به 17 میلیون یورو رسیده، یک هنر دوست روسی که نامش فاش نشد، به نام کشورش می‌دهد.

هنوز پیانوی رحمانینف و شماری از دست نوشته ها و اسناد متعلق به او در این خانه وجود دارند.
"دنیس ماتوسئف"- پیانیست روسی و مسئول بنیاد "رحمانینف" که از ولادیمیر پوتین درخواست خرید این ویلا را کرده می‌گوید، اشکالات بر طرف شده این فروش تا پیش از فصل تابستان انجام خواهد گرفت تا بتوان در آن یک فستیوال تابستانی موسیقی برگزار کرد.

ناگفته نماند که از زمان رسیدن "ولادیمیر پوتین" به قدرت، روسیه تلاش می کند میراث فرهنگی واسناد تاریخی خود در سراسر جهان را که به دلیل مهاجرت روس ها پراکنده شده اند، دوباره باز خرید کند و بار دیگر بر بناهای تاریخی چون کلیسای ارتدکس شهر "نیس" و نیز گورستان روسی "سنت ژونویو ده بوآ" در حومه پاریس، نظارت داشته باشد.

سرگئی رحمانینف" (1873-1943) که در زمان انقلاب سال 1917 از کشورش گریخت، در آغاز در پاریس و سپس در سویس ساکن شد. او در آمریکا در گذشت.

 

 فستیوال کن به پایان رسید اما حواشی آن هنوز به پایان نرسیده است

همانگونه که تا کنون شنیده اید، نخل طلای امسال فستیوال کن به فیلم "خواب زمستانی"، فیلم خوب اما بسیار بلند (سه ساعت و شانزده دقیقه) ساخته "نوری بیلجه جیهان" داده شد.

این فیلم گرچه از زیبائی، عمق، بازی و پرداخت خوبی برخوردار است اما بیش از فیلم "آب آرام" ساخته "نائومی کوازه"، سزاوار این جایزه نبود و می توانست تنها از جایزه ویژه هیأت داوران یا جایزه بزرگ داوران برخوردار شود.

فیلم دیگری که ضعیف ترین فیلم بخش مسابقه ای به شمار می آمد، یعنی فیلم "شگفتی ها"، ساخته "آلیس روخ واکر"، کارگردان ایتالیای، با گرفتن جایزه شماری را شگفت زده کرد.

درمورد فیلم بسیار خوب و خوش ساخت "لویاتان"، ساخته "آندره ی ایزویاگنتسیف" روسی هم همین پرسش پیش می آمد که چرا هیأت داوران به این فیلم جایزه بهترین سناریو را دادند در حالی که دست کم سزاوار جایزه بهترین کارگردانی بود.
اما به هر رو داوران مختارند...

یکی از حواشی کن، گفتگوی "ژیل ژاگوب" رئیس فستیوال با رادیوی "ار ت ال" است که از سال آینده این ریاست را ترک می کند و تنها ریاست افتخاری فستیوال را بر عهده خواهد داشت.

Gilles Jacob
Gilles Jacob

"ژیل ژاکوب" در سخنان خود آخرین فیلم "آبل فرارا"، "به نیویورک خوش آمدید" را یک "انگل" توصیف کرد. او گفت این راهش نبود که تهیه و پخش کننده فیلم، در حالی که فیلمشان در هیچ بخش فستیوال پذیرفته نشده بود، بیایند و آن را پیش از پخشش به روی اینترنت، در یک سینمای کوچک نشان دهند. آنها بدین ترتیب توجه بخشی از پروژکتورها و دوربین ها را یه خود جلب کردند و با این کار به سهم دیگران خدشه وارد نمودند.
ژیل ژاکوب، از دادن نظر خود درباره فیلم پرهیز کرد و گفت آن چه مسلم است این فیلم در هیچ بخشی پذیرفته نشده است.

این فیلم که برداشتی است آزاد از ماجرای رسوائی رئیس پیشین صندوق بین المللی پول و بخت دار انتخابات ریاست جمهوری گذشته، در سینمائی کوچک( 300 نفره) به نمایش گذاشته شد که جمعیتی عظیم در برابر آن گرد آمده بود.
گفتنی است که این فیلم هم اکنون با رسیدن به 100.000 فروش و 110.000 بازدید کننده بر روی اینترنت، به مرز سود نزدیک شده است. بدین معنا که پس از 120.000 فروش کاملأ سود آور می شود.

ژیل ژاکوب، در پاسخ به این پرسش که فستیوال کن امسال جوایز خود را به فیلم های ویژه نخبگان داده، گفت: این درست است که هیأت داوران به فیلم های ویژه و فیلم مولفان جایزه داده اند.
او فیلم "خواب زمستانی" را فیلمی در راستای فیلم های "اینگمار برگن" توصیف کرد و گفت علیرغم درازای آن، فیلمی است پر عمق، متأثر کننده و با کیفیت بالا.

ژیل ژاکوب، همچنین از این تأسف خورد که فیلم های برادران داردن، "عبدالرحمن سیساکو" و یا "نائمی کاوازه" هیچ جایزه ای نبرده اند. او می افزاید: چه می توان کرد، این قانون بازی است...

گفتنی است که "ژیل ژاکوب" که با ریاست فستیوال بدورد می گفت با صحنه های پرهیجانی از ابراز احساسات هنرمندان و اهالی سینما روبرو شد.

"ژولیت بینوش"، در سخنان خود به وی گفت که او را دوست می دارد چون درهای سینما را به روی جمعی دیگر گشوده و با قرار دادن فیلم های حاشیه ای در قلب فستیوال، کاری شگفت انگیز انجام داده است..

در پایان می توان گفت که امسال سوژه بسیاری از فیلم هائی که ازچهار گوشه جهان به کن آمده بودند را جنگ تشکیل می‌داد.

"سرگئی لوژنیتسا"، کارگردان اهل روسیه سفید، با فیلم "میدان" به سبک "سینما واقعیت" از نزدیک تظاهر کنندگان "میدان" کیف را پیش از سقوط رژیم "یانوکویچ" به تصویر کشید، "میشل هازاناوسیوس" فرانسوی، جنگ چچن و جنایات آن را در "جستجو" یاد آوری کرد، "اسامه محمد" سوری، جنگ کشورش را در فیلم "آب نقره ای" به یاد آورد، "عبدالرحمن سیساکو"، با"تیمبوکتو" به جنگ مالی و تروریست های اسلامی این کشور پرداخت، فیلم دست جمعی " پل های سارایوو" مارا چند سال به گذشته وجنگ برادر کش یوگسلاوی پیشین برد.

که البته چند فیلم دیگر نیز در پیوند با جنگ در نقاط دیگر جهان در بخش های مختلف به نمایش در آمدند که همگی حکایت از این داشتند که ژانر فیلم جنگی با انجام یک دگردیسی، بازهم حرفی برای گفتن دارد.

کن همچنین امسال به گونه ای فستیوال زنان بود. افزون بر رئیس هیأت داوران بخش اصلی و بخش نوعی نگاه، در شماری فیلم ها زنها نقش اصلی را دارا بودند. از جمله فیلم برادران داردن ، "دو روز و یک شب"، فیلم "وردست" ساخته "تامی لی جونز"، فیلم "جستجو"، ساخته "میشل هازاناوسیوس"، فیلم "مامی"، ساخته "زاویه دولان"، فیلم "سیلس ماریا"، ساخته "اولیویه آسایاس" و شماری فیلم های دیگر در بخش های جانبی.

 

عکس‌های نوستالژیک تهمینه منزوی در گالری راه ابریشم

از روز نهم خرداد نمایشگاه عکس "تهمینه منزوی" با عنوان" عروسان مخبرالدوله " در گالری راه ابریشم در تهران گشایش یافت.

در این مجموعه، عکاس فضای کارگری خیاط خانه‌های لباس عروس در یکی از محله‌های قدیمی تهران را به تصویر می‌کشد.

این نمایشگاه که تا چهارم تیر ماه ادامه خواهد داشت، شامل سی عکس سیاه و سفید درابعاد مختلف می شود و سیاه و سفیدی آنها مخاطب را به گذشته وخاطرات نوستالژیک می برد.

عکاس همچنین بیش از مجسم کردن فضای جشن و عروسی، فضای سرد کارگری و شرایط کار آنان را در ذهن می نشاند و از این رو معنائی کاملأ اجتماعی پیدا می‌کند.
او دو روی یک سکه را نیز به خوبی با این عکس ها نشان می دهد.

تهمینه منزوی در بیان کار خود می گوید:

"پل چهارراهِ مخبروالدوله، چهارطرفِ چهارراه را به هم متصل مى کرد. وقتى بالاى پل ایستادم، رو به ضلعِ جنوبى به کوچه اى پر از لباسِ عروسى فروشى خیره شدم، ویترینى داشت که جلویش را برگ هاىِ درخت پوشانده. رمز و رازى در معمارى این ساختمان بود که باورم نمى شد، این مکان متعلق به تهران است. برایم عجیب بود که چه کسانى داخل این ساختمان هستند و پنجره هاى آن را با لباسِ عروس مزین کرده‌اند.
...کارگران جوان مرد با امید عشق در سر، در حال دوختن لباس رویاها برای دختران بودند. راهروها پراز دستکش های عروس بود.. فضائی غریب، بیگانه و آرام..
خیاط خانه "مخبرالدوله" جوی مردانه اما ظاهری زنانه دارد که با صدای رادیوی یک خیاط پیر با صدای خنده یک مرد جوان و یا صدای برش پارچه ابریشمی با قیچی،در هم می آمیزد."

 

دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید

اخبار جهان را با بارگیری اَپ ار.اف.ای دنبال کنید

بخش‌های دیگر را ببینید
  • 08:45
  • 08:53
  • 09:56
  • 15:40
  • 09:08
این صفحه یافته نشد

صفحۀ مورد توجۀ شما یافته نشد.