دسترسی به محتوای اصلی
راهِ ابریشم

"شبهای زاینده رود" چون ققنوس از خاکستر خود برخاست

نتشر شده در:

"شبهای زاینده رود"، ساخته محسن مخملباف در سال 1990، پس از سالها دوری از چشم سینما دوستان، در مراسم گشایش بخش سینمای کلاسیک فستیوال ونیز 2016 به نمایش در آمد.

تبلیغ بازرگانی

"شبهای زاینده رود" که در آغاز، مدت آن 100 دقیقه بود، پس از سانسور، 37 دقیقه از آن کاسته شد اما بازهم 63 دقیقه باز مانده، به دلیل "ضد انقلابی" بودن ناپدید گردید.
این بار همین فیلم 63 دقیقه ای در شکل ترمیم شده آن، البته با بخش هائی بدون صدا در موسترای ونیز نشان داده شد.

فیلم در آغاز، ایران پیش از انقلاب 1979 را نشان می دهد. اما لباس زنان و روسری آنها این را یاد آور می شود که فیلم در دوران جمهوری اسلامی و پس از اجباری شدن حجاب ساخته شده است. محسن مخملباف با شگردی خوب در صحنه ای گذار از یک دوران به دوران دیگر را از راه تغییر کفش های سفید به کفش های سیاه بی پاشنه و جوراب سیاه و کلفت یک زن نشان می دهد.

"شبهای زاینده رود" خانواده ای روشنفکر را دنبال می کند که پدر آن استاد مردم شناسی و دخترش دانشجوی روانشناسی است که پیانو هم می نوازد.

سپس می بینیم چگونه بحث های مردم شناسانه این استاد و تلاش او برای برانگیختن اندیشه انتقادی برایش دردسر ساز می شود و به دنبال تصاذفی قصدی با صدمه بدنی نجات پیدا می کند اما همسرش را از دست می دهد. به دنبال این تصادف می بینیم چگونه مردم بی تفاوت از کنار آنان می گذرند و همین باعث مرگ همسرش می شود.

خودکشی هم یکی دیگر از موضوعات کلیدی فیلم است چرا که کسانی که دست به خودکشی می زنند، پس از نجات یافتن می گویند از همه بدشان می آید و یکی از آنها حتا حاضر نیست یک کلیه خود را به کسی بدهد که در حال مرگ است و نجاتش به این کار بستگی دارد.
اکثر این انسانها از درماندگان جامعه هستند که معده شوئی شان در حضور فرزندان یا نزدیکان غمزده آنان انجام می گیرد.

10:47

گفتگو با محسن مخملباف

بازهم فیلم از این حکایت می کند که محسن مخملباف از همان سالهای آغازین کارش، همان دلمشغولی هایی را داشته که در همه فیلم های بعدی اش تا امرور دیده ایم : یعنی شخصیت پرستی، خشونت فرهنگی، ناتوانی در دادو ستد آرام فکری وفقر اجتماعی.
او در جائی می گوید که در انقلاب های گذشته هم اگر می شد ستارخان و باقرخان را شاه می کردند.

از محسن مخملباف پرسیدم این فیلم را چگونه دوباره به دست آورده و چگونه فستیوال ونیز آن را برای بخش سینمای کلاسیک خود بر گزیده است ؟

با نگاه کردن به این فیلم پس از این همه سال چه چیزی برایش جالب بوده، چه کم و کاستی با دید کنونی اش در این فیلم می بیند و اگر قرار بود این موضوع را امروز بسازد، چه کار می کرد ؟

" زاویه دولان"، کارگردان با استعداد بسیار جوان و آخرین فیلمش

" زاویه دولان"، کارگردان بسیار جوان، با استعداد و صاحب سبک کانادائی، دو سال پس از فیلم پیروزمند "مامی" با فیلم "تنها آخر زمان"، پس از شرکت در بخش مسابقه ای فستیوال کن، به سینما ها آمد.

هنر "زاویه دولان" ، که در سال 2009، در 17 سالگی با فیلم "من مادرم را کشتم"، نظر همگان را جلب کرد، در توانائی وی در نوآوری در کارگردانی است. از این رو ولو داستان تکراری باشد، باز هم جذب می کند.

"زاویه دولان" سپس با فیلم های "عشق های تخیلی"، "لورانس به هر حال" و "تام در مزرعه" راه پیروزی را یپمود و امروز در 27 سالگی تبدیل به یکی از سینماگران مطرح جهان شده است.

علت پیروزی او را در کار زیاد، انجام تقریبأ تمام کارهای فیلم از جمله مونتاژ و بخش های دیگر آن باید جستجو کرد.
"زاویه دولان" در این فیلم بازگشت مرد جوانی را به خانواده خود پس از 12 سال غیبت به تصویر می کشد که می خواهد مرگ پیش بینی شده اش را به آنها خبر دهد اما بارفتار هیستریک اعضای خانواده اش روبرو می گردد و می بیند تا چه حد از آنها دور شده است. با بازی فوق العاده با دوربین، "زاویه دولان"، کوچکترین تغییر را در صورت افراد این خانواده ثبت می کند و به آنها معنی می بخشد. او بدین ترتیب کار پر خطری را به گردن می گیرد چون اگر بازیگران توانائی نداشته باشند، فیلم تاثیرش را ازدست می دهد. در حالی که در فیلم "تنها آخر زمان" فیلم به هیچ وجه افت پیدا نمی کند و همواره تماشاگر را بیدار نگه می دارد. هنرپیشگان فرانسوی این فیلم ، "ناتالی بای"، "گاسپار اولیل"، "ونسان کاسل"، " ماریون کوتیار" و "لئا سه دو"، همگی بسیار خوب در نقش خود می گنجند و مجموعه ای همگن به وجود می آورند.

"زاویه دولان" میز ناهار را صحنه جنگ خانوادگی قرار می دهد که تازگی ندارد و همواره در آنجاست که همه سرخوردگی ها غلیان پیدا می کنند وبیرون می ریزند.

این فیلم که بر گرفته است از کتابی اثر "ژان لوک لاگارس"، درام نویسی که در 38 سالگی در پی بیماری ایدز درگذشت، شباهت هائی به زندگی خود "زاویه دولان" پیدا می کند.

پیش از مرگ، "ژان لوک لاگارس"، 28 نمایشنامه و شماری متن دیگر واز جمله خاطراتش را به شکل مفصل نوشت. حال پس از گذشت بیش از 20 سال از مرگش، او تبدیل به یکی از نمایشنامه نویسانی شده که آثارش بیش از دیگران به نمایش درآمده اند.

فیلم "تنها آخر زمان" جایزه ژوری را همچون برای فیلم دیگرش "مامی" در سال 2014، در فستیوال کن، برای "راویه دولان" به ارمغان اورد. فیلمی که با استقبال شماری و انتقاد شماری دیگر روبرو گردید.

آیا سرمایه گذاری آماده نجات بنای تاریخی کاروانسرای دهدشت هست ؟

"کاروانسرای دهدشت"، در استان کهگیلویه و بویراحمد، با ۳۰ حیاط و در بافت تاریخی این شهر، که از نظر کارشناسان میراث فرهنگی و باستان‌شناسان «بهترین محوطه‌ی تاریخی کشور» توصیف می شود، در انتظار یک سرمایه گذار است.
به گزارش ایسنا، از حدود پنج سال پیش، این بنای تاریخی در اختیار صندوق احیاء و بهره‌برداری از آثار تاریخی کشور قرار گرفت تا دست‌کم به مدت ۲۰ سال منبع درآمد یک سرمایه‌گذار باشد و از سوی دیگر محوطه نیز به خوبی نگهداری شود. اما این واگذاری به شرطی می‌تواند اتفاق بیفتد که دست‌کم یک سرمایه‌گذار تمایل به سرمایه‌گذاری در این محوطه‌ی تاریخی ارزشمند را داشته باشد. کاری که علیرغم قرار گرفتن نام این کاروانسرا در سه مزایده‌ی صندوق احیاء هنوز انجام نگرفته است.

ایسنا می نویسد : حدود پنج سال پیش نخستین خبرها برای واگذاری کاروانسرای تاریخی «دهدشت» در استان کهگیلویه و بویراحمد منتشر شد. در آذرماه ۹۰، علی‌رضا ایزدی، مدیرکل وقت میراث فرهنگی و گردشگری کهگیلویه و بویراحمد، از معرفی بافت تاریخی دهدشت به صندوق حفظ و احیای آثار تاریخی پس از سامان‌دهی و مرمت آن خبر داده بگفته بود : بافت تاریخی دهدشت با ۴۳ هکتار وسعت و دارای بناهای ارزشمندی مانند حمام‌، مسجد و کاروانسرا در آن، برای معرفی شدن به صندوق حفظ و احیای بناهای تاریخی ارزش دارد. او سپس بر این اشاره کرده بود که به دلیل نامناسب بودن بهره برداری از این بنا، با برنامه ریزی های تازه ، در نظر دارند ورود و خروج به بناهای تاریخی استان، بخصوص بافت تاریخی دهدشت را سامان‌دهند.

اما گر چه سه بار این محوطه‌ی تاریخی و ارزشمند در سطح منطقه‌ای در لیست بناهای تاریخیِ در مزایده قرار گرفته‌، اما تا کنون هیچ استقبالی نسبت به سرمایه‌گذاری در این محوطه‌ی تاریخی صورت نگرفته است.

اکنون مسعود شفیعی، معاون میراث فرهنگی اداره کل میراث فرهنگی و گردشگری کهگیلویه و بویراحمد، سرمایه لازم برای مرمت این محوطه‌ی تاریخی دوره صفوی را پنج هزار و ۳۰۰ میلیون ریال (۵۳۰ میلیون تومان) با مدت زمان مرمت ۱۲ ماه با مدت قرارداد اجاره‌ی ۲۰ ساله و مبلغ اجاره پایه پنج میلیون ریال در لیست مزایده صندوق احیاء بر آورد می کند.

مسعود شفیعی با بیان اینکه این کاروانسرای تاریخی توسط میراث فرهنگی و به مرور براساس اختصاص اعتبارات در حال مرمت است، می‌افزاید: مشکل ما در حال حاضر این است که نمی‌توانیم به صورت یکجا ۵۰۰ میلیون تومان برای مرمت این بنای تاریخی هزینه کنیم و فقط سالانه اعتباری بین ۵۰ تا ۱۰۰ میلیون تومان برای این محوطه اختصاص داده می‌شود.

او با تأکید بر اینکه کاروانسرای دهدشت نسبت به فضای شهری کمی دور از دسترس است، می گوید : به همین دلیل سرمایه‌گذاران رغبت چندانی برای سرمایه‌گذاری در این محوطه تاریخی ندارند. از سوی دیگر شهر دهدشت یک شهر پررونق نیست و حتی هتل‌های قدیمی این شهر نیز پر نمی‌شوند.

مسعود شفیعی، کاربری مناسب برای این کاروانسرا را «اداری-موزه‌ای» یا «اداری –نمایشگاهی» می‌داند و می‌گوید: شاید با این کاربری بتوان استفاده‌ی بهتری از این محوطه کرد.

او می افزاید، اگر میراث فرهنگی خودش بخواهد می‌تواند حتی از همین امروز کاربری مناسبی برای این بنا داشته باشد. چون شرایط کاری ما با شرایط کاری یک سرمایه‌گذار بسیار متفاوت است. در شرایط مطلوب با اختصاص ۵۰۰ میلیون تومان در مدت یک تا دو سال می‌توانیم محوطه تاریخی کاروانسرای دهدشت را به طور کامل مرمت کنیم.

حال پیش از این که این بنا نیز با دیر کردها و مسائل دیگر از دست برود، و با در نظر گرفتن این که معاون میراث فرهنگی اداره کل میراث فرهنگی و گردشگری استان کهگیلویه و بویراحمد می گوید حمام «کهیار» ، واقع در ورودی کاروانسرای دهدشت، که آن نیز در لیست مزایده‌ی صندوق احیاء‌ قرار داشت اما بر روی لیست تازه نیست و می توان از آن یک موزه "مردم شناسی" ساخت، شاید بتوان به همت یک سرمایه گذار این بناها را در فهرست مناطق گردشگری گنجاند که شمار بزرگی از آنان دور از مراکز شهری هستند. و باز هم شاید بتوان از این راه و سرازیر شدن موج توریست های خارجی به ایران، به شهر دهدشت و هتل های "پرنشده" آن هم از نظر اقتصادی یاری رساند.

دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید

اخبار جهان را با بارگیری اَپ ار.اف.ای دنبال کنید

بخش‌های دیگر را ببینید
  • 08:45
  • 08:53
  • 09:56
  • 15:40
  • 09:08
این صفحه یافته نشد

صفحۀ مورد توجۀ شما یافته نشد.