دسترسی به محتوای اصلی

فستیوال کن بازهم برای دفا ع از آزادی بیان موضع گرفت

چهارسال پس از"بومی ها" که نخل طلای بهترین بازیگر را به شکل دسته جمعی برای هنرپیشگان این فیلم به ارمغان آورد، "رشید بوشارب" کارگردان الجزیره ای تبار فرانسوی با فیلم "قانون شکن"، به بخش مسابقه ای فستیوال کن بازگشت.

تبلیغ بازرگانی

  اوکه با فیلم قبلی اش مسئله فراموشی خدمات سربازان ملیت های مختلف را در کمک به ارتش فرانسه مطرح کرده بود، در"قانون شکن" به مبارزات الجزایری ها و از ورای ماجراهای یک خانواده الجزایری به کشتار روز 8 مه 1945 در"سطیف" و دوران پس از آن می پردازد که به استقلال الجزایر انجامید.
این فیلم که به سبک فیلم های اسکورسیزه ساخته شده از آغاز تا پایان با ریتمی درست، لحنی دقیق و بدون غلو، ریشه ها ونسج گیری مبارزات ملت الجزایر را نشان می دهد وبسیار آموزنده است.

گفتنی است که فیلم "قانون شکن"، پیش ازنمایشش بحث های بسیاری را برانگیخت و نماینده حزب در قدرت و منطقه ای که شهر کن درآن قرار دارد، بلافاصله پس ازاعلام خبر گزینش این فیلم توسط فستیوال کن، در حسرت دوران مستعمره گی الجزایر، خواستار انجام تظاهرات درروزنمایش آن شد. ازاین روگروهک های وابسته به راست افراطی درنظر داشتند، طبق معمول همه افراط گرایان، پیش ازدیدن فیلم و تنها برمبنای موضوع آن، دست به تظاهرات بزنند. درنتیجه کاخ فستیوال امروزمعیارهای امنیتی شدیدی برقرار کرده بود و خبرنگاران حتا حق نداشتند بطری آب خودرا به درون کاخ ببرند. فستیوال کن همچنین، برحسب عادت خود که هیچ گونه دستوری را برای ممنوع کردن آزادی بیان نمی پذیرد، تصمیم گرفت این روز خاص را روز یاد بود "همه قربانیان جنگ الجزایر" اعلام کند.
به هرحال " قانون شکن" جزونادر فیلم هائی است که پیرامون رابطه فرانسه با الجزایر پش ازسالها استعمار ساخته شده و از این رو ارزش خاصی پیدا می کند.

و اما فیلم دوم.

باردیگر انتخاب یک فیلم بسیارعجیب و ضعیف دربخش مسابقه ای 63 امین فستیوال کن تعجب همگان را برانگیخت. این فیلم "عمو بونمی"، ساخته "آپی چات پونگ ویراستاکول" کارگردان تایلندی بود که درگذشته نیز فیلم عجیب و کسل کننده دیگرش، "بیماری حاره ای"، جایزه ویژه داوران فستیوال کن را در سال 2006 ربود.
در "عمو بونمی"، این کارگردان زندگی شخصیتی را که بیمار است و درمزرعه خود دور ازشهر زندگی می کند به تصویر می کشد. اوکه با خواهرزن درگذشته اش و یکی دو خدمتکار روزگار می گذراند با دنیای ارواح و موجودات غریب هم بیگانه نیست. بدین معنا که همسر درگذشته اش برسرمیز شام حاضر می شود و پسرش که تبدیل به یک موجود نیمه گوریل نیمه انسان  شده به آنها می پیوندد. تصور فیلم وبرداشت از آن را به عهده خودتان می گذارم.

از فیلم "جاده ایرلندی" ساخته "کن لوچ"، کارگردان انگلیسی هم کمی برایتان بگویم که در لحظه آخر به بخش مسابقه ای افزوده شد.
موضوع این فیلم در راستای شماری از فیلم های متعدد امسال فستیوال قرار می گیرد که به جنگ و حضور غرب در عراق و افغانستان پرداختند.
پیش از صحبت درباره موضوع و ساخت فیلم، بد نیست کمی در مورد عنوان آن تو ضیح بدهم. جاده ایرلندی در ایرلند واقع نشده و نام جاده ای بسیار خطرناک دربغداد است که منطقه "سبز" یا منطقه محافظت شده را به فرودگاه ارتباط می دهد.
فیلم داستان چند دوست را که برای یک شرکت مسئول محافظت در بغداد کار می کنند تعریف می کند که کم کم با خشونت اخت می گیرند و برخی نیز برای داشتن در آمد بیشتر، دست خود را به خون آغشته می سازند. تا اینکه یکی از آنها که پاک و طرفدار اخلاق است، کشته می شود. این مرگ، دوستش را که به کشورش بازگشته منقلب می کند وبه انتقام جوئی وا می دارد. منتها این انتقام جوئی خشن، با عجله و بدون فکر انجام می گیرد و خشونت های دیگری را به دنبال می آورد. در این فیلم "کن لوچ" بر تداوم جنگ، تأثیرات روانی وخیم آن و ادامه اش در کشورهائی تأکید می ورزد که جنگ را در کشورهای دوردست به راه انداخته اند. طبق معمول فیلم های این کارگردان متعهد وخوب، ما در برابر شخصیت هائی قرار می گیریم که درونشان درهم ریخته و بسیار شکننده شده اند. شخصیت هائی که حسرت آن چه که پیش از جنگ بوده اند را می خورند.
 

دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید

اخبار جهان را با بارگیری اَپ ار.اف.ای دنبال کنید

همرسانی :
این صفحه یافته نشد

صفحۀ مورد توجۀ شما یافته نشد.