محبوبیت مردمی باراک اوباما، دستاورد هشت سالهای با فراز و نشیب بسیار
روز دوازدهم ژانویه، باراک اوباما یکی از آخرین نطقهای خود را به ارائه کارنامه ٨ ساله خود اختصاص داد. او با انگشت گذاردن بر نکات مثبت کارنامه خود، از جمله از ٧٨٧ میلیارد دلار سرمایهگذاریهای همهجانبه زیر ساختی در سال ٢٠٠٩ یاد کرد که در نتیجه آن، بیکاری ١١ درصدی آمریکائیان در سال ٢٠١١ به ۵ درصد در سال ٢٠۱۵ کاهش یافت. او همچنین به برقراری نظام بیمه سلامت اشاره کرد که میلیونها آمریکائی را برای اولین بار تحت پوشش خود قرار داد.
نتشر شده در: : روزآمد شده در
اوباما در توصیف کامیابیهای سیاست خارجی خود، به قتل بن لادن رهبر القاعده اشاره کرد؛ او گفت که در همان سال ٢٠١١، آخرین گردانهای ارتش آمریکا را از عراق خارج کرده است. اولین سفر یک رئیس جمهوری آمریکا به مالزی پس از پنجاه سال که هدفش برجسته کردن اهمیت سیاست خارجی آمریکا برای آسیاست، ایجاد یک ائتلاف بینالمللی علیه داعش، و مذاکرات موفقیتآمیزی با مقامات ایران و کوبا، از دیگر موارد بیلانی بود که او بر مثبت بودن آن تأکید کرد.
با این حال کم نیستند کسانی که کامیابی باراک اوباما را که در متن یک محبوبیت حسادت برانگیز مردمی، دوران حکومت خود را به پایان می رساند، با پرسشهای جدی مواجه میکنند و کارنامه او را چندان درخشان نمیدانند.
درباره آنچه که به جامعه آمریکا مربوط می شود، نمیتوان تردید کرد که اوباما زمانی کلید کاخ سفید را به رئیس جمهوری جدید میسپارد که گرچه بحران پراهمیت اقتصادی را با پیروزی پشت سر گذاشته، ولی بر معضلات اجتماعی پراهمیتی همچون رفتارهای نژاد پرستانه و نیز رواج و محبوبیت پایانناپذیر حمل اسلحه، فائق نیامده است.
در کشوری که قرن ها با نوعی از نژاد پرستی هراسناک همراه بوده است. ٤٠ سال پس از ظهور "مارتین لوترکینگ"، پیروزی شخصیت سیاه پوست تقریباً گمنامی در عالم سیاست را بسیاری از مفسران نشانه ای از تلافیجوئی رنگینپوستان آمریکا توصیف کردند. او که روز ٤ نوامبر سال ٢٠٠٨ با ۵٣ درصد آرای آمریکائیان بعنوان چهلوچهارمین رئیس جمهوری آمریکا انتخاب شد و این امید بزرگ را در دل بسیاری از مردم این کشور بویژه سیاهپوستان برانگیخت که آمریکا تغییر دادنی است.
آیا میتوان این پرسش را مطرح کرد که آمریکا در پایان ٨ سال، حکومت اوباما در موقعیت بهتری نسبت به گذاشته قرار دارد یا خیر؟ مفسران بسیاری می کوشند برای این پرسش پاسخی درخور بیابند. در این میان "ریچارد فورد" نویسنده سرشناس آمریکائی برنده جایزه "پولیتزر"، در مقالهای در روزنامه لیبراسیون مدعی است که صرف برنده شدن باراک اوباما در یک انتخابات، «یکی از بزرگترین پیروزیها هم برای شخص اوباما و هم برای کشور آمریکاست».
باید گفت که اوباما هرگز در این ٨ سالی که حکومت میکرد خود را نماینده اقلیت خاصی معرفی نکرد و همواره رئیس جمهوری همه آمریکائیها بود. گرچه در مبارزه با نژادپرستی رایج در آمریکا، لحضات پراهمیتی آفرید و کوشید چهره زشت آن را برملا کند. او از جمله به داخل اتوبوسی رفت که زمانی "رزا پارکس" زن سیاه پوست قهرمان مبارزه برای حقوق شهروندی در سال ١٩۵۵ وارد آن شده بود و حاضر نشد مطابق رسوم نژادپرستانه آن زمان، از جایش برخیزد تا یک سفید پوست بجای او بنشیند.
با این حال، به جرأت می توان گفت که متأسفانه اوباما قادر نشد این روح خبیث نژادپرستانه را از فضای کشور دور کند. هنوز هم در پایان ٨ سال حکومت باراک اوباما یک جوان سیاه پوست آمریکائی بمراتب بیش از یک شهروند سفیدپوست در معرض این احتمال قرار دارد که مورد تعرض پلیس آمریکا قرار گیرد.
درست از همین روست که اینک اوباما از سوی بخشهائی از فعالان اجتماعی سیاه پوست، مورد انتقاد قرار دارد که چرا به اندازه کافی علیه نابرابریهای اجتماعی مبارزه نکرده است؛ "کوام روز" یکی از برجسته ترین آنهاست؛ او که یکی از بنیانگذاران شبکه شیکاگوی جنبش "بلاک لایوز ماتر" است، در فوریه گذشته دعوت اوباما را برای شرکت در مراسمی در کاخ سفید رد کرد.
"ژان اریک برانا " استاد دانشگاه "پانتئون-اَسَس" در فرانسه و کارشناس مسائل آمریکا، معتقد است که باراک اوباما در تمام دوران حکومتش مدعی شده است که رئیس جمهوری همه آمریکائی هاست، در حالیکه بطور واقعی او رئیس جمهوری سفیدپوستان این کشور بوده است. او سعی زیادی کرده است که مثل رئیس جمهوری یک اقلیت قومی دیده نشود؛ در نتیجه هیچگاه نتوانست این گاو وحشی را با در دست گرفتن شاخهایش مهار کند. او در واقع هیچگاه مبارزه با نژادپرستی را به یکی از الویتهای برنامه خود تبدیل نکرد؛ با این حال "ژان اریک برانا" معتقد است که سخنرانی اوباما در دالاس که از همه واحدهای قومی آمریکا خواست تا یکدیگر را درک کنند و با هم به تفاهم برسند، در آینده میوه خواهد داد.
کامیابیهای اقتصادی اوباما، درخشانتر از جورج بوش
زمانی که اوباما به قدرت رسید، بحران اقتصادی در آمریکا و جهان به حدی رسیده بود که بسیاری از مفسران آن را با بحران ١٩٢٩ مقایسه میکردند. در این که اوباما توانست با موفقیت بر این بحران فائق آید تردیدی وجود ندارد، ولی آیا پیامدهای اجتماعی این روشهای آمرانه برای رونق اقتصادی نبود که نابسامانیهای اجتماعی و نابرابری طبقاتی فراهم کرد؟
به هرحال او اینک با افتخار می گوید که بیکاری را از ١٠ درصد به ۵ درصد رسانیده و در مدت چند سال، آنگونه که "واشینگتن پست" مدعی است، ١١ میلیون فرصت شغلی آفریده است. از همین روست که " آن دی زین " استاد دانشگاه "نانتِر" در پاریس، میگوید «از نظر اقتصادی بیلان اوباما بشکل غیرقابل مقایسه ای بهتر از کارنامه اقتصادی جورج بوش است». او نه فقط آمریکا را از بحران مالی خارج کرد، بلکه بر رکود اقتصادی هم فائق آمد و رونق اقتصادی را براه انداخت .
باید یادآوری کرد که این رونق اقتصادی به یاری قرضههای دولتی ترویج شد. این اقدام اوباما برای سرمایه گذاریهای وسیع و متعدد، قرضههای دولت آمریکا را به رقم تاریخی ١٩ هزار میلیارد دلار رسانید؛ رقمی که خشم جمهوریخواهان را بر انگیخت و اوباما را بشدت در معرض انتقاد قرار داد.
درباره طرح اوباما برای بیمههای تندرستی نیز تا بحال مطالب بسیاری نگاشته شده است. اوباما از همان اولین روزهای اقامتش در کاخ سفید این طرح را بدست گرفت و چیزی نگذشت که میوههای آن به ثمر رسیدند و بیش از ۱۶ میلیون نفر برای اولین بار برای آن ثبت نام کردند. حال می توان گفت که از حدود ٢٠ درصد جمعیت آمریکا که فاقد بیمه سلامت بودند، اینک تنها حدود ١٣ درصد آمریکائیها فاقد بیمه هستند.
اوباما علاوه بر استقرار بیمه سلامتی برای میلیونها آمریکائی، کوششهای دیگری نیز برای محدود کردن حمل اسلحه در کشور و یا اجتناب از اقدامات مداخلهجویانه مذهبی در زندگی خصوصی شهروندان و نیز ایجاد تسهیلاتی برای مهاجران و بویژه بهبود وضع زندانهای کشور، به سرانجام رسانده است.
چهره رنگ پریده کارنامه بین المللی باراک اوباما
باید گفت که باراک اوباما در دورانی به ریاست جمهوری آمریکا رسید که جهان آبستن حوادث تکان دهندهای بود. او که ریاست جمهوری اش را با نطق آشتیخواهانه معروف خود در قاهره آغاز کرد و چند ماه بعد نیز برنده جایزه نوبل صلح شد، در واقع وارث اقدامات مداخله جویانهای بود که نومحافظهکاران آمریکا به رهبری جورج بوش، برای تسلط خیالی خود بر جهان به انجام رسانیده بودند و با اشغال عراق آتشی را برافروختند که هنوز هم شعله میکشد.
"برونو ترتره" پژوهشگر و معاون بنیاد تحقیقات استراتژیک در فرانسه که کارشناس روابط بینالمللی است، اظهار عقیده می کند که اراده اوباما برای خروج فوری از عراق باعث شد که اینکار را بدون استحکام مواضع خود در این کشور انجام دهد و کارها را بدست حکومتی بسپارد که توانائی این کار را نداشت. او می گوید استراتژی بینالمللی اوباما را همانطور که خودش در یک مصاحبه تعریف کرد، باید «اجتناب از بلاهت» نام نهاد. این نامگذاری توضیح می دهد که چرا او همواره با احتیاط زیادی دست به عمل می زد. اوباما بطور مرتب یادآوری میکرد که از سوی مردم آمریکا انتخاب شده است تا به جنگ ها پایان دهد، نه اینکه جنگهای جدیدی بیآفریند.
"برونو ترتره" می گوید که با این حال احتیاط او مانع نشد که بطور وسیعی با هواپیماهای بدون سرنشین در پاکستان به عملیات جنگی دست زند و در لیبی مداخله کند، و سرانجام نیروهایش را در جنگ علیه داعش در عراق و سوریه مستحکم سازد.
بنظر این کارشناس فرانسوی دو تصمیم پراهمیت سیاسی اوباما در عرصه بینالمللی، یکی فرمان قتل بن لادن در پاکستان بود و دیگری امضای توافقی با ایران. او میگوید گرچه اوباما نیروهای آمریکا را در افغانستان و عراق و نیز اروپا، تقویت کرده است ولی اینکار بیشتر بقصد بازدارندگی انجام میگیرد تا جنگ طلبی.
درباره سیاست اوباما در قبال بحران اسرائیل و فلسطین، "برونو ترتره" می گوید کسی خواهد توانست مشکلات اسرائیل و فلسطین را حل کند که مورد اعتماد دو طرف باشد. در حالی که اوباما هیچگاه روابط خوبی با نتانیاهو نداشت و این دو هیچ اعتمادی به هم ندارند.
در مورد سیاست اوباما در سوریه، این کارشناس روابط بینالملل می گوید سیاست اصولی اولیه اوباما در مورد عدم دخالت نظامی در سوریه با چنان تأکیدی بمورد اجرا گذاشته شد که حتی پس از استفاده اسد از سلاح شیمیائی که خود اوباما آن را «خط قرمز تحمل واشینگتن» توصیف کرده بود، باز هم از دخالت نظامی خودداری کرد و دست متحدینش از جمله فرانسه را در پوست گردو گذاشت. البته باید اضافه کرد که با قدرتگیری داعش اوضاع تغییر کرد و لقب "دشمن اصلی"، از پیشانی اسد پاک شد و به داعش منتقل گردید. به این ترتیب رژیم اسد به "دشمن دشمن ما" مبدل گردید، گرچه هنوز به مرحله دوست نرسیده است.
اوباما و نیز همسر و فرزندانش، در حالی کاخ سفید را ترک می کنند که محبوبیت مردمی فراوانی در میان آمریکائیها دارند و دست روزگار کسی را جایگزین او کرده است که رفتارها و سخنان تند و پرخاشجویانهاش بر محبوبیت اوباما میافزاید و جای خالی او را در کاخ سفید برجستهتر میکند.
دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید
آبونه شوید