دسترسی به محتوای اصلی
فستیوال کن

نمایش آخرین فیلم ترنس مالیک و آپولونید دربخش مسابقه ای

ترنس مالیک فیلم "درخت زندگی" ، که داستان زندگی یک خانواده آمریکائی را درسالهای 50 و بعد ازمرگ یکی از فرزندان خانواده به تصویر می کشد، بسیار خوب وبا بازی فوق العاده دوربین آغاز می کند.

براد پیت درصحنه ای از فیلم درخت زندگی
براد پیت درصحنه ای از فیلم درخت زندگی
تبلیغ بازرگانی

دراین روزآفتابی و ملایم، 64 امین فستیوال کن و درحالی که این فستیوال به نیمه راه خود رسیده و دو روزاز نمایش فیلم بسیار خوب محمد رسولف، "به امید دیدار" می گذرد، باز هم رادیو ها و برخی روزنامه ها با تحسین از آن صحبت می کنند. مطلب روزنامه لیبراسیون یکی از آنهاست که به احتمال زیاد در بررسی جراید به آن اشاره خواهد شد.
و اما فیلم های بخش مسابقه ای امروز.
از چندی پیش فستیوال کن، با هیجان خبر حضور آخرین فیلم "ترنس مالیک"، "درخت زندگی" را در بخش مسابقه ای داده بود. روز موعود فرا رسید و فیلم نمایش داده شد. فیلمی که حتا درسانس ویژه خبرنگاران با حضور آنچنان جمعیتی روبرو شد که نمی توانستند وارد سالن شوند. در نتیجه این ازدحام و فشار جمعیت، فریاد اعتراض خبرنگاران بالا گرفت.
حال چرا این تب و تاب برای یک کارگردان ؟ یک این که "ترنس مالیک" کارگردانی است که بسیار کم در محافل حضور پیدا می کند، دیگر اینکه این فیلم پنجمین فیلم "ترنس مالیک" طی 37 سال است !! ترنس مالیک فیلم "درخت زندگی" ، که داستان زندگی یک خانواده آمریکائی را در سالهای 50 و بعد از مرگ یکی از فرزندان خانواده به تصویر می کشد، بسیار خوب وبا بازی فوق العاده دوربین آغاز می کند. به طوری که شخصیت ها در ذهنمان تبدیل به انسانهای سه بعدی می شوند. تصاویر نفس بر طبیعت ، آرامش وخشم آن نشانگر پرسش ها و آشفتگی های درونی زوج فرزند از دست داده می گردد. تصاویری که اگر آنها در یک فیلم مستند می دیدیم، این چنین بییننده را منقلب نمی کرد اما در این فیلم معنای دیگری پیدا می کند. منتها از وسط راه "ترنس مالیک" بیراهه می رودو دچار تکرار و بیهوده گوئی می شود. پایان احمقانه فیلم هم کمکی به نجات فیلم نمی کند وباعث شد اکثر منتقدان حاضر در سالن آن را هو کنند. به هرحال حضور صحنه های طبیعت، صحنه های اضافی همراه با موسیقی گاه مذهبی و گاه سمفونیک بیشتر از حضور هنر پیشگان فیلم، "براد پیت" و "شان پن" در فیلم بود. اما حضور کوتاه این دو هنرپیشه بنام در فستیوال خواهد توانست جماعت بسیاری را به اطراف کاخ فستیوال بکشاند.

کارگردان و بازیگران فیلم آپولونید حاضر در فستیوال
کارگردان و بازیگران فیلم آپولونید حاضر در فستیوال

فیلم دیگر، " آپولونید" : خاطرات یک روسپی خانه"، ساخته "برنار بونلو"، سومین فیلم فرانسوی بخش مسابقه بود که ما را به درون یک روسپی خانه اشرافی در پایان قرن نوزدهم می برد. فیلمی که هیچ جذبه خاصی نداشت و هنرپیشگانش علیرغم برهنگی و تماس با دنیای سکس، هیچ احساسی را بر نمی انگیختند.
 

اما فیلم دیگری که دیروز به دلیل زیاد بودن خبرها ازآن صحبتی نرفت، فیلم " میخائیل"، ساخته کارگردان اتریشی، "مارکوس اشلینچر" بود که با الهام از اتفاقات متفرقه سرو صدا برانگیز چندی پیش دراتریش یعنی زندانی کردن دختری توسط پدرش به مدت 16 سال در یک زیرزمین و داشتن رابطه جنسی با او ساخته شده بود. منتها این بار شخصیت اولین فیلم این کارگردان، مردی است که پسر بچه ای را ربوده واو را در زیر زمین خانه اش برای سوء استفاده جنسی زندانی کرده است. فیلم، نگاهی بسیار سرد به این مطلب دردناک می اندازد و نمی خواهد تماشاگر را احساساتی کند. کارگردان بدون این که بخواهد ازبار این جرم بزرگ بکاهد، به سان بک روانشناس شخصیت این دیو را می کاود. این فیلم اول صحنه های اضافی بسیار دارد اما در مجموع خوب بار خود را به مقصد می رساند.

خبر دیگرحاشیه ای این که کشور آذربایجان برای اولین بار پاویلیونی را در دهکده بین المللی فستیوال کن بر پا کرده است تا حدود ده فیلمی را که در سال می سازد به علاقمندان معرفی نماید. این در مقایسه با 170 فیلمی که ایران در سال گذشته تولید کرده و هیچ پاویلیونی در اینجا ندارد قابل تعمق است.
به هر حال گر چه همه این فیلم ها با کمک دولت تهیه می شود اما شماری سرمایه دار گام پیش گذاشته می خواهند این سینما را از یوغ دستگاههای دولتی بیرون آورند.
درعین حال نسل کنونی سینماگرانی که در گذشته تحصیلات خود را درمدرسه فیلم مسکو انجام می دادند ، امروزه بیشتر به اروپا و آمریکا می روند و خواستهای دیگری دارند. حاصل آن شاید پروردن سینماگرانی باشد که از هر دو مکتب بهره بگیرند.
مشکل دیگر آذربایجان بهره برداری از 400 سالن سینمائی است که در زمان شوروی سابق ساخته شده و درحال فرو ریختن هستند. سینماهائی که اکثرأ فیلم های هالیوودی نشان می دهند.
به هرحال 12 سالن سینمای تازه درسال گذشته دراین کشور گشایش یافته و قرار است تا پایان سال 2011 به 25 سالن برسد. به هرحال شمار 400 سینما برای کشور کوچکی چون آذربایجان درمقایسه با چیزی حدود 280 سینما در ایران آنهم با درنظر گرفتن تولید بالای این کشور، انسان را به فکر وامی دارد.
 

دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید

اخبار جهان را با بارگیری اَپ ار.اف.ای دنبال کنید

همرسانی :
این صفحه یافته نشد

صفحۀ مورد توجۀ شما یافته نشد.