هکتور توبار: کارگران سفید پوست آمریکایی از اوباما نفرت دارند و به ترامپ رأی میدهند
«اوضاع انفجاری در اردوگاه پناهجویان در "کاله" در شمال فرانسه»؛ «شکاف بین افکار عمومی مردم آلمان درباره نقش فزاینده ارتش در این کشور»؛ «اتهام دونالد ترامپ به باراک اوباما به عنوان پایهگذار داعش»؛ «چهار رویکرد بحرانی که عدم تعادل بسیار گسترده اقتصاد جهانی را به وجود آوردهاند»؛ «آیا باید آخرین افراد وابسته به حزب نازی را تعقیب و محاکمه کرد، یا نه؟»؛ «نفرت و کینه طبقه کارگر سفید پوست آمریکا نسبت به اوباما، موجب تقویت کمپین دونالد تراپ میشود» و «مقاله فتحالله گولن مبنی بر انکار او در دست داشتن در کودتای نافرجام ترکیه»؛ از جمله عناوین مهمی است که در گزارشها و مقالات روزنامههای امروز فرانسه بازتاب یافتهاند. در اینجا، ما فقط برخی از این گزارشها ومقالات را مرور میکنیم.
نتشر شده در:
گوش کنید - ۰۶:۰۰
اوضاع انفجاری در اردوگاه پناهندگان "کاله"
فیگارو، این روزنامه بزرگ صبح فرانسه مهم ترین گزارش شماره امروز خود را به شرایط انفجاری در اردوگاه پناهجویان در "کاله" اختصاص داده است. این روزنامه می نویسد که تعداد پناهجویان، در کاله هم اکنون به 7 هزار نفر رسیده است و تعداد آنان به شدت در حال افزایش است. پلیس فرانسه درباره تهدید تروریسم در این اردوگاه اعلام خطر کرده است.
"ایو تره آرد" درسرمقاله امروز فیگارو با عنوان «سیاست شتر مرغی»، به سیاستهای فرانسوا هولاند و دولت سوسیالیست فرانسه دراینباره شدیداً انتقاد کرده و این سیاست را موجب گسترش یک منطقه بدون قانون در خاک فرانسه و درهمان حال گسترش نوعی "قانون جنگل" در "جنگل کاله" کرده است...
ترامپ اوباما را مؤسس داعش دانست
فیگارو درگزارش دیگری از کمپین انتخابات ریاست جمهوری آمریکا به سخنان دونالد ترامپ در چهارشنبه شب در فلوریدا پرداخته است. فیگارو مینویسد که ترامپ در سخنانش باراک اوباما را متهم کرد که خاورمیانه را به آشوب و هرج و مرج کشانده است. او گفته است که اوباما مؤسس داعش است و این گروه تروریستی را او آفریده است.
ترامپ همچنین رقیب دموکرات خود هیلاری کلینتون را در این کار همدست اوباما دانسته است.
چهار مشکل عدم تعادل اقتصاد جهانی و زمینه ساز بحران
فیگارو در شمار امروز خود یک مقاله تحلیلی به قلم "ژان-پییر روبن" درباره شرایط ناهموار در جهت توسعه اقتصاد جهانی دارد.
" ژان-پییر روبن" دراین مقاله به ناتواناییهای رهبران عمده سیاسی جهان که در گروه "کشورهای ٢٠"، یعنی ٢٠ کشور صنعتی و نوخاسته جهان قرار دارند، اشاره میکند و مینویسد وقتی از نزدیک به عملکرد این رهبران نگاه میکنیم، به ناتوانی واقعی آنان دراداره و مدیریت اقتصادی جهان بیشتر پی میبریم. او میگوید این کشورها که نزدیک به 85 درصد تولید ناخالص ملی جهان را دارند، مسئول اصلی مشکلاتی هستند که هم اکنون تعادل اقتصاد جهانی را با چالش روبرو کرده است.
او میگوید، برآوردهای صندوق بینالمللی پول که نقش حسابدار و قاضی را در فرآیند جهانی شدن بازی می کند، درباره این مشکل بسیار روشن و واضح میباشد.
بر اساس این صندوق، 8 سال پس از بحران بزرگ مالی و اقتصادی جهان در سال 2008، اقتصاد جهان از 4 شکل عدم تعادل گسترده رنج میبرد.
نخست، عدم تعادل تجاری و مالی: در یک طرف کشورهایی قرار گرفتهاند که هرساله موازنه پرداختهای تجاری آنان بین 3 تا 8.5 درصد تولید ناخالص آنها مثبت است. کشورهایی مانند چین، کره جنوبی و آلمان... در این بخش قرار میگیرند، در همین حال، درطرف دیگر بسیاری از کشورها، از جمله آمریکا، بریتانیا قرار میگیرند که موازنه پرداخت های تجاری انها بین 2.6 درصد تا 5.2 درصد منفی است.
دوم، نابرابری شدید دستمزدها و درآمدها: به عنوان مثال بر اساس آمارهای سال 2015 میلادی در بریتانیا حقوق و دستمزد مدیران شرکتهای بزرگ 10 درصد افزایش یافته است؛ در حالی که حقوقهای دیگر، رشد چندانی نداشته است. حقوق این مدیران به طور متوسط 6.5 میلیون دلار در سال است. این میزان 140 برابر حقوق و مزایای متوسط کارکنان در این کشور است. این اختلاف طی سال های اخیر به شدت افزایش یافته است.
سوم، دیون دولتی: در کشورهای پیشرفته جهان این دیون رکورد شکسته و به میزان متوسط 107 در صد تولید ناخالص ملی افزایش یافته است. این در حالی است که این درصد در بین کشورهای نوخاسته صنعتی به طور متوسط 47 درصد است.
چهارمین شکل عدم تعادل، در عرضه رفورم های ساختاری در کشورهای جهان بروز می کند. عدم تعادل در این زمینه موجب افزایش بیکاری در برخی از کشورها، مانند فرانسه و در همان افزایش شغل و فرصت های شغلی در کشورهایی می شود، مانند آلمان که اقدام به رفورمهای ساختاری در اقتصاد هایشان کرده اند.
کارگران سفید پوست آمریکای ار اوباما نفرت دارند و به ترامپ رأی میدهند
لیبراسیون، روزنامه دیگر بزرگ صبح فرانسه، هر روز نظرات یکی از نویسندگان مشهور آمریکا را در باره کمپین انتخابات ریاست جمهوری این کشور منتشر می کند. در شماره امروز، لیبراسیون نقطه نظرهای "هکتور توبار" نویسنده آمریکایی را در این باره منتشر کرده است.
"هکتور تو بار" مینویسد: یکی از شبهای ماه نوامبر سال 2008 میلادی پس از انتخاب باراک اوباما من بر روی بالکن آپارتمانم در شهر لسآنجلس رفتم و شعار ابلهانهای را فریاد زیادم. شعاری که آن روزها در متن تبلیغات کمپین انتخاباتی اوباما قرار داشت. من فریاد زدم «یس آی کَن» یعنی«بله من میتوانم»".
او میگوید: پس از گذشت 8 سال ریاست جمهوری جرج بوش پسر و پس از جنگ عراق و افغانستان این نظر که مردم آمریکا یک رئیس جمهوری سیاه پوست را انتخاب می کنند، به نظرم اتفاقی بسیار جادویی و شگفتآور بود.
8 سال پس از این رویداد جادویی، کشور آمریکا، یک کشور فرسوه و به تحلیل رفته است؛ راه خود را گم کرده و شکاف عمیقی در جامعه آمریکا پدیدار شده است.
او ادامه میدهد: هر چند جمهوریخواهان باراک اوبا را متهم میکنند که موجب اصلی شکاف در جامعه آمریکا بوده است، ولی آنان در اشتباه هستند. آنچه طی 8 سال گذشته در آمریکا گذشته اوج گرفتن شکافی بوده که از 40 سال پیش در جامعه آمریکا پدیدار شده.
به نظر "هکتور توبار" این شکاف در جامعهای با تکثر فرهنگی بسیار گسنرده ایجاد شده است. آمریکاییهای سفیدپوست، سیاه و اسپانیش و زرد، بسیاری دیگر جامعهایی را شکل دادهاند که با گذشته متفاوت است. او میگوید که او به کلینتون رأی میدهد، اما بسیاری از آمریکائیهای سفید وابسته به طبقه کارگر این کشور که طی این سالها تحت فشارهای مضاعف مالی و حرفه ای بودهاند، کینه عیقی از اوباما دارند. آنان رأی خود را به کلینتون نخواهند داد، بلکه به دونالد ترامپ میپیوندند.
"گولن" خواهان انجام یک تحقیق بین المللی برای شناسایی عوامل اصلی کودتای نافرجام ترکیه شد
روزنامه لوموند امروز، تریبونی را در اختیار فتحالله گولن رهبر تبعیدی "جنبش خدمت" ترکیه و دشمن شماره یک رجب طیب اردوغان، پس از کودتای نافرجام ترکیه گذاشته است. فتحالله گولن در مقالهای از خود دفاع می کند و به اتهامات اردوغان پاسخ میدهد. اردوغان او را متهم به رهبری کودتای نافرجام ترکیه کرده و استرداد او را از آمریکا، محل تبعید او درخواست کرده است.
فتحالله گولن در این مقاله اعلام می کند که هیچ نقشی در کودتای نافرجام ترکیه نداشته است. او چرخش حاکمیت ترکیه به سوی اقتدارگرایی و خودکامگی را محکوم می کند و خواستار یک تحقیق بینالمللی درباره کودتای نافرجام ترکیه است. او اعلام می کند که در برابر نتایج یک تحقیق بی طرف بینالمللی درباره کودتای نافرجام ترکیه سر تسلیم فرود خواهد آورد.
در این مقاله، فتحالله گولن مینویسد: از 17 سال پیش در یک روستای کوچک در آمریکا زندگی می کند و اینکه بگویند من از فاصله 10 هزار کیلومتری ارتش را به انجام یک کودتا علیه حکومت اش ترغیب کردهام، یک تهمت است.
فتح لله گولن میگوید پس از کودتای نافرجام ترکیه یک "رژیم غیرنظامی اتوکراتیک" بر ترکیه حاکم شده است، رژیمی که آزادیهای اساسی را سلب میکند. او به ابعاد گسترده این اقدام حکومت ترکیه اشاره میکند و آن را فاجعه انگیز توصیف میکند. او میگوید صدها هزار نفر قربانی رویکرد اقتدارگرایانه حکومت ترکیه شده اند و زندگی آنان مبدل به درامی غمانگیز شده است. بیش از 90 هزار نفر اخراج شدهاند.
او به سوابق مبارزاتی خود برای عدالت و توسعه و برابری مردم در ترکیه اشاره می کند، و به بازداشتها در کودتاهای نظامی گذشته، به محکومیتهای بیاساس اشاره می کند؛ به فشارهایی که او را مجبور کرد تا سرانجام زندگی در تبعید را برگزیند.
دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید
آبونه شوید