دسترسی به محتوای اصلی
ورزش

جام جهانی فوتبال بانوان: ژاپن قهرمان شد در حالیکه ایران کماکان دنبال پوشش مناسب است

نتشر شده در:

استادیوم ‏های پر از تماشاچی، شور و هیجان فراوان و پوشش رسانه‏ ای بی ‏سابقه در سراسر جهان، کارنامه‌‏ای است که از ششمین دورۀ جام جهانی فوتبال زنان که در آلمان برگزار شد، به‏ جای مانده است. نزدیک به ۸۵۰ هزار تماشاگر در ورزشگاه‏‌های آلمان شاهد ۳۲ دیدار این رقابت‏ها بودند. مسابقاتی که سرانجام با قهرمانی تیم ملی ژاپن به پایان رسید.

تبلیغ بازرگانی

بدین ترتیب، پس از قهرمانی نروژ در نخستین جام جهانی و هم‏چنین تیم ملی ایالات متحدۀ آمریکا و آلمان، هرکدام دو نوبت در دوره‏های بعدی، این‏بار برخلاف جام جهانی مردان، یک تیم آسیایی به مقام قهرمانی دست یافت.
این در حالی است که هنوز تیم ملی فوتبال بانوان ایران درگیر مشکل طراحی پوشش مناسبی است که از سوی فدراسیون جهانی فوتبال تایید شود تا بانوان ایرانی بتوانند در رقابت‏های جهانی حضور یابند.

فریدون شیبانی
فریدون شیبانی

آقای فریدون شیبانی، شما روزنامه ‏نگار و کارشناس فوتبال ، ساکن هلند هستید. پیش از آن‏که به وضعیت اسفناک فوتبال بانوان در ایران بپردازیم، جام جهانی فوتبال بانوان آلمان را شما چگونه ارزیابی کردید؟

من این مسابقات را از طریق تلویزیون دیدم که خیلی هم پوشش کاملی داشت و هر بیننده ‏ای در خارج از ایران به راحتی می‏توانست آن را ببیند. فوتبالی بود در رده‏ ای بسیار بسیار قابل قبول و همه چیز در آن بود؛ حتی شجاعت. حتی بازی دلیرانه‏ ای که شاید امروزه در همۀ فوتبال مردان نبینیم، حداقل در یک جام جهانی بانوان به‏ چشم می‏خورد.
جذابیت این مسابقه ‏ها می‏تواند از تعداد تماشاگرانی که چه در استادیوم‏ها حضور داشتند و چه بیننده‏ های تلویزیون برآورد شود که خیلی پرتعداد بود. شما در هر مسابقه ‏ای که انجام می‏شد، چه در دورۀ مقدماتی و چه در مراحل بالاتر، استادیوم‏ها را پرتماشاگر می‏دیدید. حتی حذف تیم آلمان که هم میزبان بود و هم سابقۀ قهرمانی داشت، تأثیری روی تعداد تماشاگر که نداشت هیچ، حتی نسبت به مراحل قبلی بیشتر هم شد و در فینال به رکورد رسید. یعنی در بعضی کشورها رکورد را شکاند که نشان می‏دهد فوتبال بانوان دیگر حالتی کاملاً جدی پیدا کرده و از این به بعد باید به صورت جدی و فراگیر به این مسابقات توجه کنیم.

در ارتباط با تیم ژاپن که به مقام قهرمانی رسید و هم‏چنین بازیکن شماره‏ی ۱۰ این تیم، هومار ساوا که توپ طلایی این مسابقات را به دست آورد، به نظر شما، چرا تیمی مانند ژاپن ناگهان می‏آید و با چنین موفقیتی روبرو می‏شود؟

ژاپن حتی یک رده پایین‏تر از تیم‏هایی مانند چین و استرالیا قرار داشت و حتی می‏توانیم بگوییم که در رده‏ی کره‏ شمالی بود. ولی آن ورزش پایه‏ای و ورزشی که از یک مدیریت خوب و سالم و یک برنامه‏‏ریزی سالم و فکرشده‏ای بهره‏مند است، این نتیجه را به‏دست می‏آورد.

ما دقیقاً ورزش ژاپن را می‏توانیم با تکنیک‏اش، با صنعت تکنولوژی‏اش و با پیشرفتی که در همه‏ی مسائل علمی کرده، مقایسه کنیم. آن‏وقت این را اضافه کنید به نوعی صمیمیت و عزمی که در هر بازیکنی و در هر بازی‏ای می‏دیدیم که آن‏ها برای برد نه از حریفی می‏ترسند و نه ناامید هستند. با تمام قوا می‏آمدند به میدان و بازی می‏کردند و نتیجه‏اش سه بردی بود که با آلمان شروع شد و سرانجام به قهرمانی هم رسیدند.
ژاپنی‏ها فعل خواستن را می‏آوردند توی زمین، واقعاً چیزی فراتر از حتی تیم مردان‏شان بودند که اگر در آسیا قهرمان نشوند، قابل توجه است و این در حالی است که تا قبل از سال ۹۰، اصلاً ژاپن نمی‏توانست مدعی شماره‏ یک قهرمانی در سطح آسیا باشد و همیشه بعد از ما قرار می‏گرفت.
اما ورزشی که در ژاپن، در همه‏ی رشته‏ها، از جمله در فوتبال بانوان، درست دارد پیاده می‏شود، به آن‏جا رسیده و تا آن‏جا پیش رفته که ما می‏بینیم ژاپن می‏آید در برابر غول‏های فوتبال بانوان در قلب اروپا، تمام تیم‏های بزرگ را پس می‏زند و قهرمان می‏شود و به درستی هم قهرمان می‏شود.
اگر بخواهیم علت آن را ریشه ‏یابی کنیم، وجود آدم‏های کارکشته و کاردان در فن فوتبال است که در به‏وجود آوردن چنین رده و توانایی‏ای مؤثر هستند و نتیجه‏اش را هم دقیقاً داریم می‏بینیم. ما نمی‏توانیم بگوییم که یک شگفتی رخ داد. من فکر می‏کنم یک واقعیت نمایان شد که اگر می‏خواهیم در هر رشته‏ی ورزشی به جایی برسیم، باید ژاپن را الگو کنیم.

موفقیت پخش تلویزیونی این دیدارها بی‏سابقه بود، به ‏طوری‏که مثلاّ در آلمان، ۱۷ میلیون نفر از تلویزیون دیدار مرحله‌‏ی یک‏ چهارم نهایی میان آلمان و ژاپن را تماشا کردند. یعنی تقریباً یک چهارم جمعیت این کشور به‏نظر شما، دلیل چنین موفقیتی چیست؟

این‏که روزی می‏گفتند فوتبال یک ورزش مردانه است، ثابت شده که چنین چیزی نیست. فوتبال یک ورزش است و همان‏طور که در تمام ورزش‏ها، آقایان تلاش می‏کنند و به نتایجی می‏رسند، خانم‏ها هم دارند به همان نتایج می‏رسند. ما در شنا، در ژیمناستیک، در هر رشته‏ی پایه‏ای و دو و میدانی خانم‏ها را فعال می‏بینیم.
می‏توانم بگویم در ۳۰ سال اخیر و شاید بشود گفت که شدت آن در ۱۰ سال اخیر بوده که توجه عام به فوتبال بانوان جلب شده است و این توجه عام است که فوتبال بانوان را این‏قدر بالا برده است. مسابقه‏ی فینال در ژاپن ۱۰ میلیون تماشاچی داشت و این تعداد موقع ضربه‏های پنالتی که دیگر خیلی حساس بود، به ۱۵ میلیون رسید. این‏ها آماری است که داده شده و نشان می‏دهد که از همین ۱۵ میلیون باز چه نسل‏هایی به‏وجود می‏آید که می‏توانند این فوتبال را ادامه بدهند و کار با همین قهرمانی تمام نشود.
حتی در کشور امریکا، تماشاگرهای این دور‏ه‏ی جام جهانی فوتبال بانوان از تماشاگران فوتبال جام جهانی مردان در سال ۱۹۹۴ که امریکا میزبانی آن را بر عهده داشت، بالاتر رفته بود. یعنی بر مبنای آمار شبکه‏ی ورزشی «ای‏اس‏پی‏ان» این مسابقات از نظر میزان تماشاگر، در خود امریکا، بعد از مسابقات ؟؟؟ رده‏ی دوم را پیدا می‏کند و بالاتر از جام جهانی ۱۹۹۴ می‏شود که تازه خیلی هم با استقبال روبرو شده بود.
این‏ها همه نشان می‏دهد که توجه مردم دنیا و زنان دنیا به ورزش و در این‏ مورد فوتبال، خیلی خیلی زیاد است. یعنی ما می‏توانیم انتظار داشته باشیم که حتی مسابقات آینده‏ی جام جهانی بانوان، از نظر توجه عموم در حد مردان انجام بگیرد و از نظر فنی و زیبایی فوتبال حتی شاید جلو هم زده بودند.
ما در این جام جهانی فوتبال بانوان حرکات زشت ندیدیم، وقت تلف کردن ندیدیم، ندیدیم وقتی یک گل می‏زنند، بروند روی دفاع. به جرأت می‏توانم بگویم که تقریباً هیچ تیمی این‏کار را نکرد. نتیجه‏اش را هم در این می‏توانیم ببینیم که ژاپن امریکا را ۳-۱ زد. یعنی وقتی یک گل افتاد جلو و ۲-۱ شد، بازی را نکشاندند به دفاع که با همان نتیجه‏ی ۲-۱ برنده بشوند، قهرمان بشوند یا به نهایی و یا نیمه‏نهایی برسند.
این‏ها همه نشان می‏دهد که این ورزش جذابیتی بین خانم‏ها پیدا کرده و انتظار خیلی واضح و روشنی هم هست که جلوتر می‏رود. ما در جام جهانی آینده‏ی بانوان، تماشاگران بیشتری چه در استادیوم‏ها و چه از طریق تلویزیونی خواهیم داشت.

اما آقای شیبانی، بپردازیم به وضعیت اسفناک بانوان فوتبالیست ایرانی؛ ورزشکارانی که در واقع، قربانی سیستمی هستند که نه تنها مانع پیشرفت‏شان شده، بلکه بی‏صلاحیتی و بی‏برنامگی مسئولین فدراسیون سبب شد که از دور مسابقات انتخابی المپیک لندن هم حذف بشوند.

من اگر بخواهم مقایسه کنم، این‏جا واقعاً توجه و علاقه‏ی بانوان ایرانی را به همان اندازه ارج می‏گذارم که الان داشتم راجع به بانوان ژاپن و کشورهایی که در این مسابقات بودند می‏گفتم و ارج گذاشته بودم.
ولی متأسفانه بحثی که راجع به فوتبال ایران و به‏خصوص فوتبال بانوان وجود دارد، این است که از نظر مدیریت و توجه، شرایطی وجود دارد که حتی به جای هموار کردن راه، متأسفانه ناهموار کردن آن دیده می‏شود و این باعث می‏شود که ما هرروز ناامیدتر بشویم.

رده‌ی بعدی جام جهانی، به‏ خصوص در مورد فوتبال بانوان، مسابقات المپیک است که باز بانوان تمام کشورهای دنیا به میدان می‏آیند و مسابقه می‏دهند. ما در اولین گام مسابقات مقدماتی، یعنی در مسابقاتی که انتخابی بود، نیامدیم توی زمین شکست بخوریم که بعد بیاییم فکر کنیم ببینیم چه چیزهایی کم داریم و از این همه توجه بانوان به فوتبال ایران بهره‏برداری کنیم و ببینیم روی چه چیزهایی می‏شود کار کرد و چه چیزهایی را باید کنار زد. چون ما اولین مشکل‏مان این است که اصلاً نمی‏توانیم وارد زمین بشویم.

مسئلۀ حجاب اسلامی ‏ای که برای فوتبال گذاشته ‏اند، دارد برای ما تبدیل به مشکل عجیبی می‏شود که بانوان ما به‏طور کلی فوتبال بین‏المللی را فراموش کنند و فقط بروند برای خودشان بازی کنند. یعنی می‏آییم می‏گوییم که فیفا دشمن فوتبال بانوان ماست که می‏گوید حجاب اسلامی نداشته باشیم. ولی در رشته‏هایی مانند دو و میدانی، آدم‏های خوبی‏اند و می‏گویند این‏ها با حجاب شرکت کنند.
در حالی‏که این‏طور نیست. در مسابقاتی که از نظر جانی به ورزشکار لطمه‏ای نمی‏رسد و برای حریف‏اش هم خطری ندارد، می‏گویند: خیلی خُب پوشش داشته باشند! این دیگر مشکل خودشان است که این پوشش مانع از حرکت‏شان می‏شود.
ولی وقتی پای مسابقه‏ای مانند فوتبال به‏میان می‏آید، این پوشش می‏تواند هم برای خودشان و هم برای حریف خطرناک باشد و این مسئله باعث می‏شود مقرراتی وضع کنند که حتی پاره‏ای از آن‏ها در مورد آقایان هم وجود دارد. از جمله این‏که گردن باید پیدا باشد، گوش باید پیدا باشد و… کما این‏که گوشی که پیداست، اگر گوشواره داشته باشد، داور جلوی آن را می‏گیرد. داور با گوشواره مخالف نیست، فیفا مخالف گوشواره نیست، مسئله خطری است که ایجاد می‏کند.
این مسائل باعث می‏شود که بازیکنان ما با چه حالت تأسف‏باری فقط می‏نشینند گریه می‏کنند و بعد تبلیغات از این قضیه که دختران ما گفتند: ما حاضر نیستیم بازی کنیم. در حالی که اگر شما با هرکدام از این بازیکنان محرمانه صحبت کنید، تلفنی سئوال کنید، خواهید دید جوابی که می‏شنوید چیست و تأسف‏شان از این‏که محروم شدند از بازی‏هایی که در گام‏های بعدی می‏توانستند جلوتر بروند.
چون به ما با این‏که نتوانسته‏ایم بازی‏ها را درست و حسابی ببینیم، (حداقل در ایران کسی نمی‏تواند این بازی‏ها را ببیند، ولی در خارج نشان داده شده) ثابت شده که با همان لباس بازدارنده هم بازی‏های خوبی ارائه می‏دهند که در سطح آسیا می‏توانند یک پله، دو پله جلو بروند.
اما با این شرایط و در حالی‏که الان دوباره طرح‏هایی برای فیفا فرستاده‏اند و یا ادعا می‏کنند که فرستاده‏اند، خانم‏ها همین‏طور در یک سردرگمی هستند که نمی‏توانند آن فوتبال را دنبال کنند، مسابقات باشگاهی و مسابقات داخلی را انگیزه‏ای بکنند برای مسابقات بین‏المللی و مسابقات بین‏المللی را انگیزه‏ای برای مسابقاتی که در سطح جام جهانی و المپیک باشد.
من به‏ هیچ‏وجه قبول نمی‏کنم که اگر به فوتبال بانوان رسیدگی هم بشود، آن‏ها نمی‏توانند هیچ‏وقت به ژاپن برسند. نه! خانم‏های ما در رشته‏هایی که به آن رسیدگی شده است، خیلی هم خوب بوده‏اند و دارند استعداد را. می‏توانند، منتها با این شرایط و موانعی که سر راه‏شان گذاشته‏اند، من حتی ناامیدم که ما در آینده مسابقات برون‏مرزی یا بین‏المللی برای بانوان خودمان داشته باشیم.
 

دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید

اخبار جهان را با بارگیری اَپ ار.اف.ای دنبال کنید

این صفحه یافته نشد

صفحۀ مورد توجۀ شما یافته نشد.