جام جهانی فوتبال بانوان: ژاپن قهرمان شد در حالیکه ایران کماکان دنبال پوشش مناسب است
نتشر شده در:
گوش کنید - ۱۲:۵۵
استادیوم های پر از تماشاچی، شور و هیجان فراوان و پوشش رسانه ای بی سابقه در سراسر جهان، کارنامهای است که از ششمین دورۀ جام جهانی فوتبال زنان که در آلمان برگزار شد، به جای مانده است. نزدیک به ۸۵۰ هزار تماشاگر در ورزشگاههای آلمان شاهد ۳۲ دیدار این رقابتها بودند. مسابقاتی که سرانجام با قهرمانی تیم ملی ژاپن به پایان رسید.
بدین ترتیب، پس از قهرمانی نروژ در نخستین جام جهانی و همچنین تیم ملی ایالات متحدۀ آمریکا و آلمان، هرکدام دو نوبت در دورههای بعدی، اینبار برخلاف جام جهانی مردان، یک تیم آسیایی به مقام قهرمانی دست یافت.
این در حالی است که هنوز تیم ملی فوتبال بانوان ایران درگیر مشکل طراحی پوشش مناسبی است که از سوی فدراسیون جهانی فوتبال تایید شود تا بانوان ایرانی بتوانند در رقابتهای جهانی حضور یابند.
آقای فریدون شیبانی، شما روزنامه نگار و کارشناس فوتبال ، ساکن هلند هستید. پیش از آنکه به وضعیت اسفناک فوتبال بانوان در ایران بپردازیم، جام جهانی فوتبال بانوان آلمان را شما چگونه ارزیابی کردید؟
من این مسابقات را از طریق تلویزیون دیدم که خیلی هم پوشش کاملی داشت و هر بیننده ای در خارج از ایران به راحتی میتوانست آن را ببیند. فوتبالی بود در رده ای بسیار بسیار قابل قبول و همه چیز در آن بود؛ حتی شجاعت. حتی بازی دلیرانه ای که شاید امروزه در همۀ فوتبال مردان نبینیم، حداقل در یک جام جهانی بانوان به چشم میخورد.
جذابیت این مسابقه ها میتواند از تعداد تماشاگرانی که چه در استادیومها حضور داشتند و چه بیننده های تلویزیون برآورد شود که خیلی پرتعداد بود. شما در هر مسابقه ای که انجام میشد، چه در دورۀ مقدماتی و چه در مراحل بالاتر، استادیومها را پرتماشاگر میدیدید. حتی حذف تیم آلمان که هم میزبان بود و هم سابقۀ قهرمانی داشت، تأثیری روی تعداد تماشاگر که نداشت هیچ، حتی نسبت به مراحل قبلی بیشتر هم شد و در فینال به رکورد رسید. یعنی در بعضی کشورها رکورد را شکاند که نشان میدهد فوتبال بانوان دیگر حالتی کاملاً جدی پیدا کرده و از این به بعد باید به صورت جدی و فراگیر به این مسابقات توجه کنیم.
در ارتباط با تیم ژاپن که به مقام قهرمانی رسید و همچنین بازیکن شمارهی ۱۰ این تیم، هومار ساوا که توپ طلایی این مسابقات را به دست آورد، به نظر شما، چرا تیمی مانند ژاپن ناگهان میآید و با چنین موفقیتی روبرو میشود؟
ژاپن حتی یک رده پایینتر از تیمهایی مانند چین و استرالیا قرار داشت و حتی میتوانیم بگوییم که در ردهی کره شمالی بود. ولی آن ورزش پایهای و ورزشی که از یک مدیریت خوب و سالم و یک برنامهریزی سالم و فکرشدهای بهرهمند است، این نتیجه را بهدست میآورد.
ما دقیقاً ورزش ژاپن را میتوانیم با تکنیکاش، با صنعت تکنولوژیاش و با پیشرفتی که در همهی مسائل علمی کرده، مقایسه کنیم. آنوقت این را اضافه کنید به نوعی صمیمیت و عزمی که در هر بازیکنی و در هر بازیای میدیدیم که آنها برای برد نه از حریفی میترسند و نه ناامید هستند. با تمام قوا میآمدند به میدان و بازی میکردند و نتیجهاش سه بردی بود که با آلمان شروع شد و سرانجام به قهرمانی هم رسیدند.
ژاپنیها فعل خواستن را میآوردند توی زمین، واقعاً چیزی فراتر از حتی تیم مردانشان بودند که اگر در آسیا قهرمان نشوند، قابل توجه است و این در حالی است که تا قبل از سال ۹۰، اصلاً ژاپن نمیتوانست مدعی شماره یک قهرمانی در سطح آسیا باشد و همیشه بعد از ما قرار میگرفت.
اما ورزشی که در ژاپن، در همهی رشتهها، از جمله در فوتبال بانوان، درست دارد پیاده میشود، به آنجا رسیده و تا آنجا پیش رفته که ما میبینیم ژاپن میآید در برابر غولهای فوتبال بانوان در قلب اروپا، تمام تیمهای بزرگ را پس میزند و قهرمان میشود و به درستی هم قهرمان میشود.
اگر بخواهیم علت آن را ریشه یابی کنیم، وجود آدمهای کارکشته و کاردان در فن فوتبال است که در بهوجود آوردن چنین رده و تواناییای مؤثر هستند و نتیجهاش را هم دقیقاً داریم میبینیم. ما نمیتوانیم بگوییم که یک شگفتی رخ داد. من فکر میکنم یک واقعیت نمایان شد که اگر میخواهیم در هر رشتهی ورزشی به جایی برسیم، باید ژاپن را الگو کنیم.
موفقیت پخش تلویزیونی این دیدارها بیسابقه بود، به طوریکه مثلاّ در آلمان، ۱۷ میلیون نفر از تلویزیون دیدار مرحلهی یک چهارم نهایی میان آلمان و ژاپن را تماشا کردند. یعنی تقریباً یک چهارم جمعیت این کشور بهنظر شما، دلیل چنین موفقیتی چیست؟
اینکه روزی میگفتند فوتبال یک ورزش مردانه است، ثابت شده که چنین چیزی نیست. فوتبال یک ورزش است و همانطور که در تمام ورزشها، آقایان تلاش میکنند و به نتایجی میرسند، خانمها هم دارند به همان نتایج میرسند. ما در شنا، در ژیمناستیک، در هر رشتهی پایهای و دو و میدانی خانمها را فعال میبینیم.
میتوانم بگویم در ۳۰ سال اخیر و شاید بشود گفت که شدت آن در ۱۰ سال اخیر بوده که توجه عام به فوتبال بانوان جلب شده است و این توجه عام است که فوتبال بانوان را اینقدر بالا برده است. مسابقهی فینال در ژاپن ۱۰ میلیون تماشاچی داشت و این تعداد موقع ضربههای پنالتی که دیگر خیلی حساس بود، به ۱۵ میلیون رسید. اینها آماری است که داده شده و نشان میدهد که از همین ۱۵ میلیون باز چه نسلهایی بهوجود میآید که میتوانند این فوتبال را ادامه بدهند و کار با همین قهرمانی تمام نشود.
حتی در کشور امریکا، تماشاگرهای این دورهی جام جهانی فوتبال بانوان از تماشاگران فوتبال جام جهانی مردان در سال ۱۹۹۴ که امریکا میزبانی آن را بر عهده داشت، بالاتر رفته بود. یعنی بر مبنای آمار شبکهی ورزشی «ایاسپیان» این مسابقات از نظر میزان تماشاگر، در خود امریکا، بعد از مسابقات ؟؟؟ ردهی دوم را پیدا میکند و بالاتر از جام جهانی ۱۹۹۴ میشود که تازه خیلی هم با استقبال روبرو شده بود.
اینها همه نشان میدهد که توجه مردم دنیا و زنان دنیا به ورزش و در این مورد فوتبال، خیلی خیلی زیاد است. یعنی ما میتوانیم انتظار داشته باشیم که حتی مسابقات آیندهی جام جهانی بانوان، از نظر توجه عموم در حد مردان انجام بگیرد و از نظر فنی و زیبایی فوتبال حتی شاید جلو هم زده بودند.
ما در این جام جهانی فوتبال بانوان حرکات زشت ندیدیم، وقت تلف کردن ندیدیم، ندیدیم وقتی یک گل میزنند، بروند روی دفاع. به جرأت میتوانم بگویم که تقریباً هیچ تیمی اینکار را نکرد. نتیجهاش را هم در این میتوانیم ببینیم که ژاپن امریکا را ۳-۱ زد. یعنی وقتی یک گل افتاد جلو و ۲-۱ شد، بازی را نکشاندند به دفاع که با همان نتیجهی ۲-۱ برنده بشوند، قهرمان بشوند یا به نهایی و یا نیمهنهایی برسند.
اینها همه نشان میدهد که این ورزش جذابیتی بین خانمها پیدا کرده و انتظار خیلی واضح و روشنی هم هست که جلوتر میرود. ما در جام جهانی آیندهی بانوان، تماشاگران بیشتری چه در استادیومها و چه از طریق تلویزیونی خواهیم داشت.
اما آقای شیبانی، بپردازیم به وضعیت اسفناک بانوان فوتبالیست ایرانی؛ ورزشکارانی که در واقع، قربانی سیستمی هستند که نه تنها مانع پیشرفتشان شده، بلکه بیصلاحیتی و بیبرنامگی مسئولین فدراسیون سبب شد که از دور مسابقات انتخابی المپیک لندن هم حذف بشوند.
من اگر بخواهم مقایسه کنم، اینجا واقعاً توجه و علاقهی بانوان ایرانی را به همان اندازه ارج میگذارم که الان داشتم راجع به بانوان ژاپن و کشورهایی که در این مسابقات بودند میگفتم و ارج گذاشته بودم.
ولی متأسفانه بحثی که راجع به فوتبال ایران و بهخصوص فوتبال بانوان وجود دارد، این است که از نظر مدیریت و توجه، شرایطی وجود دارد که حتی به جای هموار کردن راه، متأسفانه ناهموار کردن آن دیده میشود و این باعث میشود که ما هرروز ناامیدتر بشویم.
ردهی بعدی جام جهانی، به خصوص در مورد فوتبال بانوان، مسابقات المپیک است که باز بانوان تمام کشورهای دنیا به میدان میآیند و مسابقه میدهند. ما در اولین گام مسابقات مقدماتی، یعنی در مسابقاتی که انتخابی بود، نیامدیم توی زمین شکست بخوریم که بعد بیاییم فکر کنیم ببینیم چه چیزهایی کم داریم و از این همه توجه بانوان به فوتبال ایران بهرهبرداری کنیم و ببینیم روی چه چیزهایی میشود کار کرد و چه چیزهایی را باید کنار زد. چون ما اولین مشکلمان این است که اصلاً نمیتوانیم وارد زمین بشویم.
مسئلۀ حجاب اسلامی ای که برای فوتبال گذاشته اند، دارد برای ما تبدیل به مشکل عجیبی میشود که بانوان ما بهطور کلی فوتبال بینالمللی را فراموش کنند و فقط بروند برای خودشان بازی کنند. یعنی میآییم میگوییم که فیفا دشمن فوتبال بانوان ماست که میگوید حجاب اسلامی نداشته باشیم. ولی در رشتههایی مانند دو و میدانی، آدمهای خوبیاند و میگویند اینها با حجاب شرکت کنند.
در حالیکه اینطور نیست. در مسابقاتی که از نظر جانی به ورزشکار لطمهای نمیرسد و برای حریفاش هم خطری ندارد، میگویند: خیلی خُب پوشش داشته باشند! این دیگر مشکل خودشان است که این پوشش مانع از حرکتشان میشود.
ولی وقتی پای مسابقهای مانند فوتبال بهمیان میآید، این پوشش میتواند هم برای خودشان و هم برای حریف خطرناک باشد و این مسئله باعث میشود مقرراتی وضع کنند که حتی پارهای از آنها در مورد آقایان هم وجود دارد. از جمله اینکه گردن باید پیدا باشد، گوش باید پیدا باشد و… کما اینکه گوشی که پیداست، اگر گوشواره داشته باشد، داور جلوی آن را میگیرد. داور با گوشواره مخالف نیست، فیفا مخالف گوشواره نیست، مسئله خطری است که ایجاد میکند.
این مسائل باعث میشود که بازیکنان ما با چه حالت تأسفباری فقط مینشینند گریه میکنند و بعد تبلیغات از این قضیه که دختران ما گفتند: ما حاضر نیستیم بازی کنیم. در حالی که اگر شما با هرکدام از این بازیکنان محرمانه صحبت کنید، تلفنی سئوال کنید، خواهید دید جوابی که میشنوید چیست و تأسفشان از اینکه محروم شدند از بازیهایی که در گامهای بعدی میتوانستند جلوتر بروند.
چون به ما با اینکه نتوانستهایم بازیها را درست و حسابی ببینیم، (حداقل در ایران کسی نمیتواند این بازیها را ببیند، ولی در خارج نشان داده شده) ثابت شده که با همان لباس بازدارنده هم بازیهای خوبی ارائه میدهند که در سطح آسیا میتوانند یک پله، دو پله جلو بروند.
اما با این شرایط و در حالیکه الان دوباره طرحهایی برای فیفا فرستادهاند و یا ادعا میکنند که فرستادهاند، خانمها همینطور در یک سردرگمی هستند که نمیتوانند آن فوتبال را دنبال کنند، مسابقات باشگاهی و مسابقات داخلی را انگیزهای بکنند برای مسابقات بینالمللی و مسابقات بینالمللی را انگیزهای برای مسابقاتی که در سطح جام جهانی و المپیک باشد.
من به هیچوجه قبول نمیکنم که اگر به فوتبال بانوان رسیدگی هم بشود، آنها نمیتوانند هیچوقت به ژاپن برسند. نه! خانمهای ما در رشتههایی که به آن رسیدگی شده است، خیلی هم خوب بودهاند و دارند استعداد را. میتوانند، منتها با این شرایط و موانعی که سر راهشان گذاشتهاند، من حتی ناامیدم که ما در آینده مسابقات برونمرزی یا بینالمللی برای بانوان خودمان داشته باشیم.
دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید
آبونه شوید