در حالیکه تنها چهار ماه به آغاز رقابتهای فوتبال جام ملتهای اروپا باقی است، فابیو کاپلو، سرمربی ایتالیایی تیم ملی فوتبال انگلیس، از سمت خود کناره گیری کرد. فابیو کاپلو که یکی از پرافتخارترین مربیان جهان به حساب میآید، در اعتراض به دخالت فدراسیون فوتبال انگلیس و بازپس گیری بازوبند کاپیتانی از جان تری که به استفاده از الفاظ نژادپرستانه متهم است، سکان رهبری تیم ملی فوتبال انگلیس را رها کرد.
توضیحات بیشتر از فریدون شیبانی، روزنامه نگار ورزشی در هلند:
همانطور که شما گفتید، کاپلو یکی از معتبرترین مربی های دنیا است. اعتبار او را در این حد میتوان برشمرد که در کشوری مثل انگلیس که سنت گرا هستند و در مسائل استخدام غیرانگلیسیها مقداری سخت گیرند، در رشتهای مثل فوتبال که خود را داعیه ی پیشرو بودن میدانند، این مربی را برای تیم ملیشان انتخاب کردند و در دو جام خیلی مهم، یعنی شماره یک و شماره دو دنیا (جام جهانی و جام قهرمانی اروپا)، او را استخدام کردند.
بنابراین ما نمیتوانیم منکر بشویم یا تردید داشته باشیم که کاپلو یکی از معتبرترین مربیهای تاریخ فوتبال تا این لحظه است.
آنچه امروز اتفاق افتاده قابل بحث است و میتوان گفت همانطور که ۳۰ سال پیش شاید کاپلو برای مربیگری انگلیس استخدام نمیشد، در آن موقع اینطور هم نبود که موضوع نژادپرستی یکباره و حتی بعضی وقتها به صورت مبالغه آمیزی مطرح شود و یا تصمیم گیریها به این شکل باشد که یک مربی یا مجبور شود کنار برود، یا آنطور که بیشتر خبرنگارها یا کارشناسها اعتقاد دارند، به نوعی کنار گذاشته شود.
اما آقای شیبانی، ارزیابیتان از عملکرد فدراسیون فوتبال انگلیس چیست که بازوبند کاپیتانی را از جان تری گرفت. در حالیکه او هنوز کاملاً محکوم نشده و تنها متهم به استفاده از الفاظ نژادپرستانه است؟
دقیقاً به همان نکتهای اشاره کردید که من به صورت گذرا از آن رد شدم. شاید بتوان گفت در گذشته ای که همه چیز به شکلی سرجای خودش قرار داشت، این اتفاق نمیافتاد. برای اینکه جان تری درگیری ای در زمین پیدا کرده و خود آن دو بازیکن، یعنی فردیناند و جان تری بهتر از همه میدانند که چه بینشان مطرح شده و بعد کسانی که به آنها نزدیک شده اند. اما در این مورد، قضیه بالا گرفته، توسط پلیس پیگیری شده و حالا باید دادگاه تشکیل بشود. در جایی که قانون بخواهد حاکم باشد، تا دادگاه رأی ندهد، هیچ جرمی محرز نیست.
یعنی اینکه من ممکن است به دلیل ناراحتی ای که از کسی دارم، دقیقاً در لحظه ی درگیری با او، به چیزی متوسل بشوم که در آن موقع مد روز است و مسئله ای است که دنیا روی آن حساسیت به خرج میدهد و من و شما هم به آن حساسیت نشان میدهیم؛ یعنی اینکه به آدمی توهین شود، آن هم به این شکل که مثلاً در ارتباط با ما که ایرانی هستیم، به ایرانی توهین شود. در این شرایط اگر من فقط به این متوسل بشوم که یک نفر به ایرانی بودن من توهین کرده، در حالیکه این نیست، بنابراین آن آدم محکوم نیست، بلکه مقداری توی موج قرارمیگیرد.
جان تری در این قضیه تا این لحظه، در موج این قضیه است که حرفهای نژادپرستانه زده است. البته در ارتباط با جرم دیگری که قبلاً داشت و از کاپیتانی تیم انگلیس محروم شد، دادگاه هم تایید کرد که کار او خلاف حتی عرف غرب و ورزش غرب بوده است.
ولی اینبار هنوز چیزی هم مشخص نشده و به قول بعضی از خبرنگاران و تحلیلگران، به نظر میآمد که گویا اتحادیه ی فوتبال انگلیس هم بدش نمی آمده که این مسئله عاملی بشود برای اینکه مربیای مانند کاپلو را از سرمربیگری تیم ملی انگلیس بیاندازند و یک انگلیسی جانشین او بشود. کما اینکه خود آقای برنس تین هم میگوید که به او گفته اند: «تو خواستهای از دست کاپلو راحت بشوی و یک انگلیسی جای او بیاید».
این مسائل نشان میدهد که خواه ناخوا چنین موضوعهایی هم در میان بوده و به نوعی کاپلو را در جریان گذاشته اند که از این مقام کنار برود و حرمت خود را که به آن خیلی اعتقاد داشته، خوب نگه دارد.
دو ستون اصلی یک تیم، مربی و کاپیتان تیم و ارتباطی است که میان دو برقرار میشود. الان میبینیم در فاصله ای کمتر از چهار ماه این دو ستون دارند میافتند و ضربه ی بیشتر آن میتواند متوجه تیم انگلیس بشود؛ در جامی که سالهاست نتوانسته قهرمان آن بشود و حتی در میزبانی اش هم در سال ۹۶، به مقام قهرمانی نرسید.
این قضیه تبعاتی خواهد داشت و اگر انگلیس در قهرمانی اروپا، در سال ۲۰۱۲ موفق نشود، اولین دلیلی که برای آن خواهند شمرد، مطمئناً برکناری سرمربی ایتالیایی تیم و ماجرای آقای جانتری خواهد بود.
آقای شیبانی، دیگو مارادونا در ارتباط با کناره گیری فابیو کاپلو اعلام کرده که مسئولین اتحادیه ی فوتبال انگلیس در صدد بودند که کاپلو را کنار بگذارند -همانطور که خودتان هم به این نکته اشاره کردید- و در واقع این بهانه ای بوده برای کنارگذاری کاپلو، چون در جام جهانی گذشته نتایج بدی را داشته. اما نباید فراموش کرد بنا بر آمار و ارقام، کاپلو مربیای است که در دو دهه ی اخیر در سرمربیگری تیم ملی انگلیس بهترین نتایج را کسب کرده است. فکر میکنید این مسئله برمیگردد به نوعی محافظه کاری انگلیسیها که اصولاً با حضور یک مربی غیرانگلیسی در سمت سرمربیگری تیم ملی مخالف اند؟ یا اینکه این بازهم همان محافظه کاری فدراسیون انگلیس است که نمیخواسته کوچکترین خدشه ای به تصویر خیلی صاف فدراسیون فوتبال انگلیس وارد شود؟
به هرحال هر مربی ای یک اوجی دارد و یک نزولی دارد و کارنامه هم بر این اساس است که اگر اوج بیشتر باشد، موفق است و اگر شکستها بیشتر باشد، ناموفق است؛ ولی در همان مربیهای بزرگی که بهترین نتیجه ها را تا این لحظه داشته اند، مانند فرگوسن در تیم منچستر یونایتد یا ونگر در تیم آرسنال.
در مورد آقای کاپلو، نقطه ی ضعف شاید همان جام جهانی باشد که در آن هم بحث زیاد است. به هرحال آن تیم هم با یک سری ماجراها وارد این جام شد و وقتی رفت جان تری اصلاً در شرایطی نبود که بتواند کاپیتان باشد و تسلسلی به وجود آمد و دو نتیجه ی ضعیف مساوی و یک برد، این تیم را به دور بعد رساند. در دور بعد، بازیای را که دو هیچ از آلمان خورده بود، در عرض یک دقیقه تبدیل به دو به دو کرد که میتوانست همه چیز عوض بشود و یک اشتباه محض داوری در بالاترین نقطه ی فوتبال دنیا که جام جهانی است، باعث شد آن گل پذیرفته نشود و آلمان چهار یک برنده شد و تیم انگلیس به عنوان یک تیم شکست خوردهی کامل از جام جهانی بیرون رفت.
این خواه ناخواه درد شده و به عنوان یک نقطه ی تاریک کارنامه ی آقای کاپلو به شمار میرود. ولی همین میتوانست حتی نقطه ی اوج برای او باشد. یعنی اگر بازی ای که دو هیچ باخته بود، دو دو شد و گل دوم قبول میشد، چه بسا انگلیس میبرد و چه بسا به جای آلمان تا مرحله ی نیمه نهایی هم جلو میرفت.
بنابراین مربی میتواند فراز و نشیب زیادی داشته باشد، حتی در اثر اتفاقها و حتی در اثر اشتباه داوری. اما اینجا چیزی که از یک مربی، یک موجود قابل احترام و معتبر میسازد، تصمیم گیریهای خاص خودش و شخصیت اوست. به اعتقاد من، اینجا آقای کاپلو یکی از بزرگترین تصمیمها را در مورد اعتبار خودش گرفت. او گفت: «من این مورد را نمیتوانم قبول کنم و کنار میروم» و حتی به این قیمت که ضرر مادی هم کرده باشد.
درست است که او یک مربی حرفه ای است، ولی اعتبار خود را اینجا آنچنان خریده که همین الان هم یک سری باشگاهها به دنبال او هستند تا بتوانند استخدام اش کنند. بنابراین به اعتقاد من، اینجا کاپلو اصلاً بازنده نیست و از حیثیت مربی و مربیگری دفاع کرده است.
اما آقای شیبانی، اگر فابیو کاپلو چنین مسئله ای برای اش در ایران پیش آمده بود و به طور مثال فدراسیون گفته بود که باید بازوبند کاپیتانی از فلان بازیکن گرفته شود، یا فلان بازیکن کنار گذاشته شود. دلیل آن هم در ایران مسئله ی نژاد پرستی نیست و بیشتر مسائل به قول خودشان "منشور اخلاقی" مطرح است. فکر میکنید آن موقع چه میشد؟
ما متأسفانه طی این سالهایی که الان دیگر طولانی هم شده است، شاهد چنین مواردی بوده ایم. از جمله، طرح ۲۷ ساله ها که همان اوایل دادند و منجر به محروم کردن یک مشت جوان از بازی، از حضور تیم ملی و از اینکه از ارزشهای ورزشی یک کشور دفاع کنند، شد. اما هیچ واکنشی نشان داده نشد و خیلی از مربیها متأسفانه به این مسئله تن دادند.
اگر ما امروز میبینیم که بازیکن معتبری مثل استیلی که در بالاترین نقطه ی فوتبال، یعنی همان جام جهانی، یک گل تاریخی به امریکا میزند، به این شکل از فوتبال و از سرمربیگری پرسپولیس خارج میشود، بدون اینکه حتی یک پشتیبان داشته باشد، از همین قضیه آب میخورد.
یعنی جایی که مثلاً فردی مثل استیلی باید از حیثیت خودش و صنف خودش دفاع کند، این کار را نکرده و تن داده به مواردی از قبیل اینکه: این بازیکن باشد، این را بیرون میکنیم، این موهایش بلند است، این اخلاقی نیست و… یعنی مسائلی کاملاً غیرورزشی.
تازه الان قضیه ای که در مورد فردی مثل جان تری اتفاق میافتد، مسائل اخلاقی ای است که از طریق دادگاه هم باید حل بشود و میشود، ولی در ایران فقط کافی است یک نفر از آدمهای خاص بیاید نظر بدهد و بگوید این باشد و آن نباشد.
همین الان در رشته های المپیکی نگاه کنید، ببینید سر کشتی چه آمده و چه اتفاقی میافتد. ظاهراً هم هیچی! فقط همه نگران باید باشند که اگر یک سری کشتی گیر نخبه ای که الان به وجود آمدهاند، فردا بیایند در المپیک لندن، مانند المپیک پکن ناکام شوند. اینها به جز سرخوردگی و به جز یأس و ناامیدی برای ورزش و آن جامعه ی ورزش، هیچ چیز دیگری به بار نمی آورد.
متأسفانه قضایایی که الان دامنگیر ورزش غرب شده، با این همه حساب و کتابی که دارد، ضربه زده است؛ چه برسد به جایی مثل ایران که الان همه چیز مملکت شده مسئله ی خودی و غیرخودی و اینکه کسی که در رأس قدرت قرار گرفته، چه ورزش باشد، چه حکومت و چه هرچیز دیگری، چه میگوید. طبق آن همه چیز نابود میشود و آنچه اصلاً مطرح نیست، این است که حیثیت و اعتبار آدمی که نابود شده، برای کل مملکت چیست.
متأسفانه ما در اینجا نمیتوانیم قیاس کنیم. اگر بخواهیم قیاس کنیم، باید جزییات زیادی را مطرح کنیم که فقط دردآور است.
دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید
آبونه شوید