دسترسی به محتوای اصلی
ورزش

ورزش ایران در سال 90: از شادی والیبال و تکواندو تا فقدان ناصر حجازی

نتشر شده در:

در واپسین ساعات سال ۹۰ خورشیدی، نگاهی بیاندازیم به پشت سر و نکات تلخ و شیرین ورزش ایران در سالی که گذشت.

تبلیغ بازرگانی

در سال ۹۰، تیم ملی والیبال ایران، ورزش‏ دوستان را غرق در شادی کرد. ملی ‏پوشان تکواندوی ایران برای نخستین بار قهرمان جهان شدند. سال ۹۰، هم‏چنین سالی بود که ناصر حجازی از میان ما رفت.
توضیحات بیشتر با رامتین جباری، روزنامه ‏نگار ورزشی در سوئد
:

ورزش ایران هم مثل خود زندگی، در سال ۹۰، اتفاق‏های تلخ و شیرینی را در کنار هم تجربه کرد. شاید تلخ ‏ترین آن، بدون شک، فقدان ناصر حجازی باشد؛ از استوارترین تندیس‏های افتخار ورزشی ایران که برای ورزش ‏دوستان ایران از حادثه ‏های غیرقابل جبران باقی خواهد ماند.
شیرینی‏ های ورزش کشور هم تمام لحظاتی بود که شادی جمعی را به مردم هدیه کرد. مثل قهرمانی تیم والیبال در آسیا، یا بازی‏های شگفت‏ انگیز این تیم در مسابقات جهانی توکیو، قهرمانی‏ های وزنه ‏بردارها ما در مسابقات جهانی و کسب سهمیه ‏های مختلف برای المپیک ۲۰۱۲ لندن.
این‏ها می‏تواند از تیترها درشت و شیرین ورزش در سال ۹۰ باشد.

آقای جباری، به نکات شیرین ورزش ایران در سال ۹۰ اشاره کردید؛ بپردازیم به نکات منفی و نکات تلخ ورزش ایران در این سال.

می‏توانیم نگاه دقیق‏تری هم به اتفاق‏های خوب در سال ۹۰ داشته باشیم. سال ۹۰ را به عنوان سال آمادگی برای المپیک ۲۰۱۲ لندن، پیش روی ورزش ایران داشتیم و هر برنامه و هدفی را که برای المپیک تابستانی داریم، باید در سال ۹۰ به آن پرداخته می‏شد.
ما توانستیم در رشته‏ هایی مثل وزنه ‏برداری، کشتی، تکواندو، ووشو، قایقرانی، تیراندازی و بسیاری از رشته ‏های دیگر سهمیه‏ ی المپیک بگیرم. حتی بانوان ما در این سهمیه ‏ها شریک بودند و در تکواندو، تنیس روی میز، قایقرانی، دوومیدانی و تیراندازی صاحب سهمیه ‏ی المپیک شدند.
اما آن‏چه که کمی مأیوس‏ کننده بود، نوسانی بود که ورزش ما در این سال تجربه کرد و اتفاقات تلخی را در کنار آن رقم زد. یعنی ما اگر از یک سو، تیم والیبال‏مان را به عنوان یک تیم شگفتی ‏ساز در بازی‏های جهانی داریم، از سوی دیگر، تیم بسکتبال ما که همه به آن دل بسته بودند که در مسابقات المپیک حاضر باشد، راهی به این مسابقات ندارد. یا تیم امید ما که مجموعه‏ای از بهترین‏ها را در کنار هم داشت، به خاطر سوءمدیریت و استفاده از بازیکن محروم، از این مسابقات باز ماند.
وقتی از بیرون به این اتفاقات در کنار هم نگاه می‏کنیم، می‏توانیم به عدم یک سیاست کلی و عدم یک روند رو به رشد برسیم و گویی این اتفاقات فقط وابسته به استعدادها و حادثه ‏ها و بعضاً معجزاتی است که توسط خود ورزشکارها و در زمین مسابقه اتفاق می‏افتد.

آقای جباری، در سال ۹۰، برای نخستین ‏بار در تاریخ ورزش ایران، وزارت ورزش تأسیس و راه‏ اندازی شد. کارنامه ‏ی این وزارت ورزش در سال گذشته، در نخستین سال تأسیس‏ اش، چه بوده؟

تشییع جنازۀ ناصر حجازی
تشییع جنازۀ ناصر حجازی

سال ۹۰، سالی بود که بالاخره سازمان تربیت بدنی منحل شد و در ادغام با سازمان ملی جوانان، وزارت‏خانه ‏ی نوپایی به اسم "وزارت ورزش و جوانان" تأسیس شد و سازوکار ورزش در ایران را وزارتخانه ‏ای کرد.
اما چیزی که دلسرد کننده بود، ورزش را بیش از گذشته سیاسی کرد و الان که ما نگاه می‏کنیم، می‏بنیم ورزش نوعی جبهه برای تقابل دولت و مجلس شده و انگار حالا آدم‏های سیاسی تسویه ‏حساب‏ها را در زمین ورزش با یکدیگر صاف می‏کنند.
در نمونه‏ای از آن دیدیم که مجلس برای این‏که فشاری به دولت بیاورد، از اختصاص یک ‏درصد از بودجه‏ ای که همه‏ ی دستگاه‏های داخل ایران ملزم به اختصاص آن به ورزش بودند، جلوگیری کرد و به عنوان نمونه، باشگاهی مثل ذوب‏ آهن که به معنای واقعی کلمه باشگاه ‏داری می‏کرد و نه تیم ‏داری و در اکثر رشته ‏ها صاحب جایگاه بود، با مشکل جدی روبرو شد.

آقای جباری، بدین ترتیب، آیا می‏شود گفت که کارنامه‏ ی سال ۹۰ ورزش ایران را می‏توان بعد از بازی‏های المپیک ۲۰۱۲ لندن رقم زد؟

صدردصد همین‏طور است. البته سال ۹۰ نقاط تاریخی خوبی داشت. به عنوان مثال، مدال نقره‏ ی احسان حدادی که برای اولین بار دوومیدانی ایران را صاحب مدال جهانی کرد و ما در رنتینگ دو ومیدانی دنیا صاحب جایگاه شدیم. یا بهداد سلیمی با قهرمانی سنگین ‏وزن جهان و گرفتن عنوان قوی‏ترین مرد دنیا و بهبود رکورد رضازاده، یکی دیگر از نقاط خوب ورزش ما بود.
یا در ورزش بانوان، ندا شهسواری، سوسن حاجی‏پور، لیلا رجبی در رشته‏ های مختلف، از تکواندو تا دوومیدانی، اتفاق‏های غیرقابل تصوری را برای ورزش ایران، علی‏رغم تمام محدودیت‏ها رقم زدند.
اما در یک نگاه کلی، در ورزش ما اتفاق خاصی نیفتاد. یعنی از جهت چشم ‏اندازی که ما رو به ورزش داریم، اگر زیرساختی مد نظر بوده و یا سیاست کلانی که در راه رسیدن به آن گام برداشته شود، نه…! در سال ۹۰، گامی رو به جلو گذاشته نشد، مگر حوادثی که صرفاً ما روی سکوهای افتخار ایستادیم که سابقه‏اش در گذشته هم بوده است.

اما آقای جباری، در سال ۹۰، تغییر و تحولات بسیاری در فدراسیون‏های ورزشی به ‏وجود آمد. به ‏طور خلاصه، اگر به این تغییر و تحولات بپردازیم، آیا فکر می‏کنید در یک سال مانده به مسابقات المپیک تابستانی ۲۰۱۲ لندن، این تغییر و تحولات لازم بود؟

متأسفانه تغییر و تحولات فدراسیون‏ها بر اساس کارنامه نیست. یعنی به این شکل نیست که کارنامه ‏ی یک فدراسیون را بررسی کنند و مدیر را به خاطر عدم نتایج یا گرفتن نتایج مثبت، تأیید و یا برکنار کنند. ما می‏بینیم یزدانی خرم از فدراسیون کشتی، در شرایطی کنار گذاشته می‏شود که شاید کشتی (هم کشتی آزاد و هم کشتی فرنگی) بهترین نتایج را گرفته بود.
تغییر و تحولات متأسفانه صرفاً بر اساس روابط جناحی، گروهی و سیاسی است، در فدراسیون‏ها. نمونه ‏اش فدراسیون فوتبال که انتخاباتی را پشت سر گذاشت، هنوز حوادث بعد از آن انتخابات ادامه دارد و آخرین خبری که راجع به این فدراسیون شنیده می‏شود، حاکی از آن است که دارند دوسوم مجمع را متقاعد می‏کنند که انتخابات را مجدداً برگزار کنند. در صورتی‏که ما می‏بینیم حتی شخص سب ‏بلاتر این انتخابات را تایید کرده، پیام تبریک فرستاده و خطر تعلیق حالا بیش از گذشته دارد دامن‏گیر فدراسیون فوتبال می‏شود.
وقتی ما این نمونه ‏ها را به عنوان مشتی از خروار بررسی می‏کنیم، نتیجه می‏گیریم که تغییر و تحولات بر اساس کارنامه نیست. هر کسی که لابی و گروه و جناح قوی‏تری دارد، می‏تواند منجر به تغییر در فدراسیون‏های ورزشی بشود و چیزی که فدراسیون‏ها و ریاست آن‏ها را با تغییر مواجه می‏کند، کارنامه، مدال و نتیجه نیست، برنامه نیست، سیاست‏های کلان برای موفقیت ورزش نیست، بلکه صرفاً روابط شخصی، منافع شخصی و اهداف گروهی است.
وقتی نگاه می‏کنیم، همه‏ ی کشورهای صاحب ورزش، نگاهی حداقل چهارساله دارند که پایه‏ ی آن سال‏هایی است که المپیک برگزار می‏شود. ولی ما تغییر و تحولات را دقیقا یک سال پیش از المپیک شروع کردیم و این مسلماً به ورزش ما لطمه خواهد زد و باعث می‏شود که این نوسان‏ها بیش از گذشته اتفاق بیفتد.
برای همین، من فکر می‏کنم، در آخر آرزویی که می‏شود برای سال ۹۱ و ورزش ایران داشت، رسیدن به تفکر حرفه‏ای، یعنی آدم‏های حرفه‏ای و مدیران حرفه‏ای است که حتی بیش از یک زیرساخت حرفه‏ای برای ورزش ایران اهمیت دارد و ما هرگز به این امر نخواهیم رسید، مگر این‏که تغییر را از تفکر در بین مدیران ورزشی‏ مان شروع کنیم.
 

 

دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید

اخبار جهان را با بارگیری اَپ ار.اف.ای دنبال کنید

این صفحه یافته نشد

صفحۀ مورد توجۀ شما یافته نشد.