دسترسی به محتوای اصلی
ورزش

مسئولان ورزش ایران فقط برای ورزش های مدال آور حضور دارند

نتشر شده در:

هفته‌ی اول مسابقات المپیک ۲۰۱۲ لندن در حالی سپری شد که کاروان ورزشی ایران نتایج خوبی کسب نکرده است. در این میان، در حالی که بسیاری از ورزشکاران ایرانی حاضر در رقابت‌های هفته‌ی اول، از نبود مسئولین در کنار آن‌ها شکایت داشتند، ناگهان با شروع هفته‌ی دوم و آغاز مسابقات رشته‌های مدال‌آور، وزیر ورزش و مسئولان دیگر ورزش جمهوری اسلامی ایران، در سالن مسابقات حضور یافتند.

تبلیغ بازرگانی

توضیحات بیشتر و ارزیابی هفته‌ی اول رقابت‌های المپیک ۲۰۱۲ لندن، با محمود سرابی، روزنامه‌نگار ورزشی و کارشناس ورزش ساکن لندن:

محمود سرابی
محمود سرابی

در مجموع که نگاه می‌کنیم، از نظر اجرایی، با توجه به این‌که با تغییرات ناگهانی فصلی هم روبرو بوده‌ایم و بارندگی بسیار شدید به خصوص در لندن، در چند سال اخیر بی‌سابقه بوده است، ولی نقطه‌ی عطفی را در المپیک لندن دیدم و آن هم شکوفایی استعدادها است. المپیک در واقع فصل دروی کاشته‌های گذشته است. کشورهای دیگر یک برنامه‌ی استراتژیک و یک برنامه‌ریزی حداقل دو ساله و حتی هشت ساله داشته‌اند که بسیاری از آن‌ها نتایج آن را در المپیک می‌بینند.

المپیک شکوفایی استعدادهاست و فراموش نکنیم که همه‌ی ورزشکارانی که در المپیک حاضر می‌شوند، زحمت کشیده‌اند. حتی کسی که آخر هم می‌شود، به هرحال زحمات خود را کشیده است. وقتی ورزشکارها در یک سیستم درست پرورش پیدا می‌کنند، خوب تغذیه می‌شوند، از نظر روانی به آن‌ها خوب می‌رسند، تمرینات مناسب خود را دارند و تحت نظر آدم‌های متخصص قرار داشته‌اند، خواه‌ناخواه جواب می‌دهد. نمونه‌ی آن را در المپیک داریم می‌بینیم؛ همین آدام جمیلی ورزشکاری است که تصادفی به دوومیدانی رفته که خود را برای فوتبال آماده کند. اما کسانی که استعدادها را تشخیص می‌دهند، تشخیص داده‌اند که او به درد دوومیدانی می‌خورد و الان با تیم ملی لندن در المپیک شرکت دارد و اگر در این المپیک هم میسر نشود، با ۱۸ سال سن، در بسیاری المپیک‌های دیگر این شانس را دارد که سریع‌ترین مرد جهان بشود.

این است که در این سیستم‌ها استعدادیابی می‌شود؛ بر خلاف کشور ما که استعدادسوزی می‌شود. به نظر من، تا امروزؤ المپیک لندن شگفتی‌ استعدادهای مختلف بوده است. آن سنت‌ها شکست.

آقای سرابی، پیش از آن‌که به ادامه‌ی برنامه بپردازیم، اشاره‌ی کوتاهی بکنید به این که آدام جمیلی چه کسی است؟

آدم جمیلی پدیدۀ دوی سرعت بریتانیا
آدم جمیلی پدیدۀ دوی سرعت بریتانیا

آدام جمیلی پدرش مراکشی و مادرش ایرانی است. او در یکی از باشگاه‌های کمی بالاتر از محلی، فوتبال بازی می‌کرد. به عنوان دفاع راست از او استفاده می‌کردند و به قول مربی‌اش، سرعتش اعجاب‌آور بوده است. از او می‌خواهند زیر نظر یک مربی دوومیدانی هم تمرین کند که سرعتش را مقداری تنظیم کند. وقتی شروع به تمرین می‌کند، مربی‌های آ‌ن‌جا که سرعت خوب او را می‌بینند با او صحبت می‌کنند و تشویقش می‌کنند به رشته‌ی دوومیدانی برود. هم‌زمان می‌رود در مسابقات داخلی انگلستان شرکت می‌کند و برای مسابقات اروپایی انتخاب می‌شود. در آن‌جا دوم می‌شود و وقتی برمی‌گردد، باشگاه که می‌خواسته با او قرارداد ببندد، باور نمی‌کند که در اروپا دوم شده است تا این‌که او فیلمش را روی تلفن موبایل خود به آن‌ها نشان می‌دهد. به هرحال آدام جمیلی باید بین فوتبال و دوومیدانی یکی را انتخاب می‌کرده و تصمیم نهایی‌اش دوومیدانی می‌شود و الان هم جزو تیم المپیک انگلیس است و آینده‌ی بسیار درخشانی هم برایش پیش‌بینی می‌کنند.

منظور این است که در این سیستم‌ها نمی‌گذارند استعدادها هدر برود. استعدادها را پیدا می‌کنند، پرورش می‌دهند و به استانداردهای جهانی می‌رسانند. تفاوتی که در این دهکده‌ی جهانی، کشور ما با دیگر کشورها دارد، این است که در کشور ما استعدادهای عالی و ناب را تبدیل می‌کنند به یک استعداد متوسط، اما این‌ها استعدادهای متوسط را می‌گیرند و آن را به استانداردهای عالی می‌رسانند.

آقای سرابی، در ارتباط با ورزشکاران ایرانی، بسیاری از ورزشکاران رشته‌هایی که زیاد جنبه‌ی رسانه‌ای ندارند و یا شانس مدال کم‌تری دارند، از این مسئله انتقاد کرده‌اند که مسئولین ورزشی ایران به آن‌ها رسیدگی نمی‌کنند و اصلاً به این ورزشکاران سر نزده‌اند؛ چه در دورانی که در اردو بوده‌اند و چه اکنون که در المپیک هستند. به‌طور مثال، ابراهیم برخورداری قهرمان رشته‌ی تیراندازی ایران، اعلام کرده که مسئولین ورزش در ایران، به رشته‌هایی که شانس کسب مدال کم‌تری دارد، به هیچ وجه توجه نمی‌کنند و اصولاً ایشان به عنوان یک ورزشکار المپیکی، تاکنون وزیر ورزش را حتی ندیده است. اما از آن طرف دیدیم که روز یکشنبه بعدازظهر، وزیر ورزش ایران، تماشاگر ویژه‌ی مسابقات حمید سوریان در کشتی فرنگی بود. چرا که ایشان یکی از شانس‌های اصلی کسب مدال در این مسابقات است.

ابراهیم برخورداری نماینده تیر اندازی ایران در المپیک لندن
ابراهیم برخورداری نماینده تیر اندازی ایران در المپیک لندن

من فکر می‌کنم این قضیه را اول باید از این زاویه نگاه کرد که ما در ارتباط با مقوله‌ای به نام جمهوری اسلامی صحبت می‌کنیم. این مقوله در طی سی و سه سال گذشته یک پاسخ روشن دارد. در این مقوله هیچ‌کسی سر جای خودش نیست. یعنی آدم‌هایی که اصلاً نباید آن‌جا باشند، هستند، از آن صدرش بگیریم تا پایینش.

روز اول مسابقات، اولین فردی که از سوی تیم ایران در مسابقات شرکت کرد، در رشته‌ی تیروکمان بود... مگر می‌شود تیمی مربی نداشته باشد؟ اما می‌بینیم که ورزشکار ایرانی که در المپیک شرکت کرده است، می‌گوید که کسی نبوده که حتی ایرادات تیروکمانش را از نظر تکنیکی رفع کند. یا مثلاً همین وزیر ورزش، آقای عباسی، در عمرش نه پایش به یک توپ خورده است، نه ورزشی کرده و اصلاً ورزش برایش جذابیتی ندارد. غیر از قسمت‌هایی که بخواهند خودنمایی کنند و در کنار برنده‌های مسابقه‌ای بایستند و اگر مثلاً حمید سوریان فردا مدال بگیرد، افتخار کنند و بگویند که حضور ما باعث دلگرمی او شد. اما مردم این مسائل را می‌فهمند و این نمایش‌ها خیلی نخ‌نما شده است.

این را در نظر بگیرید که در جایی که مدیریت، علم و تجربه باید مجموعه‌‌ای را به وجود بیاورد، از خود وزیر ورزش تا تمام مدیران کل وزارت ورزش تا مدیران کل باشگاه‌های ورزشی ایران، در میان آن‌ها یک فرد ورزش‌دوست نمی‌توان پیدا کرد که ورزش را بشناسد. در زمان شاه، ژنرال‌ها حکومت می‌کردند، ولی ژنرال‌هایی بودند که اگر هم خودشان ورزش نکرده بودند، آن سیستم را دست ورزشکارها و ورزش‌گردان‌ها می‌دادند و خودشان فقط به عنوان یک رییس آن بالا ایستاده بودند. اما این‌ها متأسفانه در همه‌ی امور هم دخالت می‌کنند.

کشورهایی که به المپیک می‌آیند، حداقل از چهار سال پیش برنامه‌ریزی کرده‌اند. این‌ها دو ماه مانده به المپیک، چهار رییس فدراسیون‌شان هنوز مشخص نشده بود. آدم واقعاً متأسف می‌شود که در کشور ما این همه استعداد دست آدم‌هایی می‌افتد که نه لیاقت دارند، نه شایستگی دارند و نه توان آن را دارند که آن‌ها را به ثمر برسانند. الان تیم‌هایی که باقی مانده (وزنه‌برداری، کشتی آزاد و فرنگی، جودو و...) را در نظر بگیرید. من به جرأت می‌توانستم بگویم و هنوز هم همین اعتقاد را دارم که کاروان ورزشی ایران بیشترین مدال طلا را باید می‌گرفت؛ نه کاروان جمهوری اسلامی، کاروان ایران. بچه‌هایی که ناب‌ هستند، بعد از ده‌ها سال کنار هم قرار گرفته‌اند. این‌ها واقعاً اگر اسم تیم‌شان ایران نبود، یک تیم اروپایی بود، به شما قول می‌دهم که ۱۰-۱۵ تا مدال طلا می‌گرفتند.

ما دوتا توقع بی‌جا داریم: هم آن‌که می‌گوید مسئول است، اصلاً مسئول نیست، نامسئول است، آن هم که قهرمان است، شرایط نابرابری با ورزشکاران دیگر کشورها دارد. فشارها و استرس‌های زیادی روی ورزشکاران ایرانی وجود دارد. شما فکر می‌کنید در همین المپیک، کم حراستی آمده؟! این‌طور مسائل را کسی نمی‌بیند، مسائلی ناملموس هستند، ولی فضای تیم را سنگین می‌کند. مثلاً یکی از استعدادهای وزنه‌برداری، آقای رستمی به راحتی ۲۲۰ کیلو و ۲۰۰ کیلو می‌زده، یعنی ۴۲۰ رکود عادی‌اش بوده که در اردبیل و بسیاری جاهای دیگر زده است، اما در المپیک در بالا بردن ۱۸۵ کیلو می‌ماند. منظورم این است که استرسی که دیده نمی‌شود، فضایی که آن‌جا هست و ما کم‌تر لمسش می‌کنیم، باعث می‌شود که نتایج دلخواه در المپیک دیده نشود.

اما آقای سرابی، با وجود نتایج نه چندان دل‌خواه بسیاری از رشته‌های ورزشی ایران، مثل بوکس و یا وزنه‌برداری که شما به آن اشاره کردید، کماکان می‌بینیم که مثلاً رییس فدراسیون بوکس، آقای ناطق نوری اعلام می‌کند که بوکس ایران در حال حاضر در سطح جهانی قرار گرفته است و یا این‌که حسین رضازاده، رییس فدراسیون وزنه‌برداری اعلام کرده که حتی وزنه‌برداری هم که شکست خورده، لایق داشتن مدال المپیک بوده است. یعنی هیچ نگاه انتقادی‌ای به این نتایج نمی‌شود. در حالی که وقتی به دیگر کشورهای آسیایی از جمله ژاپن و کره‌‌ی جنوبی نگاه می‌کنیم، می‌بینیم که ما فاصله‌ی بسیاری با آن‌ها پیدا کرده‌ایم. نظرتان در این زمینه چیست؟

یک زمانی ما در آسیا به جایی رسیده بودیم که حتی با چین کل‌کل می‌کردیم. در بازی‌های آسیایی ۱۹۷۴ در تهران (درست است که گردانندگان ورزش ایران آن‌قدر قوی بودند که تمام قوانین آسیا را عوض کردند) ما حتی با چین که الان دارد با امریکا رقابت می‌کند، رقابت می‌کردیم و ورزش‌مان در آن سطح بود. منظورم این است که آقای ناطق نوری با این‌که سالیان سال است که فدراسیون بوکس را در اختیار گرفته، اصلاً ورزش جهان، بوکس جهان را نمی‌شناسد.

حمید سوریان قهرمان المپیک
حمید سوریان قهرمان المپیک

من هنوز اعتقاد دارم که این کاروان، به خصوص در ادامه‌ی وزنه‌برداری، کشتی فرنگی و آزاد، جودو و پرتاب‌های دوومیدانی مدال خواهند گرفت. حتی امیدوار هستم که مدال‌ها از تمام المپیک‌ها رنگین‌تر باشد. این امیدواری هنوز در من هست، اما نگاهی که این‌ها دارند، نگاه مسئولانه نیست، فقط نگاهی است به حفظ موقعیت خودشان. این‌ها این حرف‌ها را برای کسانی می‌زنند که از جنس خودشان هستند و ورزش را نمی‌شناسند. مثلاً الان مدال برنز را طوری جلوه می‌دهند که برای وزیر ورزشی که ورزش را نمی‌شناسند، از مدال طلا هم مهم‌تر به نظر بیاید. یا در حالی که آقای مظاهری بازی برده را به خاطر بی‌تجربگی، به خاطر یک لحظه عدم کنترل در موقعیت مناسب، از دست داده است، طوری وانمود کرده‌اند که برای آدم‌هایی که ورزش را نمی‌شناسند، فکر می‌کنند کاری که او کرده، از چهار مدال طلا هم باارزش‌تر بوده است.

این‌گونه صحبت‌ کردن‌های مسئولین ورزشی ایران، بازی‌های خودشان است برای جلب افکاری که خودشان می‌دانند چه کسانی هستند. این‌ها برای آدم‌هایی صحبت می‌کنند که آن‌ها را خوشحال نگه دارند تا مقام‌های‌شان را حفظ کنند.

دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید

اخبار جهان را با بارگیری اَپ ار.اف.ای دنبال کنید

این صفحه یافته نشد

صفحۀ مورد توجۀ شما یافته نشد.