دسترسی به محتوای اصلی
ورزش

کارلوس کیروش و مایلی کهن: بحث روز فوتبال ایران

نتشر شده در:

در روزهای اخیر و به دنبال شکست تیم ملی فوتبال ایران در برابر لبنان، حریفی که به عنوان ساده‌ترین رقیب ایران در این رقابت‌ها و ضعیف‌ترین تیم گروه در راه جام جهانی ۲۰۱۴ برزیل تلقی می‌شد، سکان هدایت تیم ملی فوتبال ایران به بحث‌انگیزترین موضوع ورزش ایران تبدیل شده است.

تبلیغ بازرگانی

در این میان، بسیاری کارلوس کی‌روش را شدیداً به باد انتقاد گرفته‌اند و خواهان برکناری وی هستند و از سوی دیگر، بسیار معتقدند که باید به سرمربی پرتغالی تیم ملی وقت داد تا تیم ایران را راهی جام جهانی ۲۰۱۴ برزیل کند.

توضیحات بیشتر از محمود سرابی، روزنامه‌نگار و کارشناس فوتبال در لندن:

من به طور مشخص جواب سئوال شما را می‌دهم و بعد به توضیحاتی می‌رسم؛ این‌که تیم جمهوری اسلامی به لبنان باخت، تعداد باخت‌های چند سال اخیر فوتبال ایران غیرمنتظره بوده، یعنی یک اتفاق خاص افتاده است. فوتبال ما، یا در واقع فوتبال امروز جمهوری اسلامی، فوتبالی است که در آسیا بین درجه‌ی دو و سه نوسان دارد. یعنی از آن سطحی که یک تاریخچه‌ی قدیمی را به عنوان تیم برتر آسیا یدک می‌کشد، خارج شده و این برای کسانی که اهل فوتبال هستند و از نظر فنی قضیه را نگاه می‌کنند، کاملاً مشخص است. یعنی چیز غیرمنتظره‌ای نیست که این اتفاق افتاده، ولی آن‌چه مسلم است ما نمی‌توانیم در توانایی و کارنامه‌ی شخصی به نام کی‌روش شک کنیم. حال او بر هر اساسی آمده و تیم فوتبال جمهوری اسلامی را تحویل گرفته، در واقع، یک بچه‌ی ناقص‌العضو به نام فوتبال جمهوری اسلامی را تحویل گرفته و حالا از او توقع دارند که معجزه‌ای بیافریند. او باید سعی کند این بچه‌ی ناقص‌العضو را که خودش هم فکر نمی‌کرد این‌گونه است، به شکلی حداکثر توانایی‌هایش را بیابد. ولی به هرحال باید پذیرفت که این یک بچه‌ی ناقص‌العضو است، معلول است، معلولی است که از شکم ساختاری به نام فوتبال جمهوری اسلامی می‌آید بیرون، از مجموعه‌ی ضعیفی که کلیت این ورزش را احاطه کرده‌اند و تمام این آدم‌ها اصلاً نباید این‌جا باشند و هستند.

برای این‌که از جواب سئوال شما بیرون نیایم، وقتی نگاه می‌کنیم تیمی را که آقای کی‌روش سعی می‌کند با حداکثر توانایی و دانشش پرورش بدهد، یک مجموعه بازیکن متوسط هستند. اسم‌ها ممکن است علی کریمی، نکونام و... باشد، اما این‌ها اسم‌هایی بوده‌اند که شاید تا چهار، پنج سال پیش و تا زمانی که خارج از ایران بازی می‌کرده‌اند، کارآیی‌ای داشته‌اند، ولی الان فقط یک اسم را یدک می‌کشند. تازه این‌ها گل‌های سرسبد این مجموعه هستند.

وقتی یک مجموعه بازیکن از شکم یک سری مسابقات ضعیف و بیمار بیرون می‌آیند، خیلی توقع بی‌جایی است که ما چرا در مقابل لبنان نبردیم. حال اگر حوادث و معجزات فوتبال را کنار بگذاریم. چون تیم جمهوری اسلامی هنوز پنج بازی دارد و ۱۵ امتیاز در همین پنج بازی خوابیده است. هر امکانی ممکن است پیش بیاید.

ولی بحث من این است که توانایی فوتبال ایران در شرایط فرم مسابقات آسیایی الان -که زمانی از دو قاره، یک تیم می‌رفت، حالا از قاره‌ی آسیا گاهی تا پنج تیم به راحتی می‌روند- ما توانایی و بضاعت این را داشتیم که با استان خوزستان، با استان اصفهان، با استان شیراز (حتی تهران را هم نمی‌گویم) به راحتی به جام جهانی برویم. ولی ما باید این را اول بپذیریم که ما وارث فوتبال معلول و بیماری هستیم به نام جمهوری اسلامی، مثل تمام زمینه‌های آن کشور و باید توقع‌مان در این حد باشد. اگر توقع بیشتر از این برای خودمان درست می‌کنیم، فوتبال را نمی‌شناسیم، ورزش را نمی‌شناسیم.

ولی آن‌چه مسلم است، نمی‌توانیم بگوییم آقای کی‌روش مربی رئال نبوده، مربی تیم پرتغال نبوده، دستیار آقای فرگوسن نبوده. کی‌روش دستیار آقای فرگوسن بوده که سیستم منچستر یونایتد را از نظر فنی تغییر داده است. منظور این است که کی‌روش آدمی است توانا که کارنامه دارد. در این که نمی‌شود شک کرد. اما حالا آمده در یک سیستم بیمار و مسلماً بازده او هم می‌رسد به همین حدی که این تیم را تحویل گرفته.

آقای سرابی، در همین زمینه، بسیاری به کی‌روش ایراد می‌گیرند، از او انتقاد می‌کنند که به هیچ وجه جوان‌گرایی نکرده و رو نیاورده به بازیکن‌های دیگری غیر از همین نام‌هایی که خود شما هم به آن‌ها اشاره کردید؛ یعنی علی کریمی، نکونام و بازیکنان دیگری که تا پنج سال پیش ستاره بودند، ولی الان تبدیل شده‌اند به بازیکن‌های متوسط. در این زمینه، چه فکر می‌کنید؟ فکر می‌کنید کارلوس کی‌روش آیا امکان جوان‌گرایی دارد؟ یعنی اصلاً بازیکنان جوانی هستند که بتوانند بیایند در تیم ملی جای بازیکنان صاحب‌نام گذشته را بگیرند؟

فوتبالی که الان در ایران هست و ساختار ندارد، جوان از کجا باید بیاورد؟ جوانی که می‌گویند پدیده می‌شود (آقای انصاری‌فرد)، وقتی نگاه می‌کنی می‌بینی در سنی مطرح شده که وقتی پشت سرش را نگاه می‌کنی، هیچ کارنامه‌ای ندارد. وقتی به اوج فوتبال فرانسه نگاه می‌کنی که در سال ۱۹۹۸ قهرمان جهان می‌شود و در سال ۲۰۰۰ جام اروپا را می‌برد، با امی جاکوت و کلوده لیمنت؟؟؟ فوتبال جوانان و نوجوانانش هم در سطح دنیا مطرح است. یا الان اسپانیا که آمده حرف اول را می‌زند، سال ۲۰۰۸ با آقای لوییس آراگونس و با دلبوسکه جام ۲۰۱۰ را می‌برد، تیم‌های جوانان و نوجوانانش در سطح دنیا مطرح‌اند. شما نگاه کنید، تیم‌های جوانان و نوجوانان ما کجا هستند؟ همین دیروز (شنبه ۲۲ سپتامبر) تیم نوجوانان جمهوری اسلامی در خود ایران بازی داشته است. اولاً تلویزیون جمهوری اسلامی اصلاً این بازی را ندید گرفته، بعد هم هزار نفر رفته‌اند بازی مقدماتی برای حضور در مرحله‌ی بعدی را دیده‌اند. خُب آقای کی‌روش می‌داند که بازیکن از دل باشگاه‌ها بیرون می‌آید. این وظیفه‌ی باشگاه‌ها است که بازیکن تربیت کنند. اصلاً به آقای کی‌روش ربطی ندارد. کی‌روش بازیکن جوان از کجا پیدا کند؟ ولی جوانی که یک دلال می‌خواهد به زور به تیم ملی بفرستد را معلوم است که آقای کی‌‌روش زیر بار آن نمی‌رود.

کارلوس کیروش و علی کریمی
کارلوس کیروش و علی کریمی

این است که که مسئله‌ی جوان و جوان‌گرایی در فوتبال ایران اصلاً مرده است. آقای کی‌روش که نمی‌تواند خودش بازیکن بسازد. آقای کی‌روش می‌رود نگاه می‌کند، یا دستیارهای‌اش نگاه می‌کنند و آن‌هایی را که فکر می‌کنند بضاعت بازی در تیم ملی کشور را دارند، انتخاب می‌کنند و با یک نگاه بی‌طرف و مسئول نگاه هم می‌کنند. چون مسئول تیم خودش است، احمق نیست که به بضاعت کار خودش لطمه بزند. ولی آن فوتبال بضاعتی ندارد، جوانی ندارد.

در فوتبال، به جوانی که ۲۵ ساله است، دیگر جوان نمی‌گویند. ۲۵ ساله را پدیده می‌گویند. ۱۶-۱۷ یا ۱۸ ساله‌ها را جوان می‌نماند. شما نگاه کنید، در آن فوتبال اصلاً پدیده‌اش کجاست؟! تیم پرسپولیس یا استقلال با همه‌ی اسمی که دارند که همیشه جوان‌های خودشان را می‌ساختند، اصلاً جوان‌های‌شان کجا هستند؟ به این تیم نگاه کنید، ۲۵ تا بازیکن گرفته، یک دانه‌ی آن از شکم باشگاه خودش بیرون نیامده. آقای کی‌روش برود از کجا بازیکن بیاورد؟!

آقای سرابی، محمد مایلی‌کهن، یکی از افرادی که در سال‌های اخیر فوتبال ایران بسیار جنجال‌برانگیز و بحث‌انگیز بوده، از کارلوس کی‌روش بسیار انتقاد کرده و گفته که «از زمانی که ایشان به ایران آمده، تیم ملی به هیچ وجه پیشرفت نکرده و الان با این کادر فنی، به احتمال ۹۹درصد، تیم ملی ایران به جام جهانی نمی‌رسد و باید این ریسک را فدراسیون قبول کند که کارلوس کی‌روش را عوض کند». در این زمینه نظرتان چیست؟

محمد مایلی کهن
محمد مایلی کهن

آقای مایلی‌کهن، در واقع، خطی را در جمهوری اسلامی نمایندگی می‌کند که خودشان را بچه‌های حزب‌الهی می‌دانستند. این بچه حزب‌الهی‌ها که دوران اوج‌شان از انقلاب شروع شد و تا سال‌های ۷۰ ادامه داشت، همه‌ی مملکت را دست‌شان گرفته بودند، هرجوری دل‌شان می‌خواست. این‌ها الان مقداری از بازی بیرون گذاشته شده‌اند، در همه‌ی زمینه‌ها، نه فقط در فوتبال. این بچه‌ حزب‌الهی‌هایی که بسیار هم متظاهرانه در این قضیه وارد شده‌اند و خودشان را در این قالب جا انداخته‌اند و بسیاری بیشتر از حق‌شان هم از همه چیز گرفته‌اند، حالا فکر می‌کنند در این قضیه آن‌ها را بازی نمی‌دهند. این در واقع، فشار روحی‌- روانی است، مثل آدمی می‌ماند که زمانی خود را کدخدای یک ده می‌دانسته، حالا دیگر او را در ده اصلاً به بازی نمی‌گیرند. این هیاهو، این فشارها، این‌ها هیچ‌کدام‌شان نه دل‌شان برای فوتبال می‌سوزد، نه منافع ملی برای‌شان مهم است، این‌ها تمامش خواسته‌های شخصی خودشان است و فقط می‌خواهند بگویند که ما هم این‌جا هستیم.

من حاضرم با هرکسی که ادعا دارد و انتقادی به آقای کی‌روش دارد، از طرف آقای کی‌روش به عنوان یک آدم فنی، در مناظره‌ای شرکت کنم و صحبت کنم که کجای کار آقای کی‌روش ایراد دارد؟ چه‌کار باید می‌کرده که نکرده؟ آقای مایلی‌کهن، کارنامه‌اش (ارتشی هم بخواهیم بگوییم) مثل این می‌ماند که یک سرباز بخواهد در باره‌ی یک ژنرال تحصیل‌کرده‌ی ارتش صحبت کند. من از آقای کی‌روش دفاع نمی‌کنم، منظورم این است که نمی‌شود منکر توانایی‌ها و کارنامه‌اش شد، منکر شناختش در فوتبال شد، منکر جایگاهش در فوتبال شد. حالا اگر با یک تیم بیمار نمی‌تواند نتیجه بگیرد، باید برگشت و داخل سیستم را نگاه کرد. شاید بزرگ‌ترین ایرادی که من به آقای کی‌روش می‌گیرم، به عنوان یک آدم حرفه‌ای، این است که اصلاً نباید قبول می‌کرده به ایران بیاید.

آقای سرابی، با این توصیف، فکر می‌کنید که کماکان تیم ملی فوتبال ایران با کارلوس کی‌روش، شانس راه‌یابی به جام جهانی ۲۰۱۴ برزیل را دارد یا خیر؟

به نظر من، صددرصد روی کاغذ دارد. به دلیل این‌که سه بازی در خانه دارد که ۹ امتیاز در آن‌جاست و دو بازی را در بیرون دارد. ولی آن‌چه مسلم است، اگر بخواهم خیلی سریع دورنمایی را توصیف کنم، تصور من این است که این تیم اگر نرود شاید به مراتب آبرومندانه‌تر باشد تا این‌که تا دو سال دیگر، چند بازیکن دیگر را قاطی‌اش کنند، بخواهد برود جام جهانی و نتایجی واقعاً مفتضحانه بگیرد.

دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید

اخبار جهان را با بارگیری اَپ ار.اف.ای دنبال کنید

این صفحه یافته نشد

صفحۀ مورد توجۀ شما یافته نشد.