دسترسی به محتوای اصلی
ورزش

پرسپولیس در بحرانی پایان ناپذیر

نتشر شده در:

پرسپولیس تهران یکی از محبوب‌ترین و پرهوادارترین باشگاه‌های فوتبال ایران، با امید و آروزهای بسیاری فصل جدید را آغاز کرد. ولی در حال حاضر با وجود این‌که بیش از ۲۰ میلیارد تومان برای جذب بازیکن و سرمربی جدید هزینه شده بود، سرخ‌پوشان در نیم‌فصل رقابت‌ها در مکان دوازدهم قرار گرفتند.حال چرا پرسپولیس در وضعیتی بحرانی قرار گرفته؟ نقش محمد رویانیان مدیرعامل این باشگاه در این وضعیت چیست؟ و آیا تغییر و تحولات ایجاد شده در کادر فنی می‌تواند تغییرات اساسی به بار آورد؟

تبلیغ بازرگانی

گفتگو با منوچهر زندی، روزنامه‌نگار و نایب رییس "انجمن ورزشی‌نویسان جهان" در تهران

:

پرسپولیس تیمی است که تمام اعتبارش در تماشاگرش خلاصه می‌شود و تماشاگرش به دلیل داشتن ستاره‌ها، فوق‌ستاره‌ها و بازی‌های خوب به این تیم گرویده است. امروز تقریباً نه از تاک نشانی مانده، نه از تاک‌نشان؛ نه ستارگانی در این تیم هستند -ستارگانی که باعث جمع شدن این همه جمعیت شدند- و نه از آن تماشاگران انبوهش. این روزها تقریباً دارد می‌رسد به روزهایی که دیگر حتی چند هزار نفر هم به تماشای بازی‌های پرسپولیس نمی‌آیند. گرچه هنوز از نسل آخر فوق‌ستاره‌ها، علی کریمی، مهدوی‌کیا و یکی دو نفر دیگر در تیم هستند. ولی دیگر نه تیم آن صلابت سابق را دارد، نه آن چهره‌ها توانسته‌اند در این تیم بمانند.

در حقیقت، تغییرات مکرری که در پرسپولیس اتفاق افتاد و سایه‌ی سنگین طولانی علی پروین بر روی تمام ستارگان این تیم که یواش یواش رفتند و از این تیم جدا شدند، باعث شده که امروز پرسپولیس بدون تماشاگر باشد، با مدیرانی که از راه می‌رسند و اعتقاداتی دارند، مدیریت‌شان را در مسائلی خلاصه کرده‌اند، هرکدام سبک و سیاقی دارند، پول فراوانی هم در دست‌شان هست، لک و لکی می‌کنند و نتایج نسبی‌ای در جاهایی می‌گیرند یا نمی‌گیرند. ولی پرسپولیس هیچ‌وقت باشگاه نبوده -مثل استقلال- تیم بوده، با این تفاوت که در استقلال به هرحال پورحیدری مانده، حجازی تا روزی که بود مانده بود، قلعه‌نویی هست، فرزامی هست، حاجیلو و فریبا هستند، حتی کردنوری هم هست، ولی در پرسپولیس هیچ خبری از پیروانی، گل‌محمدی، درخشان نیست و حتی خردبین هم تحمل نشده است. گاه‌گاهی کاشانی و کلانی به دلایلی دعوت می‌شوند و می‌آیند و حتی آدم‌هایی مثل جاسمی و بهزادی هم در این تیم جایی ندارند. در حقیقت، پرسپولیس تمام آنچه را که رشته بوده، پنبه شده دارد می‌بیند. علت عدم توفیقش را من در این می‌بینم.

آقای زندی، در همین زمینه، در این تغییر و تحولات جدید کادر رهبری پرسپولیس، گویا قرار است یحیی گل‌محمدی در آینده به عنوان سرمربی کار موقتی فعلی خودش را ادامه بدهد و علی پروین هم قرار است که در کادر فنی حضور پیدا کند. ولی بسیاری از هوداران پرسپولیس گرچه از احتمال این‌که یحیی گل‌محمدی بماند، ابراز رضایت دارند، ولی بسیاری، از محمد رویانیان مدیر باشگاه، خواسته‌اند که از حضور علی پروین در کادر فنی جلوگیری کند. چرا؟

در داخل باشگاه پرسپولیس، این اختلاف سلیقه و عدم ظرفیت برای تحمل دیگران وجود دارد. من باور ندارم که آقای گل‌محمدی با پروین کار می‌کند. آقای گل‌محمدی خیلی مایل است که با آقای باقری کار کند. به همین دلیل، نمی‌دانم این توافق برای حضور آقای پروین چگونه ممکن است به نتیجه برسد. به هرحال، چه آقای پروین بیاید، چه نیاید، آن سکوها آرام نمی‌نشینند. دسته‌جات مختلفی که تحریک می‌شوند یا ترغیب می‌شوند یا علاقه دارند به حضور این آدم‌ها، نمی‌گذارند کسی کار کند.

من باور ندارم که گل‌محمدی هم موفق بشود. او با اولین باختش حتماً "پروین، پروین" می‌شنود یا "کریم باقری" و یا "علی کریمی" را می‌شنود. این اسامی مختلفی که در سکوها فریاد می‌شود که پایه‌اش هم جاهای دیگر است -کمابیش همه می‌دانند- اجازه نمی‌دهد که پرسپولیس به آرامش برسد. من نمی‌دانم آقای رویانیان چگونه می‌خواهد پرسپولیس را به آرامش برساند. من فکر نمی‌کنم که مربی‌های داخلی، هرکدام از این آقایان باشند، بتوانند کارشان را انجام بدهند. سکوها نمی‌گذارند.

آقای زندی، به امکان عدم موفقیت مربی داخلی اشاره کردید، ولی دیدیم که در آغاز فصل با خرید بازیکن‌های صاحب‌نام، سپردن سکان هدایت این تیم به مانوئل ژوزه پرتغالی، بسیاری می‌گفتند که پرسپولیس تبدیل می‌شود به "تیم کهکشانی‌ها". ولی حالا آقای مانوئل ژوزه موفق نشد. آیا توانایی‌های فنی، دانش فوتبال و مربی‌گری ایشان زیر سئوال می‌رود یا این‌که خرید بازیکن‌هایی که بدون نظر او صورت گرفت، باعث شد پرسپولیس کارش به این‌جا بکشد؟

مانوئل ژوزه
مانوئل ژوزه

بخشی از آن را که آقای دنیزلی تیم را بست و رفت و آقای مانوئل ژوزه در آن دخالت نداشت، حضور نیرویی در پرسپولیس بود که به این می‌ماند که ما یک استاد دانشگاه را آورده‌ایم و از او خواسته‌ایم در کلاس‌ دوم، سوم راهنمایی اکابر درس بدهد. آمدن مربیان درجه یک و مربیان کاربلد به ایران، از یک سو خوب است، ولی به هرحال باید زمینه‌ی کار هم فراهم باشد. زمینه‌‌ی کار در ایران فراهم نیست. عین مشکلی که آقای کی‌روش دارد. در حقیقت، بازیکنان تیم ملی بهترین‌های لیگ ما هستند، اما وقتی بهترین گل‌زن‌های لیگ می‌آیند و در تیم ملی هیچ گلی نمی‌زنند، وقتی تمام مربیان لیگ منتظر شکست آقای کی‌روش هستند و یا وقتی در تیم پرسپولیس امکانات اولیه فراهم نیست و این همه جنگ اعصاب هست، از ژوزه کاری برنمی‌آید، آن‌چنان که از کی‌روش تا امروز کاری برنیامده است.

بعد هم مشکلاتی که در حاشیه‌ی پرسپولیس جریان دارد، برای یک مربی خارجی هم فضای خوبی را نمی‌سازد. من نگفتم پرسپولیس با حضور یک مربی خارجی موفق خواهد شد، من فقط باور می‌کنم که یک مربی خارجی راحت‌تر از یکی از مربیانی که امروز اسم‌شان برده می‌شود، در پرسپولیس کار می‌کند. مربی خارجی از سکوهای داخل ورزشگاه‌های ما چیزهای دیگری را می‌شنود، مربی‌های داخلی چیزهای دیگری می‌شنوند. ماجرایش با هم دیگر خیلی فرق دارد. این روزها دیگر حرمت هم ریخته شده، الفاظی که مربیانی که مورد علاقه نباشند، می‌شنوند، وحشتناک است و به همین دلیل، من فکر می‌کنم یک مربی خارجی شاید راحت‌تر بتواند این کار را حل کند. یا به هرحال تماشاگر باید صبر کند تا ببیند تیم چگونه نتیجه می‌گیرد.

ولی بودن تیم توی تیم... من فکر می‌کنم تیم پرسپولیس ظاهراً یک تیم است، ولی چندتا تیم دارند در آن بازی می‌کنند. تیمی که علی پروین روی آن نفوذ دارد، تیمی که می‌خواهد فوتبال بازی کند، تیمی که آقایان کریمی و مهدوی‌کیا روی آن نفوذ دارند، تیمی که یحیی گل‌محمدی و احتمالاً درخشان روی آن نفوذ دارند و دیگر اسامی که می‌شناسیم و حتی به پیروانی هم می‌توانیم برسیم، در این تیم حضور دارند. مانوئل ژوزه که گل نمی‌زند یا از دروازه حفاظت نمی‌کند. دیگران باید گل بزنند و دروازه را نگه دارند و در این‌جا معلوم نیست چه اتفاقی می‌افتد.

آقای زندی، بپردازیم به عمل‌کرد محمد رویانیان، مدیر این باشگاه؛ اگر بخواهیم عمل‌کرد دو مدیر دولتی، آقای فتح‌الله‌زاده از یک طرف برای استقلال و آقای رویانیان برای پرسپولیس را با هم مقایسه کنیم، فرق این دو مدیریت را شما در چه می‌بینید؟ و نظرتان در زمینه‌‌ی قول و قرارها و وعده‌ وعید‌های آقای رویانیان در ارتباط با این‌که پرسپولیس را می‌خواهد برای ۵۰ سال آینده آماده کند و با راه‌انداختن مدارس فوتبالی که قرار است رئال مادرید و یا آسه‌میلان ایتالیا، آن‌ها را راه بیاندازند، کاری بکند که آکادمی فوتبال پرسپولیس بتواند به زودی بازیکن‌های طراز اول صادر کند، نظرتان چیست؟

به نظر من، بیشتر به شوخی شباهت دارد تا جدی! مدیری که با یک حکم می‌آید و بعد هم با یک حکم می‌رود، چگونه می‌تواند راجع به پنج روز آینده‌ صحبت کند، چه برسد به ۵۰ روز و ۵۰ سال دیگر. این، به نظر من، یک شوخی است و من باور ندارم که ۵۰ سال دیگر نظرات آقای رویانیان این‌جا حاکم باشد. حتی با توجه به انتخاباتی که در پیش داریم و معلوم نیست که کدام جناح می‌برد و سازمان ورزش دست کیست، روشن نیست که مدیریت این دو باشگاه که کاملاً در اختیار دولت و وزارت ورزش است، به کی می‌رسد و حکم آقای وزیر به نام چه کسی داده می‌شود. من فکر می‌کنم آقای رویانیان بهتر است راجع به چند ماه آینده، آن هم در صورتی که برود صحبتی کند و قولش را بگیرد، حرفی بزند.

ولی به هرحال هر مدیری که می‌آید، تلاش خود را می‌کند که کارهایی بکند. پرسپولیس بر روی کاغذ، در هر بازی، ۱۰۰هزار تماشاگر دارد. برای آسه‌میلان و رئال مادرید موقعیت خوبی است که در این‌جا مدرسه بزنند و با ارقام بسیار ناچیز بتوانند پایگاهی داشته باشند. هم طرف‌داران‌شان را زیاد کنند، هم اگر بتوانند بازیکن خوبی از این‌جا ببرند یا بازیکن درجه سومی را این‌جا بفروشند. به هرحال این‌ها مراوداتی است که باشگاه‌های بزرگ بلد هستند. مثل ما که نیستند. آن‌ها کشورند. رئال مادرید یک دولت است و بلد است که چه‌کار بکند. این ماییم که ناشی هستیم و فکر می‌کنیم حالا رفتیم رئال مادرید را بازدیدی کردیم و قراردادی بستیم، حالا دیگر چه خواهد شد!

این حرف‌ها نیست، آقای رویانیان این کار را نمی‌شناسد و درست اختلافش هم با آقای فتح‌الله‌زاده همین است. آقای فتح‌الله‌زاده، به هرحال دور و نزدیک، بیست سال است که در این بازی است و اگر روزی فوتبالی نبوده، این روزها دیگر فوتبالی است. اگر استقلالی هم نبوده، حالا دیگر یک ذره استقلال را می‌شناسد. آقای فتح‌الله ‌زاده هم با تمام آن گروه‌هایی که اسم بردم -از آقای پورحیدری بگیریم تا به آقای فریبا و حاجیلو برسیم و حتی آقای کرد‌نوری- مراوده دارد، صحبت می‌کند، هم‌فکری می‌کند و به شکلی بلد است با همه‌ی آن‌ها بازی کند. این سیاست را دارد و فوتبالی شده، در حقیقت استقلالی شده است. آقای رویانیان هنوز پرسپولیسی نشده. نه تماشاگرش را دارد و نه تیم‌اش را. هر روز به جایی چنگ می‌اندازد، ببیند می‌تواند جمع‌وجور کند. همین الان چنگش در تورهای متفاوتی، مثل علی کریمی، مانوئل ژوزه، علی پروین، مهدوی‌کیا، گل‌محمدی و دیگران گیر کرده و نمی‌داند چه‌کار کند و حتی به سراغ پیروانی و درخشان می‌رود. تفاوت این دو مدیر خیلی زیاد است.

دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید

اخبار جهان را با بارگیری اَپ ار.اف.ای دنبال کنید

این صفحه یافته نشد

صفحۀ مورد توجۀ شما یافته نشد.