سعید پیوندی: در ایران امروز هنوز این توهم وجود دارد که گویا میشود یک دانشگاه یا علوم انسانی اسلامی داشت
نتشر شده در:
گوش کنید - ۲۲:۱۹
«چهرهها و گفتگوها» این بار میزبان جامعه شناسی است که آموزش، ساختارها، کارکردها، روشها و محتوای آن موضوع اساسی اندیشه و پژوهشهای اوست. او در این زمینه به مطالعاتِ چندی در بارۀ دانشجویان خارجی در فرانسه، فرار مغزها و نیز جهانی شدن آموزش عالی پرداخته و آخرین کتاب وی در بارۀ «آموختن در دانشگاه» که به زبان فرانسه منتشر شده مورد توجه محافل دانشگاهی قرار گرفته است. سعید پیوندی در این گفتگو پس از یادآوری اهداف و وظایف آموزش، نظام آموزشی ایران امروز را مورد بررسی قرار میدهد و تلاش برای اسلامی کردن آن را «آب در هاون کوفتن» میداند و دامی میشمارد که این نظام را از توان انداخته است. این گفتگو برای نخستین بار در تاریخ ۱۸ فوریه ۲۰۱٧ از این رادیو پخش گردید و اینک در اختیار کاربران تارنمای ما قرار میگیرد.
میهمان این هفتۀ «چهرهها و گفتگوها»، سعید پیوندی، استاد جامعه شناسی و روش شناسی آموزش در دانشگاه لورِن (Lorraine) در شرق فرانسه و مدیر «آزمایشگاه علوم تربیتی و ارتباطی» وابسته به این دانشگاه است. او در بارۀ «اسلام و آموزش»، «اسلامی کردن مدارس و محتوای کتب درسی»، «مذهب رسمی دولتی و مدرسه» فراوان پژوهش کرده و در این زمینهها کتب و مقالات چندی بویژه به زبان فرانسه به چاپ رسانده است.
سعید پیوندی در بارۀ خصیصۀ کلی نظام آموزشی ایران به «مذهبی شدن آن پس از انقلاب سال ٧۹» اشاره دارد و بر «تنش میان باورهای مذهبی و هنجارهای دیگر» در این پهنه تاکید میکند. او یادآوری میکند که این تنش چنان است که «اسلامی کردن نظام آموزشی هدفی دست نیافته است که مقامات کشور از آغاز انقلاب بطور مدام بر آن تاکید میکنند».
سعید پیوندی در این گفتگو یادآوری میکند که رابطۀ میان دین و دیگر ابعاد زندگی از قرن هفده به بعد در کلیۀ جهان مورد پرسش قرار داشته، زیرا تقریباً در همه جا دین متولی آموزش بوده است. او بر این باور است که ایرانیان در دورۀ مشروطه پاسخ درخوری برای این پرسش یافتند و بدون آنکه دین را بطور کلی از مدرسه برانند، جای آن را در کنار دیگر شناختهای بشری قرار دادند و این چنین در کنار علوم، تعلیمات دینی نیز در مدارس تدریس میشد.
در ایران امروز بگفتۀ او «این توهم وجود دارد که گویا میشود یک دانشگاه اسلامی داشت، یا علوم انسانی اسلامی داشت. این توهم در نوشتههای بسیاری متفکران اسلام گرای دهههای چهل و پنجاه مانند شریعتی، آل احمد و مطهری نیز وجود داشت، اما آنان نماندند که ببینند در عمل این نگرش چه تناقضات و تنشهای پر اهمیتی را در محتوا و پیامهای آموزشی و نیز در روند جامعه پذیری و شناخت شناسی کودکان ایجاد میکند».
سعید پیوندی نظام عالی آموزشی فرانسه را که در سالهای اخیر همواره از یکسو مورد انتقاد فراوان قرار داشته و از سوی دیگر مورد تجدید نظر و اصلاحات پیاپی قرار گرفته، در بند گذشتۀ تاریخی خود میداند و از جمله به سنت جدا بودن مدارس عالی مهندسی و مطالعات تجاری از دانشگاهها اشاره دارد که در بسیاری دیگر کشورها، در کنار سایر رشتههای آموزشی در دانشگاهها تدریس میشوند. از دیگر ویژگیهای این نظام، ایجاد «مرکز ملی تحقیقات علمی» فرانسه است که در سال ۱۹۳۹ به صورت سازمانی مستقل از دانشگاهها برای انجام پژوهش در کلیۀ زمینههای علمی ایجاد شد و حاصل آن چنین است که اینک بخش بزرگی از طرحهای تحقیقاتی در خارج از دانشگاهها صورت میگیرد.
سعید پیوندی یادآوری میکند که «آلمان نخستین کشوری بود که دانشگاههای مبتنی بر تحقیق و تدریس» را ایجاد کرد. پیش از آن «آکادمیهای علوم» به کار پژوهش میپرداختند و دانشگاهها وظیفۀ انتقال دانش را بر عهده داشتند.او تصریح میکند که آلمانیها از آغاز قرن نوزدهم دانشگاههای خود را بر این پایه بنیاد نهادند که «علم تمام ناشدنی است» و از همین رو دانشگاه باید در جهت تکامل علم گام بردارد و «دانشجویان را نیز به همین علم تمام نشده و تمام ناشدنی علاقه مند سازد». او تاکید میکند که در این نگرش «آموزش در خدمت پژوهش» است و در واقع آموزش انتقال چیزی است که پژوهش بدست میآورد. در این دیدگاه، «پژوهش و آموزش دو کار اساسی استاد دانشگاه تلقی میشود».
سعید پیوندی یادآوری میکند که آمریکائیها هر چند همین نگرش را اساس کار خود در زمینه آموزش عالی قرار دادند، اما تاکید کردند که «آموزش و پژوهش باید در خدمت جامعه باشد» و این چنین از کار آموزش «فایدۀ عمومی» و کارکردی آن نیز مورد توجه قرار گرفت.
فرانسه، اما، بگفتۀ وی تا آغاز قرن بیست و یکم همان نظام پیشین را تداوم بخشید و تنها در دو دهۀ اخیر است که «ادغام دانشگاهها و مدارس آموزش عالی که بسیار نخبه گراتر هستند را آغاز کرد» و توجه به امر پژوهش نیز بیش از گذشته به دانشگاهها راه یافت.
سعید پیوندی در بارۀ وظایف دانشگاه تاکید می کند که در دنیای امروز «دانشگاه خانۀ مشترک بشر و نگاهبان افکار و دستاوردهای انسان است و همزمان باید دانش و علم را گسترش دهد و به تولید آن بپردازد، هر چند انحصار آن را در اختیار ندارد». دانشگاه، بگفتۀ او، باید «افراد نسل جدید را بگونهای آموزش دهد که آنان بتوانند خود را با دنیای تازه سازگار نمایند، چرا که بر اساس ارزیابیها ۴۰ درصد مشاغلی که امروز وجود دارد در بیست سال آینده وجود نخواهد داشت و بنابراین دانشگاه باید نسل تازه را برای اقتصادی تربیت کند که هنوز کسی نمیداند چارچوب آن چیست، یعنی باید به آنها آموخت چگونه فکر کنند، چگونه نوآوری کنند، چگونه بشکل مطلوب دانستههای خود را بکار گیرند». او تاکید میکند که دانشگاه وظیفۀ دیگری نیز دارد که به هیچ نهادی واگذار نشده و آن «سنجشگری و فکر کردن در بارۀ جامعه است و این کاری اساسی است. در همۀ دنیا، دولتها منابع مالی در اختیار دانشگاه میگذارند که فکر کند، انتقاد کند، سنجشگری کند و سیاست و اقتصاد و صنعت و محیط زیست و ... را مورد بررسی و ارزیابی قرار دهد و نسلی تربیت کند که قادر به این کار باشد».
مشروح این گفتگو را میتوانید در اینجا گوش کنید...
** L'INVITE DE LA SEMAINE Saeed Paivandi 18 fév. 2017
دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید
آبونه شوید