دسترسی به محتوای اصلی
چهره‌ها و گفتگوها

جمشید گُلمکانی: ایران را هنگامی ترک کردم که در آن دیگر حق اندیشیدن نداشتم و احساس خفگی می‌کردم

نتشر شده در:

میهمان امروز «چهره‌ها و گفتگوها» روزگاری داستانهای خیالی را بازمی‌پرداخت و با نمایش، به آنها هستی بی پایان می‌داد و باز، کار از سر می‌گرفت و در پایان نیز آنچه می‌ماند خیالی در یاد بود. جمشید گُلمکانی امروز، نه داستان‌های خیالی که، رویدادهایِ واقعیِ درگذر را هستی پایدار می‌بخشد. او مستند ساز است و اثر مستند را «زمینه ساز فکر کردن می‌داند». او چنانکه می‌گوید، خود، ایران را در پی انقلاب هنگامی ترک کرده است که دیگر در آن امکان فکر کردن نداشته است. این گفتگو برای نخستین بار در ۱٧ فوریۀ ۲۰۱۸ از رادیو بین‌المللی فرانسه پخش شد و اینک در تارنمای این رادیو در دسترس کابران قرار می‌گیرد.

جمشید گلمکانی، روزنامه نگار و مستندساز ایرانی
جمشید گلمکانی، روزنامه نگار و مستندساز ایرانی © RFI Persan
تبلیغ بازرگانی

میهمان این برنامۀ «چهره‌ها و گفتگوها» که دیروز، دیروزی دور، به کار تئاتر دل خوش داشت، امروز به مستندسازی روی آورده است و برای گذر از آن به این، چندی نیز در رودخانۀ روزنامه نویسی که سر در آب‌های گذرانِ پُرشتاب دارد و تن به دریاچۀ ساکن تاریخ می‌سپارد، پارو زده است. جمشید گُلمکانی، چنانکه آمد، روزنامه نگار، عکاس و مستند‌ساز است و در کار او اینهمه با هم پیوند تنگاتنگ دارد. می‌گوید «مستند‌سازی برای من ثبت رویدادهائی است که ریشه در گذشته دارند و بر آینده اثر می‌گذارند و از همین رو پدیده‌های دوران بشمار می‌آیند».

از همین روست که بگفتۀ او، مستندهای وی، «سبک گزارشی» ندارد و در آن‌ها «بیشتر به چراها» پرداخته شده است. او بر این باور است که «مستند‌ساز نوعی مورخ است که کمتر به رویدادها و بیشتر به انسان‌ها می‌پردازد» و بهر روی «انسان‌ها مستند [او] هستند».

او تاکید می‌کند که مستندهای خود را با نگرشی «پیش ساخته» آغاز نمی‌کند، بلکه «سرشت کار او ثبت وقایع همزمان با پدیدار شدن آنهاست و از همین رو پایان کار هرگز پیشاپیش شناخته نیست».

جمشید گُلمکانی که «ایران، خیزش مردم به ستون آمده» در بارۀ رویدادهای پس از انتخابات ۱۳۸۸، «برلین، اولین محاکمۀ تروریسم ایران» و نیز «برلین، وقایع محکومیت تروریسم دولتی ایران» در بارۀ قتل دکتر صادق شرفکندی، دبیرکل وقت حزب دموکرات کردستان ایران و چند تن از همراهان او در سپتامبر ۱۹۹۲ در رستوران «میکونوس» در برلین، از جمله کارهای اوست، تاکید می‌کند که او «مبارز» نیست، اما خود را «ناظر مسئول» می‌داند و واقف است که اگر کاری را در دست می‌گیرد، حتما در آن باره نظر و گرایشی دارد، وگر نه به سراغ آن نمی‌رفت، اما در مستندهائی که می‌سازد، در جستجوی «تحمیل نظر و گرایش خود» نیست و او تنها «زمینه فکر کردن را در اختیار بیننده» می‌گذارد. 

جمشید گُلمکانی یادآوری می‌کند که تنها منبع مالی مستند سازان شبکه‌های تلویزیونی هستند که موضوع و شکل هر مستندی را بر سازندگان تحمیل می‌کنند و هر چند او کوشش می‌کند به صورت تمام عیار به خواست آن‌ها تن ندهد، ناگزیر باید خود را در چارچوبی قابل قبول بگنجاند و در کارهای خود «حرف‌های گُنده و قلُمبه سلُمبۀ روشنفکری» نزند و «از نظر شکل هنری زیاد ادا و اطوار» در نیاورد.

جمشید گُلمکانی در این گفتگو به کودکی و روند زندگی خود در جوانی اشاره دارد و می‌گوید در دورۀ نخست دبیرستان در مشهد به کار تئاتر گرایش یافت و در واقع نخستین گام «زندگی تئاتری» خود را همانجا برداشت، اما پس از آن «به دلایلی چند» وارد هنرستان روستائی شبانه روزی شد و «دیپلم مکانیک ماشین‌های کشاورزی» گرفت. او پس از انجام خدمت سربازی در «سپاه ترویج و آبادانی»، به تهران رفت و عکاس و گزارشگر روزنامۀ آیندگان شد. او در بارۀ اثرات کار روزنامه‌نگاری در مستند سازی تاکید می‌کند که هم اینک نیز «نخست روزنامه نگار [است] و سپس مستند ساز».

وی «روز ۱٧ مرداد ۱۳۵۸» را که در آن شورشگرانِ آماده به خدمت پس از صدور دستور عام آیت‌الله خمینی به روزنامۀ آیندگان حمله ور شدند به خوبی به یاد دارد و کوتاه یادآوری می‌کند که پیش از آن چگونه نگرانی بر همکاران غلبه کرده بود، اما وظیفه خود می‌دانستند به کار ادامه دهند.

این گفتگو را می‌توانید در اینجا گوش کنید...

22:29

Invité de la semaine Jamchid Golmakani 17 février 2018

دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید

اخبار جهان را با بارگیری اَپ ار.اف.ای دنبال کنید

بخش‌های دیگر را ببینید
این صفحه یافته نشد

صفحۀ مورد توجۀ شما یافته نشد.