گردهم آیی مخفی سال 1980 قدرت های غربی در پاریس در باره افغانستان

اسناد محرمانه حکومت بریتانیا در سال 1980 در باره افغانستان نشان میدهد که قدرتهای غربی در15 ژانویه 1980 طی یک نشست مخفی در پاریس برای مقابله با تهاجم اتحاد جماهیر شوروی، سازمان دهی و حمایت از مجاهدین را طرح ریزی کردند.

این اسناد نشان میدهند که مسئولان رده بالای کشورهای بریتانیا، فرانسه، آلمان وآمریکا برای سازمان دادن مقاومت در افغانستان اندکی پس ازمداخله اتحاد جماهیر شوروی در افغانستان( در دسامبر 1979) در پاریس گرد هم آمدند. "زبگینیو برژینسکی" مشاور وقت امنیت ملی آمریکا و "رابرت آرمسترانگ" یکی از وزرای وقت کابینه بریتانیا از جمله شرکت کنندگان در اجلاس مخفی پاریس بودند.

به گفته رابرت آرمسترانگ درآن هنگام تعداد کمی از افغانها حاضر به مبارزه و مقاومت در برابر تهاجم اتحاد جماهیر شوروی بودند.در این میان فقط میتوان از چریک های مستقر در کوهستان و پاکستانی هایی که حاضر شدند سرزمینشان بعنوان پشت جبهه برای عملیات چریکی مورد استفاده قرار گیرد، یاد کرد. وی گفته است که در آن هنگام منافع غرب ایجاب میکرد که مقاومت را تشویق و حمایت نماید. بر اساس این اسناد محرمانه، آرمسترانگ تأیید میکند که تصمیم قدرت های غربی در این باره از یک سوی فرآیند بر قراری صلح در افغانستان بوسیله اتحاد جماهیرشوروی را با مشکل روبرو ساخت و از سوی دیگر موجب گردید که جنبش مقاومت افغانستان دریک مقاومت اسلامی متبلورشود که قدرت های غربی خواستار ادامه آن بودند.

در عمل، مقاومت مجاهدین در افغانستان به تدریج با ایجاد گروه های بنیاد گرای اسلامی از جمله نیروهای طالبان همراه بود . به قدرت رسیدن نیروهای اسلام گرا در افغانستان زمینه های مورد نیاز برای رشد سازمان تروریستی القاعده را فرام آورد که منجر به عملیات تروریستی 11 سپتامبر در نیویورک گردید. پس از آن، آمریکا در رأس یک ائتلاف بین المللی، رژیم طالبان را در افغانستان ساقط کرد و از آن هنگام تاکنون آمریکا و سایر قدرت های بزرگ غربی در گیر مبارزه با نیروهای مقاومت اسلامی در افغانستان میباشند.

در باره این موضوع گفتگوئی انجام داده ایم با اکرم گیزابی سخنگوی نهضت مدنی افغانستان.

از وی میپرسیم که آیا این اسناد محرمانه نشانگر این واقعیت نیست که به قدرت رسیدن طالبان در افغانستان نتیجه منطقی تصمیمات مخفی و مداخلات گذشته قدرت های غربی در امور داخلی افغانستان بوده است؟

اکرم گیزابی میگوید که نه تنها طالبان، بلکه سازمان تروریستی القاعده به نحوی دست پرورده مداخلات قدرت های بزرگ غربی در امور داخلی افغانستان بوده است.در واقع غرب در آن زمان تعدادی از افراطیون عرب را تشویق کرد که به منظور تقویت مجاهدین به افغانستان آمده و در کنار نیروهای مجاهدین با نیروهای اتحاد جماهیر شوروی بجنگند.در آن هنگام بسیاری از احزاب پیشاور نشین معروف بودند از اینکه تماس های بسیار وسیع، گسترده و نزدیکی با عرب ها داشتند.بنابر نه تنها طالبان و افراطیون افغانی و پاکستانی کنونی محصول فعالیت های غرب هستند، بلکه القاعده و اطرافیان افراط گرای آنان نیزدست پرورده و زاده سیاستهائی است که غرب در آن زمان پیش گرفته بود.

اکرم گیزابی میگوید که برخی از گروههای طالبان مانند گروه جلال الدین حقانی و گروه حقانی از جمله گروهایست که ارتباط تنگاتنگ و نزدیک با مقامات پاکستانی وقت و غربی ها داشته و امروز نیز تا اندازه ای دارند.وی میگوید که جنگیدن آمریکا و غربی ها در شرایط کنونی با نیروهائی که دست پرورده خودآنها بوده اند، مسئله افغانستان را بیش از پیش بغرنج و پیچیده ساخته است...