گفتگوی اختصاصی با یکی از دختران ربوده شده توسط گروه اسلامی بوکوحرام
امروز یک سال از اولین موج ربوده شدن ٢١٩ دختر دانش آموز نیجریائی توسط گروه اسلامی "بوکوحرام" در این کشور میگذرد. این دختران پس از ربوده شدن مجبور به اسلام آوردن گردیده و توسط ربایندگان به عقد اجباری نفرات گروه اسلامی درآمدند. اکثر این دختران بیگناه با اجبار از سوی نفرات مسلح بوکوحرام به زنی گرفته شده و در خانههای آنان به صورت محبوس زندگی می کنند. گفتگوی اختصاصی با "عایشه"، یکی از دانش آموزهای ربوده شده که موفق به فرار شده است.
نتشر شده در: : روزآمد شده در
عفو بین الملل در بیانیه ای که امروز به مناسبت یک سالگی ربوده شدن این دختران مسیحی انتشار داد یادآوری کرد که ازدواج اجباری و تجاوز جنسی تنها مورد مظالم اعمال شده در مورد این دختران نیست، بلکه شماری از آنها به اجبار به وادار به شرکت در جنگ می شوند و حداقل در دو مورد از دو دختر جوان ده ساله به عنوان «بمب انسانی» استفاده شده که شماری کشته و زخمی به جای گذاشته است.
بر اساس آمارعفو بین الملل، از آغاز سال ٢٠١٤تا کنون حداقل ٢هزار زن و دختر توسط نفرات بوکوحرام ربوده شده اند.
"عایشه"، دختر جوانی که توانسته است با تحمل خطرات و مشکلات زیاد از اسارت نفرات بوکوحرام فرار نماید در :گفتگویی با "بینتا دیاین"، گزارشگر رادیو بینالمللی فرانسه در نیجریه، این چنین به دوران اسارت خود اشاره میکند
سخنان عایشه، دختر نیجریایی که پس از ربوده شدن توسط بوکوحرام، موفق به فرار گردیده است
نفرات بُوکوحرام مدتی پس از اینکه ما را از مدرسه ربودند، طی مراسمی ما را به عقد جنگجویان خود درآورند؛ در مراسم عقد، ما دو دختر بودیم، آنها اول مراسم تشرُف به اسلام را درمورد ما به اجرا گذاشتند.
دوست و همکلاسی من مسیحی بود که "گریس" نام داشت، قبل ازمراسم عقد به او نام "مریاما" یا مریم، به زبان آفریقایی داده شد و من نیز "عایشه" نامیده شدم. در طول مراسم یک مرد ناشناس به سوی من آمد ولی با من حرفی نزد؛ او خود را با صدای بلند به حاضرین معرفی کرد و پس از این مراسم اعلام شد که ازدواج رسمی است و همان شب ما به عنوان همسر به بستر رفتیم.
به دنبال این مراسم، آن مرد مرا در یک خانه زندانی کرد و با حجاب اسلامی پوشانده شدم؛ من به این رفتار اعتراض کردم و گفتم این چگونه ازدواجی است که بدون شاهد و بدون والدین من برگزار می شود؟ آنها به من پاسخی ندادند و گفتند که این مسئلۀ آنها نیست. به این ترتیب من مجبور بودم به عنوان همسر این مرد به این نوع زندگی تن در دهم.
در عمل هیچ چاره ای نداشتم، آن مرد که مرا به زنی گرفته بود مسلح بود و من هیچ گونه امکان فرار نداشتم.
این مرد چندین زن داشت که یکی از آنها نیز مانند من مسیحی بود و ما در خانه او مجبور بودیم از او تمکین کنیم.
ما را مجبور می کردند روی زمین بنشینیم و روزی چند بار آیات قرآنی را بخوانیم و تکرار کنیم.
من در این مراسم قرآن خوانی دختران بسیاری را دیدم که از جاهای دیگر ربوده شده و به زور به عقد سربازان بوکوحرام درآورده شده بودند؛ هر بار که من با آنها روبرو شدم دیدم که بشدت اشک می ریزند.
رهبران بوکوحرام می گویند می خواهند یک خلافت اسلامی برپا کنند که در آن همه قوانین از قرآن گرفته شده باشد ولی من شخصاً باور ندارم که آنها واقعاً به آنچه می گویند مؤمن هستند، چون زمانی که من در جنگل نگاهداری می شدم متوجه شدم که آنها یک مکان ویژه برای آدم کشی درست کرده اند، هرکس را تشخیص می دادند، به آن مکان می بردند و مانند یک حیوان مثلهاش می کردند.
در این مورد هم آنها مراسم خاصی داشتند: مردان باید توسط مردان مثله میشدند و زنان توسط زنان. از این رو من باور ندارم که آنها بر اساس باورهای دینی عمل می کردند، برای من باور کردنی نیست که به نام یک دین چنین اعمالی صورت گیرد.
دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید
آبونه شوید