دسترسی به محتوای اصلی
چهره‌ها و گفتگوها

تقی رحمانی : ارادۀ خدا در قرآن قابل تفسیر است و از همین رو قوانین را ما می سازیم

نتشر شده در:

میهمان این هفتۀ «چهره‌ها و گفتگوها» پژوهنده و کنشگری سیاسی است که یک چهارمِ زندگی خود را پس از انقلاب در بند گذرانده و سه دیگر را به آموختن، نوشتن و میان این بند و آن زندان به تلاش و مبارزۀ سیاسی سر کرده است. او در پهنۀ اندیشه، در حوزۀ «نواندیشی دینی» و در گسترۀ سیاسی در جمع فعالان ملی- مذهبی جای دارد. رهرو تفکرات علی شریعتی است و در کارزار سیاسی پشتیبان نامزدی مهدی کروبی در انتخابات ریاست جمهوری سال ١٣٨٨ بوده است. «چهره‌ها و گفتگوها»، این هفته میزبان تقی رحمانی است.

تقی رحمانی، پژوهشگر و کنشگر ملی- مذهبی
تقی رحمانی، پژوهشگر و کنشگر ملی- مذهبی
تبلیغ بازرگانی

گفتگو با او را بی اشاره به احوالات همسر وی، خانم نرگس محمدی، نمی توان آغاز کرد. نرگس محمدی، نایب رئیس و سخنگوی کانون مدافعان حقوق بشر و رئیس هیات اجرائی شورای صلح در ایران است که از اردیبهشت ١٣٩٣ ، البته نه برای اولین بار، در زندان بسر می برد.

تقی رحمانی می گوید : «متاسفانه نرگس محمدی در وضعیتی قرار دارد که بیماری او در زندان شدّت می گیرد، اما با توجه به اینکه وی تنها یک فعال مدنی است، جای او در زندان نیست. تنها هدف از دستگیری او تعطیل کردن فعالیتهای وی در حوزۀ زنان و حقوق بشر و تلاش برای تغییر برخی قوانین بود». بگفتۀ تقی رحمانی، ماموران حکومت اسلامی خود گفته بودند که «با دستگیری نرگس محمدی پرچم بیست تشکل مدنی پائین کشیده می شود». وی یادآوری می کند که در جمهوری اسلامی ایران «بخش عظیمی از قوۀ قضائی ایران تحت سیطرۀ نیروهای امنیتی وزارت اطلاعات و سپاه پاسداران است و نرگس محمدی به عنوان یک فعال مدنی و مدافع حقوق بشر همواره تحت فشار بوده است، در حالیکه او باید در بیمارستان تحت درمان قرار گیرد. مشکل اینک تنها این نیست که او را آزاد نمی کنند، بلکه اینست که او را از مداوای لازم نیز محروم ساخته اند».

تقی رحمانی می گوید که همسرش «به عنوان فعّال مدنی، جای خود را در ایران می داند و تا به حال حاضر به ترک کشور نشده»، در حالیکه خود وی اگر در ایران می ماند باید برای گذراندن باقیماندۀ یک حکم پیشین، مجددا برای یک دورۀ ۵ ساله به زندان باز می گشت و با توجه به گشوده شدن دو پروندۀ تازه علیه او در انتظار طولانی شدن دورۀ حبس می شد.

تقی رحمانی خود پس از انقلاب حدود ١٤ سال در زندان بوده است و تجربه بند را در چهار دهۀ پی در پی از اول انقلاب تا آغاز دهۀ ٩٠ دارد. می گوید:«زندان دهۀ ٦٠ تونل وحشتناکی از اعدام و کشتار بود و در آن سنت لاجوردی به اجرا گذاشته می شد. او حرفش این بود که اگر زندانی زنده است، منتی براو گذاشته‌ایم».

تقی رحمانی میگوید: «متاسفانه بر سیستم قضائی ایران در زندان‌ هنوز سنت لاجوردی حاکم است. این سنت بر اساس رو کم کردن زندانی و اینکه زندانی حقی ندارد پایه گذاری شده است. در این دیدگاه، حتی همان حقوقی که خود آنها در آئین نامۀ سازمان زندان ها نوشته‌اند نیز برسمیت شناخته نمی شود. واقعیت اینست که زندان های ایران از معیارهای قانونی خودشان بسیار عقب‌تراست و معیارهای قانونی خودشان از معیارهای حقوق بشر بسیارعقب تراست، اما زندانیان نیز در جهت کسب حقوق خود تلاش می کنند و به این منظور به کمک جامعه و نهادهای مدنی احتیاج دارند».

تقی رحمانی در بارۀ گرایش فکری خود می گوید: «من به طیفی تعلق دارم که در گفتمان اندیشۀ مسلمانی قرار دارد و این گفتمان از آغاز، حکومت اسلامی را قبول نداشته است». او می گوید «هنگامی که انقلاب شد، تنها نهادی که می شد در آن جمع شد مساجد بود و تنها کسانی هم که می توانستند بسیج کنند روحانیون بودند. هیچ حزبی نمانده بود، همۀ گروه های سیاسی ضعیف شده بود، همه نهادهای مدنی بسته شده بود». بگفتۀ او در سنت تاریخی ایران «مردم شاه و روحانیت را می شناختند و وقتی از شاه رو گرداندند به مسجد رو آوردند».

تجربۀ زندان و رویدادهای سالهای نخستین پس از انقلاب به او بسیار آموخت و از جمله آنکه انقلاب که گاه اجتناب ناپذیر است «توده ها را وارد تاریخ» کرد، «اما ورود توده ها به تاریخ بهداشتی نیست». وی می گوید «در دوران انقلاب ما سوار بر یک اندیشۀ آرمان گرا بودیم بدون اثبات یعنی بدون مصداقی کردن اندیشه. روشنفکری ایران در دوران انقلاب یک روشنفکری آرمان گرا و ایده‌آل ساز بود. یا مارکسیستی ایده‌آل ساز بود یا در برابر آن ایده‌آل سازی می کرد و تصور می کرد اگر قدرت سیاسی را بدست آورد همه چیز محقَق خواهد شد».

از نظر او «روشنفکری ایران، چه روشنفکری مسلمان و چه روشنفکری سکولار هنوز خیلی ذهن گرا و فلسفی و کلی گوست و به الزاماتِ عینی سخن خود توجه ندارد. روشنفکران در کلیات به جدال می پردازند و از همین رو به جائی نمی رسند».
در دیدگاه تقی رحمانی اختلاف رایج بر سر مذهبی یا سکولار «نزاعی است که جامعه از آن عبور کرده است. اینک هریک باید بگوید مثلا در زمینۀ حقوق زنان به چه قائل است، از حقوق قومی چه تصوری دارد...».

او تاکید می کند که «دموکراسی در ایران یک پروژه نیست، بلکه یک فرآیند است. همۀ پروژه‌ها در ایران ناکام خواهند ماند. روزگاری تصور می کردم که اصلاحات می توانست ما را به جائی برساند. امروز معتقدم که جریانات سیاسی در کشور، هر کدام دارای پروژه ای است و این پروژه ها ما را به جهنم می برند. من اعتقاد ندارم که هیچ پروژه ای بتواند ایران را بسوی دموکراسی ببرد. اما اگر پروژه ها اصولی باشند، کمک می کنند به فرایندی که عاقبت ما را به دموکراسی هدایت کند».

تقی رحمانی در پاسخ به این پرسش که آیا در چهار راۀ تضاد، تضادی حاصل از تقاطع خیابان نواندیشی دینی که در یکسوی آن نو اندیشی قرار دارد و در سوی دیگر آن دینی و خیابان ملّی- مذهبی که یک سویش ملّی است و سوی دیگرش مذهبی قرار نگرفته است، می گوید به اعتقاد او « نواندیشیدن می تواند شکل مذهبی و یا شکل غیر مذهبی داشته باشد». او خود معتقد به «اصلاح دینی» است و از نظر او «اصلاح دینی بدون اطلاع بر دانش نو ممکن نیست».

او می گوید «فقه یک دانش کاربردی است و تکوین آن در دورۀ عباسیان صورت گرفته و ویژگیهای زمانی، مکانی، مناسبات قدرت، نگاه آن دوران به زن، همه اینها بر آن سایه افکنده است. همۀ اینها می تواند تغییر کند. بگفتۀ اقبال لاهوری، اسلام چند دستگاه فقهی ابداع کرده است که تحول آنها همزمان با افت جامعه اسلامی متوقف شده است».

تقی رحمانی به دوران مشروطه در ایران اشاره می کند که طی آن «قوانینی نوشته شد که با حقوق جدید تعارض زیادی ندارد». بگفتۀ او «ارادۀ و سنت‌های خداوند در قرآن قابل تفسیر است [و از همین رو] قوانین زندگی را ما می سازیم». هنگامی که بستر لازم برای تغییر آماده می شود «فقیه نیز باید عقب نشینی کند».

در بارۀ میهمان هفته
تنها ٢٢ سال داشت که به جرم همکاری با گروه پیشتازان، رهروان اندیشه های علی شریعتی، و نوشتن در نشریۀ زیر زمینی پیشتاز که ارگان فکری همان تشکل بود، دستگیر و سه سال درزندان چوبیندر در قزوین بسر برد. او از همان هنگام در بستر تفکراتی که بعدها با عناوینی چون «نو اندیشی دینی» و نگاه «ملی- مذهبی» از آنها یاد می‌شد، جای گرفت.

تقی رحمانی زادۀ ١٣٣٨ در قزوین است. او پس از پایان دورۀ دبیرستان و همزمان با وقوع انقلاب وارد دانشگاه تبریز شد و به تحصیل در رشتۀ تاریخ پرداخت، اما دو سال بعد دستگیر و راهی زندان گردید.

آزادی او از بند نیز دو سال بیش دوام نیاورد و در تابستان ١٣٦٥، بدلیل همکاری با سازمان موحدین انقلابی دستگیر و این بار به ۱۱ سال زندان محکوم شد. او پس از آزادی به همکتری با ماهنامۀ «ایران فردا» و هفته نامۀ «امید زنجان» پرداخت و سه سال بعد مجددا دستگیر و به زندان افکنده شد.

تقی رحمانی دو بار دیگر نیز طعم زندان را چشید. وی در سال ۱۳۸۸ از نامزدی مهدی کروبی در دهمین انتخابات ریاست جمهوری حمایت کرد و همچون بسیاری از فعالان سیاسی رقیب احمدی نژاد به زندان رفت.

تقی رحمانی در بهمن ۱۳۹۰ از ایران خارج شد و اینک در فرانسه زندگی می کند. از او تا کنون کتابها و مقالات فراوانی در بررسی و نقدِ موضوعات مذهبی، تاریخی و سیاسی منتشر شده است.

دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید

اخبار جهان را با بارگیری اَپ ار.اف.ای دنبال کنید

بخش‌های دیگر را ببینید
این صفحه یافته نشد

صفحۀ مورد توجۀ شما یافته نشد.