دسترسی به محتوای اصلی
ایران، حقوق بشر، فریبا عادلخواه

گفتگو با فریبا عادلخواه، پژوهشگر فرانسوی ایرانی که در زندان اوین بسر می‌برد

میهمان امروز «چهره ها و گفتگوها» فریبا عادلخواه است. او که روزگاری در بوستان مردم شناسی اجتماعی و قوم شناسی گام می زد و در کار ایران و افغانستان و همسایگان این دو در درون و نیز شهروندان آنان در برون نظر می‌کرد، امروز در گوشه‌ای از زندان اوین در بند است.

فریبا عادل خواه، پژوهشگر ارشد در مرکز تحقیقات بین المللی در پاریس
فریبا عادل خواه، پژوهشگر ارشد در مرکز تحقیقات بین المللی در پاریس RFI/Persan-EM
تبلیغ بازرگانی

فریبا عادلخواه، پژوهشگری که سال‌ها زن یا زنان مسلمان را زیر ذرّه‌ بین مردم شناسی خود نهاده و زندگی آنان را «انقلابی زیر نقاب» دیده که بگفتۀ او با «دموکراسی» و «مدرنیته» درتضاد و تناقض نیست، امروز ناگزیر به فرجام خود می‌اندیشد و شاید دست اندرکاران آن دموکراسی و مدرنیته را زندانبانان خود می‌بیند.

فریبا عادلخواه در نوشته‌های خویش  «هزار و یک مرز ایران» را درنوردیده، به گفته خود به «تصورات نادرست در بارۀ جمهوری اسلامی» پاسخ داده، به جنگ و مالکیّت ارضی و مدارس مذهبی و نهادهای اجتماعی و سیاسی در افغانستان نگریسته و در پدیده های «مهاجرت و دوری» و «فرهنگ مذهبی مردم» بویژه ایرانیان و افغانی‌ها اندیشه کرده است.

آنچه گفته شد، بر گرفته از عناوین کتاب‌ها و مقالات اوست. وی که اینک ۵٩ سال دارد، در رشته جامعه شناسی در دانشگاه استراسبورگ در شرق فرانسه آموزش دیده، دکترای خود را در «مردم شناسی اجتماعی و قوم شناسی» از مدرسۀ مطالعات عالی علوم اجتماعی در پاریس دریافت داشته است و پس از سال ها پژوهش، به مدیریت تحقیق یا به زبانی دیگر رتبۀ استادی در بنیاد ملّی علوم سیاسی در پاریس دست یافته است.

این گفتگو اندکی بیش از دو سال پیش در پاریس انجام گرفت و حال که وی از آزادی رفت و آمد و آزادی بیان بازداشته شده است، گفتگوی امروز این برنامه را به سخنان آنروز او اختصاص می‌دهیم.

گفتگو را با اشاره به پژوهشی که او در بارۀ جامعۀ ایرانیان ساکن کالیفرنیا انجام داده بود، آغاز کردیم. ایرانیان مقیم آمریکا، برخی طرفدار دونالد ترامپ، برخی مخالف او، آیا دو جامعۀ جدا از هم و آشتی ناپذیر را تشکیل می‌دهند؟

فریبا عادل خواه می گوید جامعۀ ایرانیان مقیم آمریکا جامعۀ یکدستی نیست و در دورۀ‌های مختلف افرادی بدان پیوسته‌اند که خصیصه‌های دوران خود را دارند. اگر درآغاز، این جامعه بیشتر از کسانی تشکیل یافته بود که به دنبال انقلاب و فشارهائی که بر آنان وارد شده بود، کشور را ترک کرده بودند و بنابراین نمی توانستند ارتباط زیادی با آن داشته باشند، در سال های بعد، پذیرای دانشجویان و دیگر افرادی شد که به کشور خود رفت و آمد می کردند. حتی نخستین گروه و یا بازماندگان آنان نیز در پاره ای موارد و بویژه در رویاروئی با پدیدۀ مرگِ سالخورگانِ خانواده ناگزیر از مسافرت به کشور خود شدند و این چنین راه رفت و آمد بسیار بازتر از گذشته شد.

بگفتۀ فریبا عادل خواه، در سال‌های نخست پس از انقلاب، به کسانی که به ایران رفت و آمد می کردند به چشم «خائن» و «مامور» نگریسته می‌شد. این نگرش اینک تغییر یافته است و رفت و آمد به ایران در چشم انداز نگرش به حکومت جمهوری اسلامی سنجیده نمی‌شود.

وی همچنین به انتقادات ایرانیان مقیم خارج از کشور نسبت به پژوهشگرانی که با ایران در رفت و آمد هستند اشاره دارد و می‌گوید که برخود او، از یکسو، اَنگ آب به آسیاب جمهوری اسلامی ایران ریختن خورده است و، از سوی دیگر، در داخل کشور اتهام ستون پنجم بودن وارد شده است. از نظر او سبب اینست که ایرانیان ساکن خارج کشور «رنج بسیار کشیده‌اند و داغ بزرگی بر پیشانی خود دارند که به این آسانی از میان نمی‌رود» و از همین رو بد بینی آنان بازتاب موقعیّت خویش و جستجوی توجیه و مشروعیّت دوری گزیدن از کشور نیز هست. در همین حال، بسیاری نیز گاه از پژوهشگر انتظار دارند که در پژوهش‌های خود «زنده باد» و «مرگ بر» بگوید که این با کار علمی سازگاری ندارد.

فریبا عادل خواه در این گفتگو از کودکی خود یاد می‌کند، به مطالبات کنونی زنان در ایران اشاره دارد و به پرسش‌های گوناگون دیگر در زمینه‌های مختلف پاسخ می‌گوید.
به گفتگو با فریبا عادل خواه گوش کنید.

دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید

اخبار جهان را با بارگیری اَپ ار.اف.ای دنبال کنید

همرسانی :
این صفحه یافته نشد

صفحۀ مورد توجۀ شما یافته نشد.