یدالله رؤیایی، بانی «شعر حجم» و شاعر دلتنگیها و دریاییها در پاریس درگذشت
«همیشه آن که میرود، کمی از ما را / با خویش میبرد / کمی از خود را، زائر / با من بگذار». خالق این شعر در کتاب «هفتاد سنگ قبر» که شاعری بلندآوازه و بنیانگذار جریان موسوم به «شعر حجم» در ادبیات معاصر ایران بود، در سن ۹۰ سالگی در پاریس درگذشت.
نتشر شده در:
یدالله رؤیایی که متولد ۱۷ اردیبهشت ۱۳۱۱ در دامغان بود، از مدتی پیش دچار بیماری شده، اما هرگز آن را آشکار نکرده بود. با این حال دوستان او در ماههای اخیر شاهد کمی اختلال گفتاری و فراموشی او بودهاند.
رؤیایی که در دهه ۳۰ با گرایش به باورهای مارکسیستی و پیوستن به حزب توده چند بار به زندان افتاده بود، در دهه ۴۰ به همراه احمد شاملو هفتهنامه ادبی «بارو» را منتشر میکرد، عنوانی که ترکیبی از نام مستعار دو شاعر، یعنی «بامداد» و «رؤیا» بود.
او در همان سالها با همراهی گروهی از شاعران آوانگارد ایران از جمله پرویز اسلامپور بیانیه «اسپاسمانتالیسم» یا «شعر حجم» را نوشتند که پس از دگرگونی شعر سنتی به دست نیما یوشیج و پیدایی شعر نو، چرخشگاه مهمی در تاریخ شعر معاصر ایران به شمار میرود.
رؤیایی که بعدها با بسط تئوری «اسپاسمان»، بیشتر به عنوان بنیانگذار و با نقش سخنگو و مدافع این نحله شناخته شد، درباره شعر حجم که متأثر از آموزههای فلسفی به ویژه پدیدارشناسی است، بسیار نوشت.
جریان شعر حجم که یدالله رؤیایی آن را نمایندگی میکرد، از نظر فرمالیستی منتقد حذف تکنیک در شعر نو بود. از سوی دیگر، رؤیایی با آن که خود خاستگاهی سیاسی و مبارزاتی داشت، تلاش کرد تا صبغه سیاسی صرف را از شعر زدوده و به قول خودش «شعریت» را به آن بازگرداند. در نتیجه جهانبینی شاعرانه او نیز با نگاه شاعران متعهد و مبارز دهه ۴۰، زاویه داشت.
سبک شعر نسبتا دشوارتر رؤیایی نیز از آغاز، او را از همعصران و همفکرانش در نحله شعر حجم متمایز میکرد، به طوری که در میان شاعران بزرگ معاصر، به گونهای تشخص و بیمانندی در زبان و تکنیک شعری دست یافته بود.
رؤیایی که دکترای حقوق از دانشگاه تهران داشت و در نهادهای مختلف دولتی و شرکتها و انتشارات خصوصی کار کرده بود، در سال ۱۳۵۴ در پاریس رحل اقامت افکند، اقامتی که از زمان وقوع انقلاب اسلامی در ایران تا زمان مرگش به تبعیدی اجباری بدل شد.
او در سال ۲۰۰۱ میلادی، نشان «شوالیه ادب و هنر» را از دولت فرانسه دریافت کرد.
یدالله رؤیایی که پیش از انقلاب با آثاری همچون «بر جادههای تهی»، «شعرهای دریایی»، «از دوستت دارم»، «دلتنگیها» و «لبریختهها» شناخته شده بود، در سالهای تبعید دفترهای دیگری از جمله «هفتاد سنگ قبر» و «من گذشته امضا» را نوشت.
برخی از نوشتهها و سخنرانیهای او به زبان فرانسه، از جمله «عبارت از چیست» تاکنون به فارسی برگردانده شده است. برخی از اشعار فارسی او نیز ترجمه شده که از آن جمله است ترجمه دفتر «هفتاد سنگ قبر» که آرش جودکی، نویسنده و پژوهشگر ایرانی ساکن بلژیک آن را با نظارت خود شاعر به فرانسه برگردانده است.
شاعر نامحبوب جمهوری اسلامی
در سالهای ۱۳۹۲ و ۱۳۹۳ زمزمههایی درباره دعوت از یدالله رؤیایی برای شرکت در جشنواره شعر ایران شنیده شد که واکنش شدید رسانههای اصولگرا و نزدیک به حاکمیت جمهوری اسلامی را به دنبال داشت.
از جمله خبرگزاری فارس رؤیایی را به دلیل «توهین» به مقدسات اسلامی و آیتالله خمینی در یکی از اشعارش، «شاعر هتاک» خوانده و از او به عنوان فردی یاد کرد که انقلاب اسلامی ایران را «دروغین» نامیده است.
خوانش حمیدرضا جاودان از شعر یدالله رؤیایی
در سالهای اخیر برخی شاعران و کنشگران حوزه نشر در ایران به دلیل تلاش برای انتشار آثار رؤیایی و نقدها و تفسیرهای ادبی در پیوند با کار او، تحت فشار بودهاند. از جمله امین مرادی، شاعر عضو کانون نویسندگان و فعال حوزه نشر یک بار در سال ۱۳۹۹ به اتهام «اقدام علیه امنیت ملی» و در واقع به دلایلی در پیوند با نشر آثار یدالله رویایی بازداشت و زندانی شد.
خود رؤیایی در فروردین ۱۴۰۰ در این زمینه در وبلاگش نوشت:
واژۀ جمهوری معنای کثیفی درایران پیدا کرده است. رئیسش کابینهای دارد از وزیرانی که کابین ندارند، ولی ترسی دارند واهی، از مقامی واهی. کتابهای من هم در این میان دو سال است که طعمه همین ترس واهی شدهاند، ترسِ وزیری که در “کابینه” خدمت میکند ولی دستور از “بیت” میگیرد! کتابهای یدالله رویائی و شاعران جوان البته که ربطی به ”ادبیاتِ بیتی” ندارند، ولی (سرمایهگذاری) ناشر بیچاره، کتابفروش و کتابخوان و بازار نشر در این میان چه گناهی دارند که باید کیفرِ بیعرضگیهای رئیس جمهوری را تاب بیاورند که تعریفِ “جمهوری” را به لجن میکشد؟
دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید
آبونه شوید