دسترسی به محتوای اصلی
چشم‌انداز روز

مهدی اصلانی : جامعۀ ایران پمپ بنزینی است که هر آن ممکن است با جرقه‌ای به انفجار منجر شود

نتشر شده در:

مهدی اصلانی :"جامعۀ امروز ایران را می توان به یک "پمپ بنزین" تشبیه کرد که هر آن ممکن است با یک جرقه مشتعل و به انفجاری مهیب و غیرقابل مهار تبدیل شود. خطای بزرگ مخالفان حکومت اسلامی در خارج از کشور طی یک سال گذشته این بود که آنان نتوانستند پی ببرند که صرفاً می‌توانند در قبال رویدادهای ایران نقش حمایتگر - و نه هدایتگر -، را ایفاء کنند. کل دیوار و امپراتوری ترس فرو ریخته است و هیچ چینی‌بندزن ماهری قادر به ترمیم چینی شکستۀ جمهوری اسلامی نیست."  

ناصر اعتمادی، مهدی اصلانی
ناصر اعتمادی، مهدی اصلانی © RFI - persan
تبلیغ بازرگانی

در پی تدابیر شدید امنیتی حکومت اسلامی ایران برای جلوگیری از مراسم سالگرد "جمعۀ خونین زاهدان" تاکنون بیش از دویست نفر از جمله دهها کودک در استان سیستان و بلوچستان دستگیر شده‌اند، در حالی که به گزارش سازمان‌های مدافع حقوق بشر اغلب دستگیرشدگان نیز بین ١٤ تا ٢٤ سال سن داشته‌اند.

خبرگزاری‌های وابسته به سپاه پاسداران از جمله "فارس" مدعی‌اند که سرویس‌های جاسوسی کشورهای بیگانه قصد داشتند در هشتم مهر، سالگرد جمعۀ خونین زاهدان، در سیستان و بلوچستان و دیگر جاها ناآرامی و باصطلاح آشوب ایجاد کنند که به گفتۀ این منابع با اقدام به موقع سرویس‌های اطلاعاتی ایران این طرح شکست خورد.

مهدی اصلانی، فعال سیاسی و زندانی سیاسی در سال های ١٣٦٠ در ایران در توضیح این اظهارات حکومتی از جمله گفته است :

"ظاهر کردن تصویر دهۀ شصت در ایران ناممکن است. در هیچ عکاسخانه‌ای نمی‌توان این فیلم نور دیده را ظاهر کرد و سناریوهای سرکوب دهۀ خونین شصت را دوباره از سرگرفت. چنین امری ناممکن است، چون دیوار اقتدار حکومت ترک خورده و فروریخته است. "جمعۀ خونین زاهدان" اولین کشتار در جمهوری اسلامی نبود و احتمالاً آخرین آن نیز نخواهد بود. اما، آنچه این سرکوب خونین را متمایز می‌سازد فقط پیوستگی  آن به خیزش "زن، زندگی، آزادی" نیست. "جمعۀ خونین زاهدان" اعتراض و واکنشی بود در عین حال به جنایت هولناک تجاوز یکی از فرماندهان سپاه پاسداران به یک دختر پانزده سالۀ بلوچ. در این اعتراض بیش از صد تن از معترضان کشته شدند. خود سپاه پاسداران وقوع کشتار را انکار نکرد، اما، به شیوۀ همیشگی خود آن را به نیروهای خارجی و در این مورد به سازمان‌هایی نظیر "جیش العدل" نسبت داد.

حکومت جمهوری اسلامی در دورانی با بکارگیری همین روش‌ها، با تخته‌بند و شکنجه و اعدام کردن و کشتن معترضان قصد ترساندن مردم را داشت، اما، اینبار به ویژه در یک سال اخیر خود حکومت دچار ترس – ترس از مردم - شده است. در این چهل و چند سالی که از حیات حکومت اسلامی در ایران می‌گذرد، سرکوب‌های پیاپی آن یک ویژگی بارز داشته‌اند و آن باصطلاح جمع کردن سریع اعتراض‌ها بوده است. در این یک سال اخیر حکومت در مواجهه با خیزش "زن، زندگی، آزادی" برای اولین بار موفق به انجام این کار نشده است. ممکن است شهرها و خیابان‌های ایران به ظاهر آرام شده باشند، اما خاموش نشده‌اند. نمی‌شود و نمی‌توان این خیزش را با گشت ارشاد و لایحۀ عفاف و حجاب خفه کرد. سرنگون‌طلب‌تر از زنان ایران امروز در هیچ کجا نمی توان یافت.

جمهوری اسلامی هرگز با چنین بحرانی در طول حیات خود روبرو نشده بود. رهبران این حکومت اگر اطمینان داشتند که اینبار نیز سرکوب همانند دفعات قبل جواب می‌داد، از کشتار گستردۀ مردم ابایی نداشتند. در واقع، کل دیوار و امپراتوری ترس فرو ریخته است و هیچ چینی‌بندزن ماهری قادر به ترمیم چینی شکستۀ جمهوری اسلامی نیست. حکومت اسلامی یک راه بیشتر پیش رو ندارد و آن رفتن تا ته خون و شکنجه است، ولی این نیز دیگر عملی و ثمربخش نیست. جامعۀ امروز ایران را می توان به یک "پمپ بنزین" تشبیه کرد که هر آن ممکن است با یک جرقه مشتعل و به انفجاری مهیب و غیرقابل مهار تبدیل شود. خطای بزرگ مخالفان حکومت اسلامی در خارج از کشور طی یک سال گذشته این بود که آنان نتوانستند پی ببرند که صرفاً می‌توانند در قبال رویدادهای ایران نقش حمایتگر - و نه هدایتگر -، را ایفاء کنند." 

دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید

اخبار جهان را با بارگیری اَپ ار.اف.ای دنبال کنید

بخش‌های دیگر را ببینید
این صفحه یافته نشد

صفحۀ مورد توجۀ شما یافته نشد.